تولد ابن حسام خوسفي مقارن است با ورود تيمور به خراسان و برافتادن حکومت آل کرت و سربداران. تمام نود سال حيات ابن حسام با تحولات سياسي و اجتماعي عصر تيموريان سپري شد. دوران جواني وي با دورۀ اوج حکومت تيمور، دوران ميانسالي وي همزمان با سلطنت چهلسالۀ شاهرخ و دو دهۀ پاياني حيات وي، همزمان بود با دست به دست گشتن خراسان توسط نوادگان تيمور. خدمات فرهنگي و شريعتخواهي و توسع و تسامح مذهبي شاهرخ، نقش مهمي در گرايش طبيعي جامعه به سوي تشيع و اظهار وجود شعراي شيعي مذهب داشته است. همين روند البته پس از وي به خصوص در دوران سلطان حسين بايقرا ادامه يافت.
دردوره مورد بحث، از ماوراء سیحون تا مرزهای چین مسکن ترکانی بود که هر از گاه فشار و هجوم چینی ها یا مغولان، سبب سرازیر شدن آنان به ماوراء النهر می گردید. در واقع از اوایل قرن هفتم میلادی، سرزمین های بین سیحون و جیحون محل منازعه ایرانیان ساکن منطقه و اقوام ترک مجاور بود. از آن جا که بنا به اقتضای سیستم اقتصاد شبانی، ترکانی اغلب در حال کوچ بودند، عدم اسکان آنها این فرصت را برای بومیان بوجود آورده بود تا آئین های کهن خویش را برپا دارند و فرهنگ ایرانی در آن منطقهادامه یابد. هم بارتلد و هم سایر محققین قرن بیستم بر این عقیده اند که از ماوراء سیحون تا مرزهای چین در شرق و مغولستان در شما، ترکستان نامیده می شود. اما هنگامیکه ترکان به سوی غرب حرکت کردند و سلطه دائمی خود را بر ماوراء النهر مستقر ساختند و فرهنگ ایرانی – اسلامی را پذیرفتند به تدریج جزء بومیان این سرزمین شدند و هویت ایرانی پیدا کردند. تاریخ خراسان و ماوراء النهر در دوره اسلامی حداقل تا قرن دهم هجری تفکیک ناپذیر به نظر میرسد و در این کتاب و مجلدات دیگر تاریخ خراسان از همه آنچه را که مربوط به تاریخ دو منطقه می باشد سخن گفته میشود. چنانکه در نگارش تاریخ خراسان در دوره قبل از ورود اسلام تحت عنوان "تاریخ شهرهای خراسان" نیز بر این روش بوده است. هم چنین تصویری بهتر از وضع ژئوپولتیکی منطقه هر کجا لازم بوده به بحث های جغرافیایی پرداخته شده است.
بیتردید در زمان است که تاریخ ساخته میشود. بنابراین زمان و تاریخ از یکدیگر غیرقابل تفکیک هستند؛ از اینرو تقویم تاریخ یک امر ضروری در تاریخنگاری است و نقص بیشتر منابع مکتوب در همین مسئله نهفته است. عمده آثار موجود در زمینه تاریخ فاقد زمان دقیق هستند و این با وجود اهمیتی است که زمانمندی پدیدهها در تبیین پیوستگی و چگونگی رابطه علّی آنها نسبت به یکدیگر دارد. این کتاب با بررسی تمامعیار منابع و اسناد و مدارک سیاسی و فرهنگی خراسان در طول سده اخیر، حدود پنج هزار رویداد را در زمینه مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از نهضت مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی را دربر میگیرد.
دردوره مورد بحث، از ماوراء سیحون تا مرزهای چین مسکن ترکانی بود که هر از گاه فشار و هجوم چینی ها یا مغولان، سبب سرازیر شدن آنان به ماوراء النهر می گردید. در واقع از اوایل قرن هفتم میلادی، سرزمین های بین سیحون و جیحون محل منازعه ایرانیان ساکن منطقه و اقوام ترک مجاور بود. از آن جا که بنا به اقتضای سیستم اقتصاد شبانی، ترکانی اغلب در حال کوچ بودند، عدم اسکان آنها این فرصت را برای بومیان بوجود آورده بود تا آئین های کهن خویش را برپا دارند و فرهنگ ایرانی در آن منطقهادامه یابد. هم بارتلد و هم سایر محققین قرن بیستم بر این عقیده اند که از ماوراء سیحون تا مرزهای چین در شرق و مغولستان در شما، ترکستان نامیده می شود. اما هنگامیکه ترکان به سوی غرب حرکت کردند و سلطه دائمی خود را بر ماوراء النهر مستقر ساختند و فرهنگ ایرانی – اسلامی را پذیرفتند به تدریج جزء بومیان این سرزمین شدند و هویت ایرانی پیدا کردند. تاریخ خراسان و ماوراء النهر در دوره اسلامی حداقل تا قرن دهم هجری تفکیک ناپذیر به نظر میرسد و در این کتاب و مجلدات دیگر تاریخ خراسان از همه آنچه را که مربوط به تاریخ دو منطقه می باشد سخن گفته میشود. چنانکه در نگارش تاریخ خراسان در دوره قبل از ورود اسلام تحت عنوان "تاریخ شهرهای خراسان" نیز بر این روش بوده است. هم چنین تصویری بهتر از وضع ژئوپولتیکی منطقه هر کجا لازم بوده به بحث های جغرافیایی پرداخته شده است.