فلسفه جهان باستان که از یونان به ایران و از ایران به جهان اسلام رسیده بود، با وقوع رنسانس (عصر نوزایی) در اروپا بار دیگر رشد کرده و به بالندگی رسید. این روند پس از رنسانس نیز ادامه پیدا کرد و در عصر روشنگری به اوج خود برسید. سیر تکامل فلسفه در یونان باستان، با مستحیل شدن این تمدن در روم تا حدود زیادی متوقف شد. اما ایرانیان در سدههای نخستین اسلامی آن را احیا کردند. پس از رنسانس و خروج اروپا از سلطه کلیسا و پایان جزماندیشی و دگماتیسم فکری، غرب بار دیگر به گذشته خود نگریست. آشنایی اروپاییان با جهان اسلام نیز مزید بر علت شد تا کتب قدیمی یونانی را که پنداشته میشد از بین رفته است، در جغرافیای فلات ایران بازشناسی نمایند. از این زمان به بعد، تمام اندیشه و فکر اروپایی که در جریان حاکمیت کلیسا طی پنج قرن به انحطاط کامل رسیده بود، بار دیگر شکوفا گردید و اندیشمندان و فلاسفه عصر جدید اروپا، بنیانهای تمدن نوین غربی را ایجاد کردند.
شعر کوتاه «نشانی» در زمره معروفترین سرودههای سهراب سپهری است و از بسیاری جهات میتوان آن را در زمره شعرهای شاخص و خصیصهنمای این شاعر نامدار معاصر دانست. این شعر نخستین بار در سال 1346 در مجموعهای با عنوان حجم سبز منتشر گردید. بسیاری از منتقدان ادبی و محققان شعر معاصر «نشانی» را در زمره اشعار مهم سپهری دانستهاند و بعضاً قرائتهای نقادانهای از آن به دست دادهاند.
لاک گفته بود که هویت فردی عبارت است از هویت ضمیر خودآگاهی که از طریق استمرار در زمان جریان دارد؛ به عبارت دیگر، فرد به واسطه خاطرههایی که از افکار و اعمال گذشتهاش دارد، با هویت مستمر خود ارتباط مییابد. هیوم نیز جایگاه منشأ هویت فردی را در مجموعه خاطرههای فرد میدانست: « چنانچه خاطره ای نداشتیم، هرگز هیچ گونه تصوری از علیت نمیداشتیم و نتیجتاً تصوری هم از آن زنجیره علت و معلولی که نفس یا ذات ما را تشکیل میدهد، نمیداشتیم». این دیدگاه از خصوصیات رمان است؛ کندوکاو در شخصیت آدمی، آن گونه که در نفوذ متقابل خودآگاهی گذشته و حال آن نشان داده میشود؛ موضوعی که بسیاری رماننویسان از استرن گرفته تا پروست، به آن پرداختهاند.