...در ادبیات عرفانی فارسی، به خصوص در شعر، جام و برخی واژههای تقریباً هم معنی با آن، مانند پیمانه و پیاله و ساغر، معانی اصطلاحی نزدیک به هم دارند. ام، هنگامی که به تنهایی به کار میرود، رمزی برای بیان مفاهیم و اصطلاحات گوناگون عرفانی است، از قبیل عشق، معرفت، وصال، تجلیات الاهی، عالم هستی،تعینات ذات در مرتبه اسما و صفات، حقایق و اسرار الاهی و نیز احوالی که در طی سلوک به سالک دست میدهد و در نتیجه آن احوال، سالک مجذوب (جذبه) می شود یا معرفت و گشایشی معنوی برایش حاصل میگردد. گاه نیز جام استعاره از لب و چهره معشوق ازلی است و اشاره به انواع تجلیات الاهی دارد. مشفق کاشانی از سنین کودکی علاقمندی خود به شعر را نشان داد و سرودن شعر را آغاز کرد. وی در ارتباط با مشوق خو د و اولین تجربه شعری خود گفته است: «اولین مشوق من مادرم بود که در سنین کودکی غزل های حافظ را برایم زمزمه می کرد و من با علاقه ای عجیب گوش می دادم و وقتی احساس کرد که در این زمینه استعدادی دارم و می توانم پیشرفت کنم، توجه او بیشتر جلب شد. در کلاس چهارم ابتدائی با کمک مادرم شعر کمی ابتدائی برای معلم سرودم. همین موضوع و تشویق معلم ادبیات باعث شد تا به عالم شعر و ادب روی آورم». سبک و سیاق آثار مشفق آمیزه ای از سبک هندی و عراقی می باشد و با این که در اکثر قالبهای شعر فارسی از جمله غزل، قصیده، مثنوی، رباعی و از همه مهمتر اخوانیات طبع آزمایی کرده است، قالب غزل قالب مورد علاقه وی بوده است.
کتاب "جشن قرن هفتم ملای روم" مولانا در خانقاه شمس تبریزی اثر استاد شهریار، به کوشش کریم خمسه.
ترجمه حاضر شرحی است از "احمد بشیردار "به زبان انگلیسی بر مثنوی "گلشن راز جدید "سروده "اقبال لاهوری "که همراه با مثنوی دیگری از او به نام "بندگینامه "در یک مجلد انتشار یافته است .اقبال در این مثنوی برخلاف "گلشن راز "سروده "شیخ محمود شبستری "در برابر تقدیر و سرنوشت بیترحم، به فلسفه رضا و تسلیم تن در نمیدهد، بلکه با طرح و دفاع از نظریه "خودی"، یعنی هسته مرکزی اراده پر قدرت انسان، نه تنها از جهان ماده و محسوسات به زوایای تاریک روح نمیخزد، بلکه فعالانه در جریان زمان غوطه میخورد تا مسیر آن را به سوی نیازهای بشری باز گرداند .مثنوی "بندگینامه "نیز تعبیری است از وضع جامعه مسلمانان که تحت انقیاد سیاسی و فرهنگی امپریالیسم غرب قرار گرفتهاند .اقبال در این مثنوی، زبانی گزنده دارد .
ادبیات ایران گنجینهای از حکمت و عرفان و اخلاق و مردمی و رادی و راستی و جوانمردی و راستگاری و انساندوستی و تجلیگاه مردمدوستی و میهنپرستی است. آگاهی از این گنجنامه معنیآفرین سرمدی بر هر ایرانی میهنپرست و صاحب ذوق بایسته است؛ زیرا رهروان اقلیم سخن و بیداردلان آزادمرد ادب پارسی، نهتنها از نظر فضیلت اخلاقی بر چرخ برین انسانیت و بزرگواری جای دارند، بلکه در همه زمینههای دانش تجاربی به دست آورده، بیشتر آنان از سرآمدان و نگاهبانان راستین فرهنگ و تمدن این مرزوبوم فرخنده بودهاند. هدف از تألیف و جمعآوری این کتاب، آشنایی بیشتر دانشجویان و خوانندگان با برخی از شاهکارهای نظم و نثر استادان سخن است. در ابتدای کتاب در گفتارهایی مختصر به زبانهای ایران و شعر و سبک و نوع ادبی پرداخته شده است.
...در ادبیات عرفانی فارسی، به خصوص در شعر، جام و برخی واژههای تقریباً هم معنی با آن، مانند پیمانه و پیاله و ساغر، معانی اصطلاحی نزدیک به هم دارند. ام، هنگامی که به تنهایی به کار میرود، رمزی برای بیان مفاهیم و اصطلاحات گوناگون عرفانی است، از قبیل عشق، معرفت، وصال، تجلیات الاهی، عالم هستی،تعینات ذات در مرتبه اسما و صفات، حقایق و اسرار الاهی و نیز احوالی که در طی سلوک به سالک دست میدهد و در نتیجه آن احوال، سالک مجذوب (جذبه) می شود یا معرفت و گشایشی معنوی برایش حاصل میگردد. گاه نیز جام استعاره از لب و چهره معشوق ازلی است و اشاره به انواع تجلیات الاهی دارد. مشفق کاشانی از سنین کودکی علاقمندی خود به شعر را نشان داد و سرودن شعر را آغاز کرد. وی در ارتباط با مشوق خو د و اولین تجربه شعری خود گفته است: «اولین مشوق من مادرم بود که در سنین کودکی غزل های حافظ را برایم زمزمه می کرد و من با علاقه ای عجیب گوش می دادم و وقتی احساس کرد که در این زمینه استعدادی دارم و می توانم پیشرفت کنم، توجه او بیشتر جلب شد. در کلاس چهارم ابتدائی با کمک مادرم شعر کمی ابتدائی برای معلم سرودم. همین موضوع و تشویق معلم ادبیات باعث شد تا به عالم شعر و ادب روی آورم». سبک و سیاق آثار مشفق آمیزه ای از سبک هندی و عراقی می باشد و با این که در اکثر قالبهای شعر فارسی از جمله غزل، قصیده، مثنوی، رباعی و از همه مهمتر اخوانیات طبع آزمایی کرده است، قالب غزل قالب مورد علاقه وی بوده است.