این کتاب از دو بخش تشکیل شده است. ابتدا «جای پای اسکندر» که گزارش سفر دهروزه اسلام کاظمیه به بلوچستان ایران است. او مشاهدات خود در حین سفر از زاهدان به بخش بمپور واقع در چهارصد وبیست کیلومتری جنوب زاهدان و سی کیلومتری غرب ایرانشهر و دهات و آبادیهای اطراف آن و حوادث روزمره زندگی مردم بلوچ، فقر و فاقه و نداری آنها را روایت کرده و صحنههای ناراحتکنندهای از شرایط زندگی در بلوچستان را توصیف میکند. بخش دوم کتاب سفرنامه دکتر حسین ملک است. سفری در سال 1331 که در محدوده مکران صورت گرفته و ظاهراً برای ارزیابی وضعیت زراعت و منابع آبی استان در توسعۀ کشاورزی بوده است. در زمان نگارش این سفرنامه، ملک کارمند بخش تحقیقات و آمار وزارت کشاورزی است و نتیجه این سفر را در شمارههای پیاپی 7 تا 9 مجلۀ «علم و زندگی» در سال 1331 منتشر کرد. در متن این سفرنامه کاملاً مشهود است که جامعه بلوچ در این دوران التزامی به قوانین داخلی کشور ندارد و تسلط قوای نظامی بر آن به حداقل رسیده است. آشفتگی مرزی و بحران هویت ملی در بلوچستان این دوران نتیجۀ سالهای هرجومرج سیاسی مرزی و مداخلات بریتانیا در منطقه و نیز وضع نابسامان ایران در سالهای پس از جنگ دوم است.
منظور از گردآوری این مجموعه آگاهی از وضع و حال اکثر نیاکان زحمت کش و ستم کش و بردبارمان است که حدود سه هزار سال در این سرزمین عمر گذرانده و بارها و بارها با هزاران گونه سختی و فلاکت و جان کندن در حفظ و نگهداری آن کوشیده اند تا توانسته اند آن را به ما برسانند و ما نیز دریابیم که بازماندگان چه کسانی هستیم و چه امانتی را تحویل گرفته ایم و بنابر شرایط و اوضاع و احوال این روزگار چگونه آن را به آیندگان بسپاریم...
کتاب حاضر که با یادداشت استاد سعید نفیسی آغاز می شود و با نمونه ای از کارهای تحقیقی سخنور هنرشناس دکتر خانلری پایان می پذیرد مجموعه ایست مشتمل بر نمونه هایی از تحقیقات و تتبعات ادبی و تاریخی دانشمندان سی سال اخیر (کتاب در سال 1330 منتشر شده است) با عنوان نثر فارسی معاصر که منتخباتی از بهترین آثار مورخین و محققین نامی ایران از صدر مشروطیت تا معاصر را شامل میشود
«جای پای اسکندر» نخستین بار در سال 1351 منتشر شده و در زمانه خود مورد توجه محافل روشنفکری و ادبی قرار گرفته است. سفری اتفاقی که بدل به یکی از اسناد قابل توجه تاریخی و مردمشناختی بلوچستان در ابتدای دهه پنجاه شده است. این سفرنامه پهلو به متنی ادبی میزند. کاظمیه که یادداشتهای روزانه را شبها سامان میداده، پایان هر بخش کتاب را آمیخته با نثری داستانگون و گاه با روایتی که به سبک و سیاق رئالیسم جادویی شباهت دارد، پایان برده است.