از آنجا که ادبیات آیینه تمامنمای سنن، آداب و رسوم، باورها، اخلاق، تربیت، تمدن و فرهنگ ملتها است، یکی از دستاوردهای ارزشمند بررسی آثار مهم ادبی ـ به ویژه شاهنامه ـ دستیافتن به بخشی از ویژگیهای فرهنگی و باورهای دیرینه اقوام گذشته است. باورها و کردارهایی که نیاکان ما طی سدهها و هزارههای پیشین با آنها زندگی کردهاند و برای روایی و پاسداری از آنها رنجها و دردهای بیشماری را به جان خریدهاند. بخشی از این باورها امروز با توجه به تحولات عمیق فرهنگی که حاصل تحولات عظیم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، دینی و ... است، یا به طور کلی منسوخ شدهاند یا در شکل و هیئتی متفاوت از قبل و مناسب با شرایط دینی و اجتماعی نوین، به حیات خود ادامه میدهند. شیوههای کهن در نامگذاری فرزندان و پنهانکردن نام توسط پهلوانان و ... از حریفان و بیگانگان که موضوع این مقاله است، بخشی از این باورها را در خود جای داده است.
ویژگی اصلی این پژوهش، کنکاش باستانشناسانه و روانشناسانه دربارهی شخصیتها و فضای اجتماعی و سیاسی داستانهای "شاهنامه" است. به باور نگارنده: "شاهنامه دارای دو بخش است که به طور کامل با هم تفاوت دارند. ویژگیهای ساختی، زبان شناسی، جهانبینی و مانند اینها در هر دو بخش چنان ناهماهنگ و ناهمخوانند که میتوان گفت دارای دو اندیشه، دو استعداد، و دو پسند جداگانه و نایکدستاند. برای نمونه در یک بخش سستی و ناپایداری جهان، بنیان جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی نویسنده را میسازد؛ ..... بر این اساس میتوان شاهنامه را بر دو بخش جداگانه بخشبندی کرد بخش نخست از آغاز شاهنامه تا پایان شاهنشاهی (= امپراتوری) کیخسرو به همراه داستان رستم و اسفندیار است که شاهنامهی اصلی نامیده میشود و بخش دوم از آغاز پادشاهی لهراسب تا پایان شاهنامه (بدون داستان رستم و اسفندیار) است که آن را شاهنامه افزوده نام نهادهایم. شاهنامهی افزوده نوشتهی فردوسی است؛ اما شاهنامهی اصلی نویسندهی دیگری دارد که باید برای یافتن نامش در تاریخ و تاریخ ادبیات کاوش کرد. کتابی که پیش رو دارید کوشیده تا این نظر را که کل شاهنامه نوشتهی یک تن نیست به اثبات برساند".
نوزده مقاله این دفتر در چهار مقاله کلی طبقه بندی شده اند: فرهنگ و آزادی، فلسفه و مسائل اجتماعی، مسائل مربوط به سوسیالیسم، و مساله روشنفکران. در بخش نخست درباره سیاست فرهنگی، نقش فرهنگ و رواداری در رشد دموکراسی، نقش مطبوعات، مفهوم نوآوری ادبی و اجتماعی و روند آزادیخواهی در کشورهای آفریقایی سخن گفته میشود. در بخش دوم بحثهایی درباره مرلوپونتی، مارکس و منتسکیو به میان می آید. بخش سوم به تحولات بلوک سوسیالیسم پرداخته روند تحولات را در کوبا و چین و شوروی دنبال می کند. بخش چهارم شامل دو مصاحبه است درباره روشنفکران و روابط آنان با مردم و قدرتها و ایدئولوژیها و مساله بحران هویت در آنان.
خداجویی یکی از خواستها و نیازهای اساسی انسان است و نوعی شناخت فطری او را با مبدأ آفرینش آشنا و مرتبط میسازد. از این دیدگاه تمامی ملل مذکور در شاهنامه، بهرغم نژاد، فرهنگ و جغرافیای متفاوت، یکسان مینمایند چنانکه همه آنان هنگام شادی، غم، پیروزی، شکست، قدرت، ناتوانی و .... به نوعی روی به درگاه او میآورند، سپاسگزار او میشوند و از او استمداد میجویند. بررسی جایگاه و مقامهای یادکرد خداوند در شاهنامه موجبات آشنایی بیشتر ما را با باور ایرانیان باستان درباره آفریننده جهان هستی و چگونگی نقش و حضور او در زندگی و ذهن و دل آنان فراهم میسازد. به ویژه آنکه این کتاب عظیم دربردارنده بخش مهمی از تاریخ، زندگی و بسیاری از باورهای دینی این قوم، در گذشتههای بسیار دور است و یکی از مستندترین و کاملترین منابعی است که از این نظر فعلاً در دسترس ما قرار دارد.