کتاب حاضر به تالیف ابن بلخی دربارهی تاریخ قدیم ایران و ذکر فارس و مختصات نواحی آن نیز شاهان و فرمانروایان این دیار نگاشته شده که نویسنده آن را به محمد بن ملکشاه سلجوقی، تقدیم داشته است. این اثر با تصحیح و تحشیهی "گای لیسترانج" و "رینولد آلن نیکلسون" به چاپ رسیده است. گفتنی است سلسلههای نامبرده در کتاب، عبارتاند از: پیشدایان، کیانیان، اشغانیان و ساسانیان که هر چهار طبقه از نژاد کیومرث بودهاند. و دوطایفه نخست پیش از اسکندر رومی و طایفههای اشغانیان و ساسانیان پس از اسکندر رومی زندگی میکردهاند.
سرزمین کهنسال دلاوران ایران باختری از نظر جغرافیای تاریخی و تاریخ مرموز و ناشناخته است. اگر آنطور که در خارج از ایران محققانی چون هرتسفلد، دمرگان، مینورسکی، رالنسن، سر ارول استین برای بررسی گذشته های این سرزمین کوشیده اند فضلای کشور نیز توجهی ابراز می داشتند. اینک بسیاری از زوایای تاریک تاریخ چند هزارساله میهن ما روشن شده بد. نخستین کتابی که درباره لرستان به چاپ رسید مجموعه ای از غلامرضا خان والی و انیس المسافر نام داشت. کتاب مذکور در بوشهر به چاپ رسیده و مشتمل بر آگاهی هایی در مورد جانوران شکاری و فرمانروایان لر از حسین خان والی تا زمان مولف است، پس از آن باید از جغرافیای نظامی لرستان تالیف سپهبد رزم آرا نام برد که مشتمل بر جغرافیای مناطق با توجه به جنبه نظامی انها و ورود قوای دولتی به لرستان و سرکوبی عشایر این منطقه می باشد. آقایان بهمن کریمی و محمدعلی امام شوشتری نیز چند صفحه ای از کتابهای جغرافیای تاریخی غرب ایران و تاریخ جغرافیایی خوزستان را به لرستان اختصاص داده اند. با این حال تا به امروز کتابی که منحصر به تاریخ یا جغرافیای تاریخی این قسمت از ایران باختری باشد تالیف نشده است.
سرزمینی که اکنون بلوچستان نام دارد به اسم «مکا» مشهور بوده که یونانیها آن را «گدروزیا» نامیدند.در زمان قدیم در سرزمین بلوچستان باتلاق بسیار وجود داشت و «اراینا» در زبان سانسکریت به معنی باتلاق است و برخی معتقدند از ترکیب این دو کلمه با کلمه «مکا» کلمهای پدید آمد که به مرور زمان به «مکران» تبدیل شد. واژه بلوچستان نیز از زمانی اطلاق شد که بلوچها در آن سکونت کردند. بلوچ ها یكی از اقوام اصیل و شناحته شدة ایرانی هستند ، كه به زبان بلوچی ( كه از نزدیكترین خویشاوندان زبان فارسی است ) تكلم می كند و بیشترین جمعیت آنان در سه كشور ایران ، پاكستان و افغانستان بسر می برند .بیشترین جمعیت استان سیستان و بلوچستان را بلوچها تشكیل می دهند و بافت اجتماعی آن قبیله ای و طایفه ای است. همه اقوام ایرانی با توجه به اشتراكات فرهنگی دارای خصلت های اجتماعی مشابهی هستند . اما در عین حال بخاطر تأثیر پذیری از شرایط خاص محیطی و قومی خود تفاوتهایی نیز در خصلتها، باورها و آداب و رسوم آنها مشاهده می شود كه ویژگی های خاص هر قومی را تشكیل میدهد .
مثنوی، مشهور به مثنوی معنوی (یا مثنوی مولوی)، نام کتاب شعری از مولانا جلالالدین محمد بلخی شاعر و صوفی است. این کتاب از ۲۶٬۰۰۰ بیت و ۶ دفتر تشکیل شده و یکی از برترین کتابهای ادبیات عرفانی کهن فارسی و حکمت پارسی پس از اسلام است. این کتاب در قالب شعری مثنوی سروده شدهاست؛ که در واقع عنوان کتاب نیز میباشد. اگر چه قبل از مولوی، شاعران دیگری مانند سنائی و عطار هم از قالب شعری مثنوی استفاده کرده بودند ولی مثنوی مولوی از سطح ادبی بالاتر برخوردار است. در این کتاب ۴۲۴ داستان پیدرپی به شیوهٔ تمثیل داستان سختیهای انسان در راه رسیدن به خدا را بیان میکند. هجده بیت نخست دفتر اول مثنوی معنوی به نینامه شهرت دارد و چکیدهای از مفهوم ۶ دفتر است. مثنوی مولوی، همانند بیشتر مثنویهای صوفیانه، به صورت عمده از «داستان» به عنوان ابزاری برای بیان تعلیمات تصوف استفاده میکند. ترتیب قرار گرفتن داستانهای گوناگون در این کتاب ظاهراً نظم مشخصی ندارد. شخصیتهای اصلی داستانها میتواند از پیامبران و پادشاهان تا چوپانان و بردگان باشد. حیوانات نیز نقش پررنگی در این داستانها بازی میکنند. حکایات موجود در مثنوی از منابع مختلف قدیمیتر آمدهاند. برخی عیناً در مثنویهای عطار نیشابوری همچون منطقالطیر موجودند. برخی همچون داستان خلیفه و لیلی، پادشاه و خانه کمپیر، استر و استر، محمود و ایاز، گنج نامه، حلوا ساختن جهود و عیسوی و مسلمان از مقالات شمس استخراج شدهاند. آخرین داستان مثنوی (شاهزادگان و دژ هوش ربا)، با وفات مولوی ناتمام ماند. دفتر ششم مثنوی از همین روی دفتری ناتمام است. فرزند او مثنوی زیبایی دارد که در آن از مرگ پدر و ناتمام ماندن مثنوی گله کردهاست. اصل داستان را البته جویندگان میتوانند در مقالات شمس تبریزی بیابند و از بخش پایانی قصه مطلع شوند. مولوی در مثنوی تبحر خود را در استفاده از اتفاقات روزمره برای توضیح دیدگاههای عرفانیاش نشان میدهد. ویژگی تمایزبخش دیگر این کتاب میزان گریزهای مکرر آن از داستان اصلی برای توضیح (گاه مفصل) نکات مختلف جنبی داستان، است. این نکته ممکن است بیانگر این باشد که برای مولوی مضمون داستان اهمیت بسیار بیشتری از سبک نگارش داشته است .
این کتاب، قدیمیترین کتابی است که اطلاعات جامع و منحصر به فردی را درباره فارس به زبان فارسی و با انشایی سلیس و روان و در شیوهای موجز و دل نشین به اهل فضل و ادب عرضه داشته است و از زمان تالیف، به عنوان منبعی معتبر در شناخت فارس، مورد قبول و استفاده پژوهشگران و صاحبنظران قرار گرفته است. نویسنده فارسنامه در مقدمه کتاب، هدف از نگارش آن را توصیف وضعیت تاریخی و جغرافیایی فارس در جهت آگاه کردن سلطان سلجوقی از موقعیت این ایالت عنوان میکند. کتاب با مقدمه مصحح و مقدمه لیسترانج و نیکلسون آغاز شده است. فصلبندی کتاب، بدینگونه است که پس از گفتگویی کوتاه از مسائل اداری ولایت، وصف نواحی مختلف و راههای عمده آن را میآورد، آنگاه مطالب مختلفی از قبایل مقیم ولایت و به دنبال آن، سخن از خراج به میان میآورد. این اثر از معدود آثاری است که مطالب حشو و زائد ندارد و مشحون از اطلاعات جالب و بدیع اجتماعی، اقتصادی و تاریخی است؛ ولی بیشتر مبتنی بر مباحث جغرافیایی و فرهنگی است تا تاریخی.