میرزا عبدالقادر بیدل چغتایی بی هیچ تردیدی یکی از برجستهترین شاعران جهان در همه زمانهها، از ارکان اساسی شعر فارسی دری و یکی از عرفای کمنظیر در تاریخ فرهنگ دیرینهسال ایران است. شعر بیدل، شعر چندبعدی است و در زمینه ویژگیهای شعر و سبک و حتی اگر بتوان گفت مکتب، وی و پندارها و عقاید جزمیاش مثالزدنی است. در این کتاب صد غزل از غزلیات و اشعار بیدل گزیده شده است. گردآورنده معتقد است این غزلیات برجستهها و نمونههای خوب شعر و طرز بیان ویژه شعری و ذهنیت و داشتههای فکری بیدل است.
حسین مسرور که نام خانوادگی اش سخنیار و تخلصش مسرور است در بیستم صفر 1308 قمری در کوپا از بلوک اصفهان پا به عرصه وجود گذاشت. آنها برای تعلیم و تربیت به اصفهان کوچ کرده و مسرور در سایه نبوغ ذاتی تحصیلات مقدماتی را پشت سر گذاشته به مراکز علم و دانش دست یافت و از درس استادان نامی کسب نور نمود. از 9 سالگی اشعار خود را در انجمن ادبی اصفهان می خواند و در محضر شادروان دهقان سامانی مایه تحسین و تعجب شعرا گشت پس از چندی عازم شیراز شد و زبانهای قدیم و خطوط باستانی را در محضر فرصت شیرازی آموخت و در مراجعت به اصفهان اشعار انتقادی خود را با امضای مستعار در جرائد اصفهان و طهران منتشر ساخت به خراسان و کاشان سفری نمود و هر جا از خرمن معرفت دامنی برگرفت پس از فوت پدر باز سفری به شیراز نمود و دوستانش از او خواستند تصدی ریاست چاپارخانه های شیراز را بپذیرد قبول کرد و دو سال بعد در طهران به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و از 1302 شمسی به مدت 36 سال عهده دار تعلیم و تربیت مردان امروز بود. استاد مسرور علاوه بر تبحر در فنون شعر و ادب در ریشه لغات قدیمی و اشعار و اصطلاحات مشکل شعری غریزه الهام بخشی دارد...
کتاب گل سرسبد مشحون از برگزیده اشعاری است که شاعران بلند آوازه ایران در طول چهارده قرن درباره عظمت مقام امیرالمومنین (ع) سروده اند و بر ارباب دانش و خرد پوشیده نیست که تدوین چنین کتابی صرف وقت بسیار می خواهد و مخصوصا به آقای علی اکبر خان پیروی شاعر آل محمد به مناسبت این توفیق باید تبریک گفت که دیوان ده ها و شاید بیش از صد شاعر توانا را از قرنهای گذشته تا عصر حاضر از روی شوق و حوصله و پشتکار مطالعه کرده و از میان آنها بهترین اشعار را در پیرامون مقام و مرتبت امیرالمومنین برگزیده اند و این اقدام به اعتقاد نویسنده این سطور براستی یک ابتکار شاعرانه است که چنین همتی تا به حال از کسی دیده نشده است و اگر هم شده باشد مسلما به این پایه و مایه نیست...
میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی در سال ۱۰۵۴ هجری قمری در ساحل جنوبی رودخانهٔ «گنگ» در شهر عظیمآباد پتنه (هند) به دنیا آمد. وی اصلاً از ترکان جغتایی بود. بیدل در بیشتر علوم حکمی تبحر داشت و با طریقهٔ صوفیه نیز آشنا بود. او ابتدا «رمزی» تخلص میکرد تا اینکه بنا به گفته یکی از شاگردانش هنگام مطالعه گلستان سعدی از مصراع «بیدل از بی نشان چه جوید باز» به وجد آمد و تخلص خود را به «بیدل» تغییر داد. علاوه بر دیوان اشعار، آثاری در نثر دارد که از آن جمله میتوان به رقعات، نکات و چهار عنصر اشاره کرد. وی در تاریخ چهارم صفر ۱۱۳۳ هجری قمری در دهلی درگذشت. این کتاب دربرگیرنده دیوان اشعار اوست.
نام بیدل، همانگونه که خود تصریح میکند، ابوالمعانی عبدالقادر بیدل است. وی از خانوادهای ورارودانی است که از شهر بخارا به هند کوچیدند. نام قبیله او را ارلاس، ارلات و برلاس نوشتهاند. کتاب بیدلشناسی پس از نقل اقوال مختلف دربارۀ نژاد او مینویسد: «پس قبیله ارلاس گرچه شهرت کمتر دارد قبیله ایست که بیدل به آن تعلق داشته است». تاریخ تولد او را «محیط آبروی سیادت میرزا ابوالقاسم تزمذی»، «فیض قدس» و «انتخاب» تعیین میکند که سال 1054 هـ از این دو کلمه، استخراج میشود. آثار بیدل، در قالب نظم و نثر، تنوع بسیار دارد. در این ویژگی او با سعدی، قابل مقایسه است. غزل، مثنوی، رباعی، قصیده، ترکیببند، ترجیعبند، مخمس، قطعه، قالبهای شعری دیوان او هستند. گاه در برخی از این قالبها، چون رباعی و غزل، نوآوریهایی دارد. در حوزۀ نثر نیز کتاب چهار عنصر، رقعات و نکات را به نگارش درآورده است.