محمدباقر وثوقی درباره تاریخ لارستان می گوید: "کنکاش و تحقیق جامع در باب تاریخ لارستان و شناساندن نایافته های آن در این مقال نمی گنجد و خود کتابی مستقل با چند مجلد می طلبد، چه پرداختن به تاریخ دو هزار و چند صد ساله این مرز و بوم با همه گستردگی اش و وجود منابع بیشمار تاریخی از نوشته های داخلی و خارجی و اهمیت سیاسی این منطقه در تاریخ و بویژه پس از اسلام، غنای فرهنگی و اجتماعی که در جای جای سنتهای مردمش جاری است ناب بودن زمینه های مردم شناسی و تاریخی آن، همه و همه امکان دستیابی به موضوعی پرداخته را در چنین فرصت اندکی از پژوهشگران گرفته است. بناچار در این مقال در حد توان سعی شده است که حداقل شناسایی را نسبت به تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم به دست دهند. در میان انبوه منابع تاریخی، کهن ترین نوشته ای که در آن از لار یاد شده است می توان از کارنامه اردشیر بابکان که بی شک از ادبیات اصیل دوره ساسانی و احتمالا متعلق به عصر انوشیروان می باشد نام برد. لارستان در عصر صفویه به دلیل واقع شدن در جاده تجارتی اصفهان به خلیج فارس و همچنین به دلیل استعداد ساختاری و ذاتی تجارتی مردمانش از اهمیت زیادی در حوادث و رویدادهای سیاسی آن عصر برخوردار بوده است. اما پس از انقلاب مشروطیت به دنبال اعمال سیاستهای ویژه عصر پهلوی، نتوانست مقام سیاسی خویش را حفظ کند تا با انقلاب اسلامی بار دیگر مردم مبارز این منطقه همچون گذشته ها، توانمندی خود را در مبارزه با قدرتمندان از خود نشان داده و صفحات زرین دیگری را بر افتخارات گذشته افزودند.
لارستان، سرزمینی است غریب و خودمانی در همسایگی آفتاب، با امروزی در خود رمیده و دیروزی گسترده که "ایراهستان" نام داشت. دیاری زیبا با تاریخی احساس برانگیز که در روزگاری مرکز دانش و فرهنگ اسلامی بوده است. لارستان با خانه های کاهگلی بلند، دیوارهای قدیمی، بادگیرهای ایستاده بر فراز خانه ها و قلعه اژدها پیکر که چو اژدهایی فرو خفته و در خود پیچیده پیکر تنومندش را بر خیابانها و کوچه های خاک آلود و تنگ یله کرده است. و سرانجام مردمی در هوای خنک شبانه کویر، به دور از غوغای "تش باد" ها اوقات خود را در پشت بامها سپری می کنند، از مشخصه های این سرزمین عطشناک به شمار می آید...
"آران" یا "اران" نام باستانی سرزمینی است میان دریای مازندران و کشور ارمنستان که امروزه آن را با نام جمهوری آذربایجان میشناسیم. جمهوری آذربایجان نامی است که پس از سقوط رژیم تزاری در روسیه به این سرزمین اطلاق شد وگرنه در هیچیک از آثار جغرافینویسان و تاریخنگاران و شاعران و سیاحان تا پیش از این زمان چنین نامی ذکر نگردیده است. پس از پایان جنگ جهانی اول (1918 م) زمزمههایی بر سر پیوستن بخشی از خاک کشور ایران، یعنی آذربایجان، به جمهوری آذربایجان شنیده شد. نویسنده در کتاب حاضر، این گرایشهای سیاسی را عامل نگارش اثر خویش میداند و میکوشد تا با جستوجو در منابع دست اول و ذکر پیشینهی تاریخی منطقهی اران، جعلی بودن نام جمهوری آذربایجان را ثابت کند. وی معتقد است صحبت کردن به زبان ترکی دلیلی بر ترک بودن مردم آن منطقه نیست بلکه این مساله بیش از آن که بحثی نژادی باشد، بحثی زبانی است، زیرا تنها زبان مردم این سرزمین در طول تاریخ تغییر یافته است. به همین دلیل یک بخش ازکتاب به چگونگی دگرگونی زبان پهلوی مردم آذربایجان به زبان ترکی اختصاص دارد. نویسنده نمونههایی از زبان پهلوی مورد استفادهی مردم آذربایجان را میآورد. همچنین این تهمت توسط نویسنده رد میشود که فارسها بر هممیهنان آذری خویش ستم کردهاند. نقد دیگر نویسنده بر هزلیاتی است که تحت عنوان لطیفه دربارهی هممیهنان آذری شکل گرفته است. سندی تاریخی از گویش آذری تبریز، متن آذری نقل از رسالهی روحی انارجانی و نقشهای از جغرافیای ایران و اران مربوط به اوایل سدهی هجدهم، پایانبخش مطالب کتاب به شمار میروند.
این کتاب یکی از نمونههای شاخص و برجسته از نقد و بررسی گزارشهای رسمی انگلیس در اوایل قرن نوزدهم است. نویسنده کتاب با بررسی و مطابقت گزارشها به نتایج جدیدی رسیده است. او با حوصله و دقت بسیار و با جستجو در آرشیوها منتشرنشده انگلیس ضمن ارائه متن کامل گزارشها آنها را با هم مقایسه و تناقضات و دروغنویسیهای آن را آشکار کرده است. افزون بر نقد و بررسی جزءبهجزء گزارشها نویسنده در تلاش برای شناسایی مقاصد و نیات کارگزاران انگلیسی در منطقه خلیج فارس به یافتههای جدیدی رسیده است که آن را در جایجای نوشتههای خود ذکر نموده است.
این کتاب تلاشی است در جهت شناساندن چهره فرهنگی-اجتماعی شهر "خنج"، از شهرهای باستانی منطقه "لارستان" که طی قرون گذشته از آبادانی و رونق چشمگیری برخوردار بوده و با تربیت علما و دانشمندان و شاعران بسیاری، خدمات شایسته ای را به جامعه فرهنگی ایران نموده است. این کتاب اولین مطالعه مستقل از این درباره "خنج" می باشد. هدف نویسنده در این کتاب به دست دادن تصویری عام از فعالیتهای فرهنگی و سیاسی در محدوده "لارستان" با تکیه بر وضعیت اجتماعی "خنج" می باشد.