در دیوان کبیر مولانا به هر دلیل که باشد، اشعاری از دیوان شاعران پیش از وی راه یافته است. به هر حال چون این شعرها از مولانا نیست، در این مقاله سخنی از آن گونه اشعار به میان نمیآید. در میان اشعار مولانا شعرهایی هم به چشم میخورد که مولانا آشکارا آنها را از دیگر شاعران به طریق تأثر و دیگر گونههای تلمیح یا اقتباس از آن گویندگان استفاده کرده است که بعضی از آنها تقریباً عین مضمون شاعران پیش از اوست.
توفیق هاشم پور سبحانی از استادان معاصر در زمینهٔ زبان و ادبیات فارسی در سال ۱۳۱۷ شمسی در تبریز به دنیا آمد. وی پس از اخذ فوق لیسانس دبیری از دانشگاه تهران به ترکیه سفر کرد و با شرکت در امتحان ورودی دورهٔ دکتری دانشگاه استانبول در رشتهٔ عربی و فارسی آن دانشگاه پذیرفته شد و در سال ۱۹۷۴ میلادی به دریافت درجهٔ دکتری نایل آمد. او نایب رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بوده و در دانشگاهها نیز به تدریس زبان و ادبیات فارسی مشغول میباشد. کتاب « مولانا جلال الدین، زندگانی، فلسفه، آثار گزیدهای از آنها » ترجمهٔ توفیق سبحانی، در دورهٔ سوم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان کتاب سال برگزیده شد.
ابوالقاسم حسن بن احمد عنصری بلخی (350-431 قمری) شاعر پارسی گوی بلخ بود که عنوان ملک الشعرا را از سلطان محمود غزنوی دریافت کرد. اشعار بازمانده از عنصری شامل قصیده، غزل، رباعی و قطعه است. قصاید او بدون مقدمه و اغلب در مدح سلطان محمود و مسعود غزنوی هستند. کتاب پیش رو که با استفاده از نسخ خطی متعدد و به کوشش یحیی قریب تصحیح گردیده است، با فهرست معانی لغات و توضیحات این دیوان به پایان می رسد. چاپ دوم این کتاب در سال 1341 و توسط انتشارات کتابخانه ابن سینا در دسترس مشتاقان ادب فارسی قرار گرفت.
سرقت ادبی از دیرباز تا امروز، در متون بلاغی و مباحث نقد ادبی، به انواعی تقسیم شده است و افزون بر آن بحثی درباره تأثیرپذیری شاعران از یکدیگر و توارد به میان آمده است. به نظر میرسد، جز مورد «نسخ و انتحال» که با اطمینان بیشتری میتوان ذیل عنوان سرقت ادبی بررسی و طرح کرد، در بقیه موارد، چون نمیتوان موضوع سرقت را اثبات کرد، باید بیشتر به تأثر و توارد و نقش ضمیر ناخودآگاه توجه داشت. در این مقاله بر نقل و بررسی نمونههایی از تشابهات تام یا نسبی برخی متون از مقوله تأثرات و توارد یا نقل ناخودآگاهانه، بعضی سرقتهای ادبی و آرا و نظریات برخی منتقدان ادبی و اهل بلاغت، پیشنهادهایی درباره نوع قضاوت و داوری هنگام مواجهشدن با تشابه متون با یکدیگر به هر شکل و اندازه، ارائه شده است.
از زمان قدیم درباره شاهنامه فردوسی کتابهای مختلفی از جمله فرهنگ لغات شاهنامه نوشته شده است؛ یکی از این کتابهای معروف، «فرهنگ لغات شاهنامه» عبدالقادر بغدادی است که تا روزگار کنونی حفظ شده است. وی این کتاب را در اواسط قرن یازدهم هجری قمری به زبان ترکی استانبولی به رشته تحریر درآورده است. این فرهنگ را یکی از جامعترین فرهنگ لغات شاهنامه موجود در جهان دانستهاند. مجموع مدخلهای این اثر بالغ بر 1598 فقره است که با احتساب واژههایی که به مناسبتهای مختلف ذیل برخی از مدخلها وجود دارد، میتوان تعداد واژهها را بسیار بیشتر از این مقدار دانست. نویسنده بعد از انتخاب واژه فارسی، معادل ترکیاش را آورده و سپس مثالهای لازم را ذکر کرده است.
مولف در این کتاب (ادبیات ترک) ادبیات دیوانی ترک را به محک نقد زده و بر نکتههایی از آن ادبیات دست گذاشته است که ادبیات ایران و عرب هم نمیتواند در بر بگیرد چرا که ادبیات دیوانی اصطلاحا به آن شاخه از ادبیات اطلاق شده است که بعد از قرن پنجم هجری تحت نفوذ ادبیات ایران و عرب، مخصوصا قوالب شعری، مضامین، عروض، صور خیال و لغات و ترکیبات ادب ایرانی پایهگذاری شده و از قرن هفتم هجری به بعد رواج پیدا کرده و در قرن دهم هجری به اوج خود رسیده است و در قرن نوزدهم با پیدا شدن ادبیات تنظیمات تقریبا از میان رفته است. بسیاری از مطالب عنوان شده در این کتاب با آنکه در نقد و بررسی ادبیات ترکیه است، اما مصداق بسیاری از آرای مولف در ادب فارسی را هم شامل میشود.