حکیمی با نگارش کتاب «سرود جهشها» خوش درخشید. با نثری پرشور و پرشوق سخن از اسلام و عدالت علوی میگفت. نثری یگانه که در آن مهر به بیپناهان و بیصدایان موج میزد، به زر و زور و تزویر، با قلم به نبرد پرداخت. در حقیقت سرود جهشها نخستین کتاب وی بود که فضایی نو، در میان خوانندگان فارسیزبان آفرید. خلاصه ویژهای از این کتاب به زبان فرانسه به خامه روانشاد دکتر علی شریعتی بر این کتاب افزوده شد و نیز گزیدهای از آن به زبان انگلیسی اهمیت و ارج کتاب را گسترش داد. محمدرضا حکیمی متفکر ، نویسنده ایرانی و اسلامی که از وی با عناوینی چون «علامه» ، «استاد» و «فیلسوف عدالت» یاد میشود. کتاب الحیاه وی در رابطه با اقتصاد اسلامی از شهرت و اعتبار خاصی در جهان اسلام برخوردار شدهاست. وی از مجددان مکتب معارفی خراسان مشهور به مکتب تفکیک است که معتقد به جدایی دین از فلسفه و عرفان است.علی شریعتی وی را به عنوان وصی خود جهت هرگونه دخل و تصرف در آثارش انتخاب کرده بود. حکیمی در سال ۱۳۸۱ در رابطه با مبانی اسلام نامهای به فیدل کاسترو نوشت. او مدتی بعد و در دیدار با یک هیئت کوبایی گفت: «اگر اتفاقی برای فیدل کاسترو بیفتد، یک فاجعه بشری رخ دادهاست». نويسنده در اين مجموعه پراکنده به برخي از مطالب درباره مظلوميت اهل بيت بويژه امام علي و معرفي برخي از اصحاب اهل بيت پرداخته است. اين مجموعه که با سبک ادبي و احساسي نگاشته شده است، داراي نظم منطقي خاصي نيست، اما شاکله اصلي آن معرفي برخي از تعاليم، بزرگان و آموزه هاي شيعي بوده و بنا بر ادعاي نويسنده آن به منظور بازگويي برخي از تعاليم و ارزش هاي اسلامي تدوين شده است. بحثي درباره غدير، فلسفه شورش هاي شيعه و گزارشي رمان گونه از شام غريبان امام حسين (ع)، از جمله مباحث اصلي اين کتاب است. در پايان اين اثر نيز به معرفي کتاب شهداء الفضيلة علامه اميني پرداخته شده است.
"بلند آفتاب خراسان "مجموعهای است مشتمل بر نوشتهها و سرودههایی که پس از درگذشت "محمدتقی ملکالشعرای بهار "در مراسم تشییع جنازه وی و طی چند سال به مناسبتهای مختلف از جمله مراسم یادبود آن استاد در نشریات فارسی به چاپ رسیده است .این مجموعه متشکل از دو جلد است که جلد اول آن در سه بخش تنظیم شده است :بخش اول مشتمل است بر گزارشها، مقالهها و تحقیقات مختلف مربوط به زندگی و شخصیت بهار ;بخش دوم، برگزیدهای است از اشعاری که در رثای استاد سروده شده است ;بخش سوم حاوی چند مطلب در نقد و معرفی کتاب "بهار و ادب فارسی "است که نگارنده در سال 1351در دو مجلد آن را انتشار داده است .(این مطالب، اشاراتی است چند درباره نویسندگی ملک الشعرای بهار) .
این کتاب در سه بخش فراهم آمده است: بخش اول، شامل کلیه آثار منثور فروغ فرخزاد، اعم از مصاحبهها، مقالات، نامهها و خاطرهنگاریهای اوست. در این بخش بسیاری از اندیشههای شاعرانه فروغ در جایجای نثر روشن او خود را مینمایاند. همچنین در نامهها وخاطرهنگاریهای او میتوان دنیای اندیشگی او را باز شناخت و از این شناخت در توضیح و تفسیر اشعار او بهره جست. نیز این بخش اسناد دست اولی از زندگانی فروغ به دست میدهد که با قلم و بیان خود او رقم خورده است. بخش دوم کتاب به مقالاتی که از دیرباز تاکنون درباره فروغ و هنر شاعری او نوشته شده اختصاص یافته است. در این بخش مقالاتی درج گردیده که میتواند گوشهای از هنر شاعری و با زندگانی شاعر را روشن سازد. بخش سوم کتاب به سرودههای شاعران محاصره درباره فروغ اختصاص یافته و کوشش شده تا مجموعه کاملی از مرثیهها و ستایشهای شاعران معاصر درباره افول زندگانی فروغ شعر معاصر درباره افول زندگانی فروغ شعر معاصر در این بخش درج گردد.
این کتاب مجموعهای ادبی ـ اجتماعی، و سیری است در جوانبی چند از فرهنگ ادبی اسلام که با نمونههایی از شعر کهن گردآوری شده است. مباحث کتاب عبارتند از: بیستوپنج بحث درباره ادبیات و شعر اسلامی، ادب و علوم ادبی، فنون ادبی، فنون ترجمه، علم بلاغت، توابع علم بلاغت، قصاید بدیعیه، بدیعیهسرایان، شرع متعهد، شعر علمی و آرمان والا در شعر شیعه.
زندگی بیشتر از آنکه والاییها را مجسم سازد، انسان را در مسائل عادی غرق میکند تا جایی که چه بسا اشخاصی بپندارند که این همه، آمدن و رنج بردن و رفتن است، و عمق آن، جز منجلابی فریبا چیزی نیست. اکنون چه باید کرد، این طبیعت زندگی است و عادیات آن و آیا این تمام حقیقت است؟ نه، ابداً. در درون این کویر و در جای جای این پهنه، چشمهساران زلال و جوشان حقیقت و فرازهای شکوهمند و صخرههای نستوه و درختان خرم و سرکش و قلههای افراشتهای نیز هست. و شرط کمال و رهایی از حیرت و پوچی، رسیدن به آنهاست. و شرط رسیدن به هز چیز نخست شناخت آن چیز است تا سپس کششی پدید آید و کوششی. بزرگانی که در تاریخ بشر وجود داشتهاند و دارند، همه خطهای قرمز بطلانی هستند که بر پوچی و پوچانگاری کشیده شدهاند و میشوند. اینان با زندگانی و آثار خویش ـ که حتی همان پوچگرایان نیز، در پرتو همان آثار زندگی میکنند و با همان علوم و افکار و وسایل و اختراعات عمر میگذرانند ـ به هستی مفهوم دادهاند و به زندگی ارج.