گردآوری واژگان محلی یک منطقه امری بسیار بهجا و سودمند است. نویسنده در این کتاب حاصل تلاش 35 ساله خود را در اختیار خواننده قرار داده است. در بخش نخست کتاب واژگان گفتاری مردم بدخشان به ترتیب حروف الفبایی آورده شده و در برابر آن معنای فارسی و گاهی شیوه خوانش واژه بدخشانی آمده است. در بخش دوم نمونههایی از تصریف افعال در بدخشان آورده شده است.
گویش خراسانی از گویشهای اصیل و مهم زبان فارسی است که به سبب کثرت مردمانی که بدان سخن میگویند و نیز به سبب پایگاه محکمی که زبان فارسی همیشه در خطه خراسان داشته است، شناخت آن بایسته و سودبخش است. بسیاری از واژههایی که در گذشته بخشی از گنجینه زبان فارسی را ساختهاند، امروزه در زبان روزمره کاربرد خود را از دست دادهاند؛ اما در گویش خراسانی هنوز رواج دارند و زنده و کارساز ماندهاند. میان آنها واژههای رسا و زیبا و مفیدی به چشم میخورند که امروز هم میتوانند به کار آیند و بر غنای زبان بیفزایند. این کتاب به همین انگیزهها فراهم آمده است. واژگان این فرهنگ عامیانه و گفتاریاند. واژگان خارجی رایج در پارسی خراسان در این فرهنگ کمتر آمده است.
بنا به گفته فضلعلی بیک سرخ افسر تتمه تاریخش در سال 1325 قمری به انجام رسیده است و چنانکه مینویسد در این کتاب وقایع 121 ساله را خود او از کهنسالان شنیده و از روی کتب گردآوری کرده است. بنابراین باید ابتدای کار او از سال 1204 قمری شروع شده باشد. از آنجا که میرزا سنگ محمد کار خود را در سال 1223 به پایان رسانیده، از اینرو سوانح و اتفاقات نوزده ساله انتها و ابتدای این دو کتاب تداخل دارند. نویسنده تتمه التاریخ بدخشان پس از اتمام متن کتاب، سه ذیل به این شرح بر آن نوشته است: 1. نسب و سلسله شاهان و میران خطه کوهستان شغنان؛ 2. تفصیل و ترجمه سید شاه خاموش که از اجداد میران و شاهان شغنان است؛ 3. نسبنامه سیدعلیشاه ولی.