زبان و لهجه خوانساری به صورت خودجوش و بر اثر گفتگوی مردم از سالها قبل به وجود آمده و به همین دلیل دارای هیچگونه قواعد دستوری یا املایی نیست؛ بنابراین نمیتوان آنها را قیاسی تصور کرد و همه اینها سماعی و نظری است. در این کتاب فرهنگ لغات خوانساری گرآوری شده است. ابتدا در مقدمه به دستور زبان فارسی و مطابقت لهجه و زبان خوانساری پرداخته شده و در فصلهای بعدی لغات، مشتقات لغات و ضربالمثلهای خوانساری گردآوری شده است.
در مقدمه کتاب درباره لهجه خوانساری و ارتباط آن با دیگر لهجههای ایران نکاتی ذکر گردیده طی آن نمونهها و شواهدی نیز به دست داده شده است .بخش اصلی کتاب، فرهنگ واژگان خوانساری است که به ترتیب الفبا و با معانی فارسی فراهم آمده است .
گرچه گویش سبزواری یکی از لهجههای فارسی دری است و سالیان دراز شلاق زبانهای ناهماهنگی چون زبان ترکی، مغولی، عربی و ... را بر شانه خود تحمل کرده و امروزه در قسمت نسبتا وسیعی از خاک ایران تکلم میشود، هرگز نمیتوان آن را از لهجههای دیگر زبان فارسی برتر دانست. وقتی از گویش سبزواری سخن گفته میشود و اختصاصات دستوری یا واژههای آن بررسی میشود، نباید این تصور پیش آید که با یک گویش صددرصد ثابت سروکار داریم و بین افراد مختلفی که با آن گویش تکلم میکنند، وحدت کلمه و لفظ برقرار است. در این کتاب لغات و اصطلاحات گویش سبزواری با شواهدی از اشعار محلی این شهرستان گردآوری شده است.