مقاله حاضر بر آن است تا با بازنمايي نقش اسطورههاي سياسي در هويت ملي و ذكر مصاديقي از كاربست آن در راستاي ملتسازي، به اين پرسش پاسخ دهد كه چگونه اسطورهها ميتوانند هويت جمعي، ملي و سياسي يك ملت را صورت بخشند و به انسجام و يكپارچهسازي يك ملت كمك كنند و پروسه/ پروژه ملتسازي را در مسيري مشخص و موافق با مباني انديشهورزي سياسي آن جامعه هدايت نمايند و همچنين اين مقاله ميکوشد تا نقش اسطورهها را در جامعه ايران مشخص نمايد. در ادامه نمونههايي موفق از بهكارگيري اين اساطير در بنيانهاي هويت ملي نيز بازتوضيح داده ميشود و تأثيرات اسطوره در جامعه ايران مورد بررسي قرار ميگيرد.
نویسنده در این کتاب کوشیده هویت ملی را به عنوان یک مقوله علمی جامعهشناسانه مورد مطالعه قرار دهد. نویسنده کوشیده بر اساس واقعیتها و ضرورتهای موجود جامعه که عبارت است از وجود زبانها و قومیتهای گوناگون (که عموماً از آزادیها و حقوق واقعی خود بیبهره ماندهاند) و ضرورت تاریخی تمتع از این آزادیها در عین حفظ وحدت ملی از سوی دیگر ارتباطی منطقی ایجاد کند. وی توانسته با طرح علمی مقوله هویت ملی، جایگاه آن را میان سایر هویتهای قومی و دینی و ... مشخص نماید.
موضوع این کتاب مفهوم مهن (وطن)ی به نام «ایران» و هویت ملی ایرانی «ایرانیت» در بازنمودهای آن در فرادهش (سنت) ادب پارسی از دوران کلاسیک تا مدرن است. به عبارت دیگر این کتاب کوششی است برای یافتن پاسخی برای این پرسش که ایران در فرادهش (سنت) ادب فارسی چگونه خوانده شده و در زمانه ما این واژه را چگونه خواندهاند؟ این دو پرسش در واقع از دل پرسش کلی مهمتری ریشه گرفته که امروز در برابر ماست. پرسش اکنون دیگر فقط این نیست که ایران چیست؟ بلکه این است که از ایران چه مانده است؟ از ایران برای ما چه گذاشتهاند؟