جريانهاي ادبي در طول تاريخ، تحت تأثير پديدههاي اجتماعي شكل گرفتهاند. ادبيات دفاع مقدس نيز در پي بروز جنگ عراق عليه ايران پديد آمده است و امروز فراواني آثار پديدآمده با اين مضمون، دريافت شناسههاي سبكي اين ادبيات را آسانتر كرده است. در ادبيات دفاع مقدس، احياء برخي قالبها، يك ويژگي شايسته و برجسته به حساب ميآيد و جريان منظومهسرايي نيز در ادامه احياء قالب مثنوي صورت گرفته است. اين مقاله ضمن واكاوي قالب مثنوي در شعر دفاع مقدس و تبيين وضعيت آن در سه دوره متمايز، حضور نهضت منظومهپردازي را با معرفي چهارده منظومه نسبتا طولاني كه در موضوع دفاع مقدس پرداخته شدهاند، به اثبات رسانده و با بررسي اين منظومهها و دريافت همساني و همتباري آنها، ويژگيها و شناسههاي سبكيشان را برشمرده و تثبيت نموده است. همچنين در اين مقاله تأكيد شده است كه ويژگيهاي سبكي اين منظومهها، در رهيافتي كليتر و با تعميم بيشتر ميتواند شاخصها و شناسههاي سبك ادبيات انقلاب اسلامي به شمار آيد.
این کتاب بخشی از کتاب مفصل «تاریخ ادبیات هند» است که در آن ورود اسلام به هند و کنش و واکنش و تطور ادبیات خاص آن در این سرزمین از آغاز تا قرن بیستم بهخوبی بررسی شده است. در واقع ادبیات اسلامی هند تقریبا شامل کلیه نوشتههای عربی، فارسی و ترکی است که در ادبیات شبهقاره هند و نیز ادبیات اردو، سندی، پشتو، پنجابی و تاحدی بنگالی تألیف شده است؛ ولی در این کتاب فقط به بررسی کوتاه آثاری پرداخته شده که به زبانهای عربی، فارسی و ترکی در هند و پاکستان تألیف شده است.
این کتاب، رساله دکتری نویسنده است که در دانشگاه آزاد علامه اقبال، اسلام آباد پاکستان از آن دفاع کرده است. استاد راهنمای نویسنده در این رساله، کلثوم فاطمه سید و استاد مشاور محمد صدیق خان شبلی بوده است. نویسنده در این رساله به سبکهای مشهور فارسی پرداخته و در ادامه رساله، سبک شعری علامه اقبال لاهوری را بررسی کرده است.
مفاخره که از فروع نوع ادبی حماسه به حساب میآید، یکی از بنمایههای مضمونی شعر فارسی، بلکه ادبیات جهان به شمار میرود. البته در این میان برخی شاعران به فراوانی از آن سود میبرند که طالب آملی یکی از این چهرههاست. طالب آملی با نازش به خود و شیفتگی به شعر خویش، در خودستایی و برتریجویی مبالغه کرده است. در این مقاله، گونههای مختلف فخر طالب در بیش از ده تقسیم بررسی و دلایل مفاخرهی شاعر نیز به تمامی بیان شده است و این نکته چشمانداز تازهای برای این مقاله رقم زده است. همچنین سخن در «ضد فخر یا واسوخت از فخر» مبحث جدیدی است که در مقاله حاضر و با توجه به شواهد متعدد آن در شعر طالب آملی، مورد توجه قرار گرفته است. سخنستایی و فخر به فضایل اخلاقی، از برترین مفاخرات طالب آملی است.
مطالعه و پژوهش در متون فرهنگي و نتايج تفسيري كه از واكاوي ساختارهاي احساسي و ارجاعات درون متني آنها حاصل ميگردد، همواره مورد توجه پژوهشگران و صاحبنظران علوم انساني و منتقدان ادبي بوده است. آثارمنتخب منثور و منظوم اين نويسندگان غربي و شرقي، عمدتا احساسگرا، سرشار از عشق و زيبايي و ملهم از عواطف دروني آنها است. به همين دليل، با وجود آنکه اين آثار از لحاظ شيوه نگارش با يکديگر متفاوتند، جملگي آنان از حيث مضمون شباهت بسياري به اشعار غنايي دارند. هدف از اين تحقيق، بررسي نهادهاي ادبي همچون شعر و رمان به عنوان صورتهاي فرهنگي مختلف گرفته از حس دروني نويسندگان آنها و در عين حال ارتباط آنها با گسترش بيعدالتي، تحكيم قدرت و تسلط كشورهاي مبدا يا بزرگ شهرهاي امپراطوري است. در پژوهش حاضر، روش تحقيق به شيوه اسنادي است كه با استفاده از منابع كتابخانهاي به بررسي احساسات عدالتخواهانه اين نويسندگان در آثار منتخبشان ميپردازد. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد که به رغم تفاوتهاي اساسي در شيوه و لحن اين نويسندگان، وجه مشترك آنان در جبههگيري بر عليه اروپا محوري و احساس انزجار و تنفر آنها نسبت به گسترش بيعدالتي به سرزمينهاي پيراموني ميباشد. البته، ذكر اين نكته لازم است كه در موضعگيري كنراد و فورستر نسبت به بيعدالتي نوعي دوگانگي مشهود است كه ريشه در باورهاي نژادپرستانه محيط فرهنگي آنان دارد. اين امر خود از موارد تفاوت آنها و تمايز فرهنگي اين دو نويسنده نسبت به نويسنده شرقي دو است.