سخن¬شناسان و سخن¬سنجان زبان فارسی، غزلهای سعدی شیرازی را همواره از شاهکارهای بی¬همانند شعر فارسی به شمار آورده¬اند. دیوان غزلیات سعدی تاکنون چندین بار تصحیح و منتشر شده است. یکی از این تصحیحات که در سال 1385 (شانزده سال پس از درگذشت شادروان دکتر یوسفی) منتشر شد، کتابی است با نام غزل¬های سعدی، تصحیح و توضیح دکتر غلامحسین یوسفی. این تصحیح که با همکاری دکتر پرویز اتابکی صورت پذیرفته است، با متن غزلهای سعدی، به تصحیح محمدعلی فروغی تفاوتهای آشکار دارد، اما بسیاری از این تفاوتها در کتاب نشان داده نشده است، در حالی که متن مصحح فروغی، یکی از منابع مورد استفاده در تصحیح یاد شده بوده است. غلامحسین یوسفی پیش از تصحیح غزلهای سعدی، تصحیح بوستان و گلستان را به ترتیب در سالهای 1359 و 1363 منتشر کرده بود، اما از دیدگاه کیفی، اثر اخیر او هرگز همسنگ با دو اثر گذشته¬اش نیست. در این مقاله مواردی از تفاوتهای متن غزلهای سعدی در دو تصحیح فروغی و یوسفی مقایسه و بررسی شده است.
کاووس حسنلی اول خردادماه ۱۳۴۱ در روستای «قناتنو» از توابع شهرستان خرمبید در استان فارس چشم به دنیا گشود. او در اشاره به سختیهای دوران کودکی خود مینویسد: «از همان آغاز که چشمان کودکی من در روستای قناتنو آرام آرام به روی آب و سبزه و گل باز میشد، فقر در خانه گلی ما دندان میفشرد و بی هیچ تناسبی همبازی روز و شب ما شده بود. من اگر به ناچار آن روزها با او بالیدم، این روزها اما به راستی به او میبالم؛ که از او دریافتنیها دریافتم و آموختنیها آموختم». وی تحصیلات مقدماتی را در صفاشهر و دوسال دانشسرا را در آباده گذراند. سپس در سال ۱۳۶۳ به دانشگاه شیراز راه یافت و در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی، دورههای کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری را به پایان برد. در سال ۱۳۷۸ با درجهٔ استادیار عضو هیأت علمی بخش زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز شد و در مدت زمانی کوتاه (سال ۱۳۸۹) در همان دانشگاه به مرتبهٔ استادی ارتقاء یافت.حسنلی از پژوهشگران پرکاری است که در حوزههای گوناگونی قلم زده و آثار ماندگاری به جا نهاده است؛ جایزهٔ «کتاب سال سعدی» برای «فرهنگ سعدی پژوهی» در سال ۱۳۸۱ و جایزهٔ «کتاب سال حافظ» برای «راهنمای موضوعی حافظ شناسی» در سال ۱۳۸۹ بخشی از کارنامهٔ علمی اوست. حسنلی همچنین در زمینهٔ مدیریت در عرصهٔ آموزش و فرهنگ، دارای سابقهای موفق است؛ کارنامهٔ فعالیتهای اجرایی وی، گواه این مدعاست
محمدعلی فروغی (۱۳۲۱- ۱۲۵۴هـ.ش) ملقب به ذُکاءالمُلک، مترجم، ادیب، فیلسوف، تاریخدان، روزنامهنگار، سیاستمدار و دیپلمات بود. وی نقش مهمی در تاسیس دانشگاه تهران داشت و همچنین پایهگذار و نخستین رئیس فرهنگستان ایران است. این رساله فروغی را نخستین روایت پیشگویانه علمی در ایران خواندهاند و برخی هم آن را در زمره آثار آرمانشهری جای دادهاند. این رساله حاوی یک درآمد، آغاز و انجام است.
محمدعلی فروغی سال 1294 قمری متولد شد و سال 1321 خورشیدی از دنیا رفت. او فرزند محمدحسین ذکاءالملک، فرزند یکی از تجارتپیشگان اصفهان و متخلص به «فروغی» بود. وی در ادامه حیات خویش لقب را از پدر گرفت و خود نیز ملقب به «ذکاء الملک» شد و نزدیک به سه دهه از رجال تراز اول تاریخ سیاسی ایران در سالهای 1300، 1310، 1320 و حتی بعد از شهریور 1320 که نخستوزیر شد، به شمار میرفت. این متن را فروغی برای توجه به نقصهای زبان فارسی و لزوم بازسازی آن منطبق با نیازهای جدید نوشت.
محمدحسین حسینی قزوینی شیرازی (1184- 1249 قمری) فرزند محمدحسن مجتهد اصولی یکی از شاعران و عارفان دوره قاجار بود. محمدحسین پس از کسب علوم دینی نزد پدر در محضر میرزا ابوالقاسم شیرازی به معرفت رسید و پس از درگذشت ابوالقاسم و محمد حسن، به مسند ارشاد و هدایت دو پیشوای ظاهر و باطن دست یافت. دیوان حسینی مفقود شده است اما مثنوی های پنج گانه او به نام خمسه حسینی به یادگار مانده اند که مشتمل بر وامق و عذرا، مهر و ماه، اشترنامه، الهی نامه و وصف الحال می باشند. کتاب حاضر به دفتر دوم و مثنوی مهر و ماه اختصاص یافته است که نگارش آن با حدود 2700 بیت در سال 1231 هجری به پایان رسید. حسینی در این دفتر داستان عشق مهر و ماه را با شرح جزییات آورده اما با توضیحات منثور در مقاطع مختلف داستان آن را به گونه ای عرفانی تاویل کرده است. این کتاب با تصحیح و توضیح کاووس حسن لی و کاووس رضایی در سال 1386 و توسط انتشارات نویدشیراز در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
صادق هدایت از نامدارترین داستاننویسان ایرانی و رمان «بوفکور» مهمترین نوشته اوست. هدایت در حوزههای مختلف جغرافیای تاریخی و اقلیمشناسی شهرهای کهن ایران، مطالعات نسبتاً گستردهای داشته است که نمود پارهای از این مطالعات را میتوان آشکارا در برخی از آثار او از جمله «بوفکور» دید. تاکنون درباره بوفکور بسیار نوشته شده است. اما آنچه در این مقاله در کانون توجه قرار گرفته؛ همانندی توصیفات مکان قصه با موقعیت قدیم شهر ری، در سدههای سه تا هفت هجری قمریست. انطباق جغرافیای تاریخی ری با توصیفات بوفکور که برای نخستین بار بهگونهای مستند در این مقاله صورت پذیرفته؛ نشانهای دیگر از دقت نظر هدایت در پرداخت داستانی بوفکور، و تأییدیست بر این گفتهی او که: «بوفکور، پر از شگرد است و حساب و کتاب دقیق دارد». فضای این داستان به رغم پیچیدگی و بدعت، عناصری از جهان واقعیت را باز میتابد که به بخش مجزایی از ری سدههای سه تا هفت هجری قمری نظر دارد. در این مقاله همانندی توصیفات مکانی «بوفکور» با جغرافیای تاریخی شهر قدیم ری، بر پایه پنج عنصر اصلی: سازههای شهر، ویژگیهای مدنی شهر، موقعیت تجاری شهر، توپوگرافی شهر و عناصر فرهنگی و اجتماعی آن، به طور دقیق بررسی و بازشناسی شده است.