شاهنامه فردوسی گنجینه بیبها و گرانسنگ زبان و ادبیّات فارسی است. شاهنامهپژوهان در حوزه زبان و محتوای شاهنامه تحقیقات بسیار گستردهای انجام دادهاند. اینکه شاهنامه از نظر طبقهبندی ادبی جزء کدام نوع ادبی قرار میگیرد و ویژگیهای صورت و محتوایی کدام نوع ادبی را بیشتر در خود دارد، میتواند پرسشی نو و قابل طرح در شاهنامهپژوهی باشد. اشاره مکرّر و صریح فردوسی به داستانی و رواییبودن شاهنامه میتواند نگرشی از دیدگاه داستاننویسی و عناصر آن بهروی خوانندگان این اثر بگشاید. اگرچه بهاحتمال زیاد شالوده و چارچوب داستانهای شاهنامه از پیش طرحریزی شده و در اختیار فردوسی قرار گرفته است، پرورش شخصیّتها، روابط علّت و معلولی قوی میان حوادث، فضاسازی، صحنهپردازی، گفتوگوهای متنوّع و متناسب با وضعیّت موجود، کشمکشهای مختلف و بهرهگیری از اغلب عناصر داستانی، شاهنامه را مجموعهای بسیار منسجم و کارآمد در زمینه داستانپردازی قرار داده است. عنصر «کشمکش» که از وابستههای عنصر پیرنگ است، متناسب با موضوع و بهگونهای گسترده در داستانهای شاهنامه حضور دارد. در این مقاله، این عنصر در داستان «سیاوش» بررسی میشود.
ویژگی اصلی این پژوهش، کنکاش باستانشناسانه و روانشناسانه دربارهی شخصیتها و فضای اجتماعی و سیاسی داستانهای "شاهنامه" است. به باور نگارنده: "شاهنامه دارای دو بخش است که به طور کامل با هم تفاوت دارند. ویژگیهای ساختی، زبان شناسی، جهانبینی و مانند اینها در هر دو بخش چنان ناهماهنگ و ناهمخوانند که میتوان گفت دارای دو اندیشه، دو استعداد، و دو پسند جداگانه و نایکدستاند. برای نمونه در یک بخش سستی و ناپایداری جهان، بنیان جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیادهخواهی اساس جهانبینی نویسنده را میسازد؛ ..... بر این اساس میتوان شاهنامه را بر دو بخش جداگانه بخشبندی کرد بخش نخست از آغاز شاهنامه تا پایان شاهنشاهی (= امپراتوری) کیخسرو به همراه داستان رستم و اسفندیار است که شاهنامهی اصلی نامیده میشود و بخش دوم از آغاز پادشاهی لهراسب تا پایان شاهنامه (بدون داستان رستم و اسفندیار) است که آن را شاهنامه افزوده نام نهادهایم. شاهنامهی افزوده نوشتهی فردوسی است؛ اما شاهنامهی اصلی نویسندهی دیگری دارد که باید برای یافتن نامش در تاریخ و تاریخ ادبیات کاوش کرد. کتابی که پیش رو دارید کوشیده تا این نظر را که کل شاهنامه نوشتهی یک تن نیست به اثبات برساند".
فردوسی سخن سرای شهیر ایران، نخستین بار داستان ضحاک و کاوه آهنگر را با بیانی شیرین در شاهنامه به رشته نظم کشیده است. فردوسی تمام داستان را در هفتصد بیت خلاصه کرده و از این داستان به شیوه مخصوص خود در مسایل اجتماعی نتیجه گیری نموده است. فردوسی در داستان کاوه و ضحاک دقیقا تشریح میکند که نخست ضحاک برای رسیدن به مقام پادشاهی پدر خود را کشت و سپس در طی سالیان دراز به قتل و غارت و بیدادگری پرداخت و سرانجام چون مردم از مظالم او و اطرافیانش به ستوه آمده بودند به رهبری کاوه آهنکر قیام کرده حکومت جابرانه اش را سرنگون ساختند...
سه رساله در علم رجال 1. توضیح الاشتباه و الاشکال تالیف محمدعلی ساروی، 2. رساله فی معرفه الصحابه تالیف شیخ حر عاملی، 3. رجال قائن تالیف محمدباقر آیتی بیرجندی است که در سال 1345 توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است.
این کتاب دربرگیرنده مجموعه سرودههای فارسی در مدح و مرثیه چهارده معصوم (ع) اثر محمدحسین غروی اصفهانی (1296 ـ 1361 ق) عالم و فیلسوف شیعه همراه با غزلیات اوست. بیشتر سرودههای این دیوان به واقعه کربلا پرداخته و رویکردی عرفانی و فلسفی دارد. شعرهای این دیوان در قالبهای گوناگونی از جمله ترکیببند سروده شده است.