در بازار گرم حافظشناسی کتاب گمشده لب دریا دفتری پربرگ و بار است. چاپ نخستین کتاب در سال 1382، در 22+ 524 صفحه بهوسیله انتشارات سخن به بازار کتاب عرضه شده بود. این کتاب بهتازگی با همین ویژگیها تجدید چاپ شده و چاپ سوم بهانهای برای معرفی و مروری بر آن است. موضوع کتاب تأملی در معنا و صورت شعر حافظ است که نویسنده آن، تقی پورنامداریان، با تأملی دیگر و رویکردی جدید، ویژگیهای شعر حافظ یا همان «لطایف و ظرایف» آن را موشکافی کرده است، بهگونهایکه خواننده با نکات و دقایق و مطالب متنوع و گاه متفاوت با آنچه تاکنون درباره حافظ گفته و نوشته شده است، روبهرو میشود.
ادبیات تطبیقی در نیمه نخست قرن نوزده در مغرب زمین آغاز شد. خاستگاه ادبیات تطبیقی فرانسه است و آبل فرانسوا ویلمن (1790 ـ 1870) و ژان ژاک آمپر (1800 ـ 1864)، استادان ادبیات دانشگاه سربن را باید از نخستین پایهگذاران آن دانست. اینان فصل جدید در پزوهشهای ادبی و بیشتر فرهنگی گشودند. این دو پژوهشگر نه تنها جُنگهای ادبی متعددی از ادبیات جهان فراهم کردند، بلکه به مطالعه گسترده ادبیات کشورهای مختلف اروپایی نیز پرداختند و دستاوردهای پژوهشی آنان بین سالهای 1828 تا 1841 منتشر شد.
در این مقاله نسخه برگردان جُنگ مهدوی که در تاریخ 753 قمری به بعد کتبت شده، نقد و معرفی شده است.
هدف از نگارش اين مقاله، بررسي زبان شناختي استعاره جهتي در قرآن با توجه به رويكرد نظريه معاصر استعاره است. اهميت اين تحقيق در اينجاست كه استعاره بخش مهمي از ارتباطهاي گفتاري و كلامي را تشكيل ميدهد و آن قدر طبيعي وارد زندگي ما ميشود كه ممكن است در عمل جلب توجه نکند. استعاره در زبان دين نيز كمتر از ساير صورتهاي زباني نيست. در استعارههاي جهتي، نظامي کلي از مفاهيم با توجه به مفاهيمي از نظامي ديگر سازمانبندي ميشود. استعارههاي جهتي، مفاهيم را با اعطاي صورت مکاني در جهات متقابل به يکديگر مرتبط ميکنند. اين جهتهاي مکاني، قراردادي يا دلبخواهي نيستند؛ بلکه بر مبناي تجربههاي فيزيکي و فرهنگي انسانها شکل ميگيرند. وظيفه اين نوع استعارهها بيش از هر چيز، برقراري انسجام در نظام مفهومي ماست. تقابلهاي «بالا يا پايين، جلو يا پشت، راست يا چپ، مرکزي يا حاشيهاي، درون يا بيرون» همه از اين دست است. اين جهتهاي فضايي يا مکاني با تصوير فضاي هندسياي که در ذهن به وجود ميآورند، مفهومي جديد و در نتيجه درکي جديد ميآفرينند.
برخي از ابيات ديوان حافظ به دلايلي از جمله «رازناکي»، «ديريابي» و به طور خلاصه «ابهام» و «ايهام» موجود در آنها از گذشته تاکنون محل بحث و تامل بوده و شرح و تفسيرهاي فراوان و متفاوت و گاه متضادي درباره آنها نوشته شده که بيت زير نمونهاي از آنهاست: پير ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت آفرين بر نظر پاک خطا پوشش باد عدهاي بيت را از ديدگاه عرفاني و جمعي از ديدگاه کلامي و برخي از ديدگاههايي ديگر آن را شرح و تاويل کردهاند. شروحي که در دورههاي متاخر نوشته شده بر وجود «طنز»، «معما» يا «تشکيک» درباره بيخطايي صنع و آفرينش تاکيد کرده و هر کدام بر وجود موارد ياد شده دلايلي آوردهاند. در اين تحقيق با بررسي و نقد مهمترين آرا و نظرياتي که تاکنون در شرح و تاويل اين بيت نوشته شده، چنين نتيجهگيري شده است که شرح ابيات غزلهاي حافظ به صورت جداگانه نميتواند همه مفاهيم موجود در بيت را دارا باشد، بنابراين لازم است براي به دست دادن تفسيري جامع از تک بيتهاي موجود در غزلها علاوه بر محور افقي به محور عمودي ابيات نيز پرداخت تا نتيجه از جامعيت لازم برخوردار باشد.