اينک ما در سالهاي نخستين قرن 21 قرار داريم و قافله شعر و ادب فارسي با طي نمودن مسيري پرافتخار هم چنان با کوله باري از حکمت و معنويت به راه خود ادامه ميدهد. مکتب عالم شمول شعر فارسي، طي قرون متمادي نابغههايي نظير رودکي، فردوسي، خيام، سعدي، حافظ، کمال و دهها تن ديگر را در آغوش پرورانيده و به دنياي ادبيّات و فرهنگ تقديم نموده است که نه تنها مايه افتخار ما ـ فارسي گويان ـ بلکه از افتخارات ادبيّات جهاني به شمار ميروند. اين مکتب در طول تاريخ پرنشيب و فراز خود در مقابل آفتهاي سياسي، نظامي، اجتماعي و فرهنگي استوار ماند. از طوفانهاي تاريخ، سالم به درآمد و شکوه، اهميّت و ارزش خود را جاويدان ساخت. شعر پارسي طي دوران گذشته توسط رودکي و کمال (در ماوراء النهر)، سعدي و حافظ (در ايران)، جامي و مولوي (در افغانستان) و امير خسرو بيدل (در هندوستان) رشد و نمو يافت و عالم گيرشد. به عقيده شرق شناس معروف چک، ايرژي بچکا: «سرنوشت تاريخي اين دو گروه (ايرانيان باختري و خاوري) از زمانهاي باستان با يکديگر پيوند ناگسستني داشته و سبکهاي آثار ادبي آنان به ويژه در قرن هاي 9 تا 15 ميلادي (قرنهاي سوم تا نهم هجري) به هم پيوسته و از يکديگر جداناپذير بود» و يا به عبارت محقق شناخته ايراني، شفيعي کدکني: زبان فارسي در پهناي جغرافيايي وسيعاش (از ايران و آذربايجان گرفته تا ماوراء النهر و فارس و هند) تابع يک جريان بود و شاعران بزرگي که کار آنها سرمشق اديبان هر قرني شمرده ميشد، همان يک گروه معيني بودند. اما از اوايل قرن دهم هجري يک مرزبندي قوي اي ميان ايران و ماوراء النهر به وجود آمد که عامل آن روي کار آمدن صفويان در ايران (905ـ1135) و شيبانيها در ماوراء النهر (1599ـ1500) بود. اين دو دودمان به لحاظ سياسي و مذهبي اختلافات شديدي با يکديگر داشتند و جنگهاي خونيني هم ميان آنها به وقوع پيوسته است که بحث مفصل در اين موضوع از مجال اين نوشته بيرون است. الغرض، تأثير اين مرزبندي سياسي بر ادبيات و ذوق و سليقه به تدريج بيشتر و بيشتر شد تا آنکه اين «خاک غزل پرور» و اين «ديار عشق و شعر و شرع» را از هم جدا و به دو حوزه مستقل تقسيم نمود. شگفت اين که پس از صفويان و شيبانيها نيز تلاشي براي ايجاد وحدت ميان اين دو خطه فارسي گو از سوي امرا و سلاطين دور، صورت نگرفت (چون با منافع سياسي آنان سازگار نبود). اين جدايي با تسلّط روسيه، پادشاهي بر آسياي ميانه (1868 م)، پيروزي انقلاب بلشويکي در روسيه (1917م) و سپس در بخارا (1920م)، تشکيل اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي (1922م) و بالاخره تغيير الفباي فارسي در آسياي ميانه، اولا به لاتين (1930 م ) و بعداً سيرليک (1940م) به اوج خود رسيد. اين است که امروزه اگر چه در جاي جاي سرزمين پهناور ايران اشعار ابوعبدالله رودکي و کمال خجندي را ميآموزند و به آثار آنها افتخار ميکنند و گرچه در هر کوي و برزنِ ديار زيبا منظر تاجيکستان غزل سعدي و حافظ به گوش ميرسد. ولي اين تعريف در مورد شاعران 400ـ500 سال اخير اين دو حوزه مصداقي ندارد و دانش جويان و دانش پژوهان تاجيک و ايراني آگاهي اندکي از زندگي و آثار قلمکشان اين دوران کشور مقابل در اختيار دارند. خوشبختانه با استقلاليت تاجيکستان (سال 1991م) و گشاده شدن سفارت خانه هاي تاجيکستان و ايران در تهران و دوشنبه، روابط ميان اين دو کشور هم خون و هم نژاد در تمامي زمينه ها به خصوص در زمينه فرهنگي، گسترش چشمگيري يافت. رفت و آمد هيأت علمي و فرهنگي، برگزاري کنفرانس و سمينارها در موضوعات مختلف زمينه آشنايي و شناخت بيشتر ميان هم زبانان را فراهم کرد. طي اين سالها، مقاله و رسالههاي ارزشمندي در تاجيکستان راجع به وضع ادبي و قلم به دستان سدههاي اخير ايران روي چاپ آمد که خدمت شاياني است براي شناساندن اديبان ايراني به تاجيکان. در ايران هم، محقّقان توجّه و علاقه خاص به اديبان تاجيک ظاهر کردند که در اين زمينه ميتوان به انتشار کتابهاي «چشمانداز شعر امروز تاجيکستان»، خورشيدهاي گمشده و چندين کتاب و رساله و مقاله ديگر اشاره کرد. ضمن قدرداني از همه کساني که در اين جاده زحمت کشيدهاند، اين حقيقت را هم نميتوان کتمان کرد که کارهاي انجام شده در تاجيکستان و ايران در جهت چاپ و انتشار آثار اديبان کشورهاي يکديگر ناکافي است و به هيچ وجه نميتوان آن را جبران دوريهاي 500 ساله ناميد. لذا اميد است، هم مسؤولين حکومتي و هم محقّقان و انديشمندان تاجيک و ايراني در آينده راجع به آموزش آثار اديبان کشور يکديگر و معرفي آنها به مردم، همت بيشتري به خرج دهند. رسالهاي که اينک در دست داريد گامي است در همين راستا.
ميرزا محمد يوسف واله اصفهانى (988- ؟ قمری) در روزگار صفویان می زیست و خلد برين از تالیفات اوست. خلد برین تاريخ عمومى قطورى در هشت روضه و يك خاتمه است و در نگارش آن از عالم آراى عباسى، فتوحات امينى، صفوة الصفا، نفحات الانس، حبيب السير، احسن التواريخ و... بهره گرفته شده است. کتاب پیش رو روضه هشتم این کتاب را دربرمی گیرد که به تاريخ صفویان می پردازد و متشکل از هفت حدیقه است. سرگذشت شاه اسماعیل اول و احوال مشاهیر زمان او، سرگذشت شاه طهماسب و شرح احوال امرا و علما و هنرمندان، شاهزاده مظفر، شاه اسماعیل دوم و شاهزادگان دیگر، سلطان محمد، شاه عباس اول، شاه صفی، شاه عباس دوم و شرح حال شاه سلیمان صفوی مطالب این روضه را دربرمی گیرند. کتاب حاضر با تصحیح میرهاشم محدث و در سال 1372 توسط انتشارات موقوفات دکتر محمود افشار یزدی در دسترس پژوهشگران و علاقمندان تاریخ ایران قرار گرفت.
علاء الدین ابوالمنظر عطاملک بن بهاء الدین محمد جوینی (623-681 قمری) مورخ و ادیب نامدار قرن هفتم قمری است. وی در آغاز جوانی به نویسندگی و امور دیوانی پرداخت و ازخواص دبیران آن روزگار گردید. بیست و چهار سال حکومت علاء الدین عطا ملک در بغداد و عراق و ثروت وی دست آویز مناسبی برای حاسدان پدید آورد تا او را از قدرت پایین کشند. موضوع کتاب تسلیة الاخوان طرح تلویحی پاره ای از این سخن چینی هاست که در آخرین سال زندگی عطاملک به وقوع پیوسته است. کتاب پیش رو با تصحیح و تحشیه عباس ماهیار و توسط گروه انتشاراتی آباد در سال1361در دسترس علاقمندان قرار گرفت.