فناوری ارتباطات و اطلاعات در کنار بسترهای فنی، بخش آموزش را نیز متحول ساخته و به طور پیوسته و فزاینده، در حال تغییر محیط متعارف آموزشی و یا ارائه بسترهای مختلف یادگیری است. این فناوری، نه تنها تحولی عمیق در ابزارهای کمک آموزشی ایجاد کرده، بلکه در ساختار آموزش کلاسیک نیز نفوذ کرده و نوع جدیدی از آموزش را امکان پذیر ساخته است، به طوری که در نتیجه چین تحولاتی، محیط آموزشی با موقعیت متفاوت متعلم و نقش جدید معلم مواجه شده است. بخش آموزش در یک نگاه تقابلی، با سه نوع بستر در قالب: آموزش کلاسیک، آموزش الکترونیکی و آموزش نوین حضوری روبرو است که در هر کدام نوع متفاوتی از ارتباط طرفین آموزش (معلم و متعلم) مطرح است. تدریس و تحصیل (زبان) در هر کدام آز این بسترها، تغییر نگرش در رفتار آموزشی، تعریفی دوباره از ساختار تحصیلی و بحث و پژوهش در زمینه چگونگی ارائه محتوای مناسب و متناسب با نوع آموزش را میطلبد. در مقاله حاضر، قابلیتهای هر کدام از انواع آموزش بر اساس فاکتورهای تعریف شده در طرح، با نگرشی تقابلی به نگارش درآمده است.
مهارتهاي زباني كه در ادبيات آموزش زبان از آنها با عناوين مهارتهاي اصلي، پايه و كلاسيك نام برده ميشود، غالبا در قالب چهار مهارت شنيدن، صحبتكردن، خواندن و نوشتن دستهبندي شدهاند. به تازگي مهارتهاي ديگري ازقبيل درك بصري، شايستگي (بين) فرهنگي، تفكر انتقادي، مهارت ترجمه و دوزبانهبودن با عنوان مهارت پنجم در آموزش زبان مطرح شدهاند. طرح اين مهارتها با توجه به خاستگاه نظري وكاربردي آنها، خود حاكي از عدم جامعيت مهارتهاي كلاسيك در زبان آموزي است. افزودن مهارت پنجم الزاما به معناي جايگزيني مهارتهاي زباني نيست، بلكه توجهدادن به بعدي ضروري و مهم در راستاي تسلط كامل به يك زبان است. در نوشته حاضر ضمن بررسي ترمينولوژي مهارت پنجم از ديدگاههاي مختلف، بعد فرهنگي اين مهارت و همچنين اهميت و ضرورت آن در آموزش زبان مورد مداقه قرار ميگيرد.
توجه بیش از حد شیوه "دستور ـ ترجمه " به متون ادبی و تأکید آن بر انتقال و تعمیق مهارتهای کتبی خواندن و نوشتن، به عنوان مهارتهای اصلی در آموزش زبان، به تدریج موجبات انتقاد نسبت به این شیوه را فراهم آورد. تحولات قرن بیستم و تأثیر آن بر اهداف آموزش زبان، ضرورت شیوه جدیدی که قابلیت انطباق با نیازهای به روز زبان آموزان و تأمین اهداف آموزشی آنان را داشته باشد، الزامی ساخته بود. با استفاده از مطالعات آواشناسی، به عنران یکی از شاخههای زبانشناسی و اولویت مهارتهای شفاهی شنیدن و صحبت کردن در آموزش زبان، شیوه جدیدی تحت عنوان شیوه "یادگیری مستقیم" ابداع شد. از آنجا که این شیره تاکنون بیشتر در بستر آموزش سنتی و در کلاسهای حضوری مورد استفاده قرار گرفته است، در تحقیق حاضر، قابلیتهای شیوه یادگیری مستقیم و چگونگی استفاده از آن، در دو بستر سنتی و الکترونیکی، مورد بررسی قرار میگیرند.