در این جستار با استفاده از روشهای مصاحبه با گویشوران منطقه کوهمره سرخی ضبط گفتوگوها و فیلمبرداری، واژههای مرتبط با دامداری گردآوری و طبقهبندی شده است. این دادهها حاصل سفر یکی از نگارندگان در سالهای 1386 تا 1389، به روستاهای منطقه کوهمره نودان جروق و سرخی فارس بوده است. در ابتدا از گویشوران خواسته میشد تا واژههای گوناگون را هم در جملات و هم به طور جداگانه تولید کنند. نگارندگان با استفاده از حروف آوانگاری این الفاظ را ظبط کردهاند. بررسی حاضر گزارشی است مختصر در مورد نتیجه این تحقیق که در ادامه در قالب برخی واژهها مربوط به حوزه دامداری همراه با آوانویسی و تعریف کاربرد آنها ارائه میشود.
گردآوری اطلاعات به روش میدانی و بر پایه مشاهدات نگارنده انجام شده است. آشنایی نگارنده با گویش گناوه محکی است بر صحت کاربرد واژهها. در این تحقیق از روش گفتوگو با گویشوران و ضبط دادهها استفاده شده است. جامعه بررسی شده شامل چوپانان، گلهداران و کسانی بوده است که به صورت مستقیم با دام سروکار دارند. مواد این پژوهش در محدوده جغرافیایی دشت لیراوی و منطقه حیات داوود جمعآوری شده است. مصاحبهها، همه با افراد بومی و ساکنان اصیل در روستاهای این مناطق انجام شده است. در این تحقیق با بیش از 30 گویشور در گروههای سنی 35 تا 75 سال، مرد، کمسودا و بیسواد مصاحبه به عمل آمده و دادهها بر روی نوار ضبط و پس از آن آوانگاری شده است.
روستای سطوه یکی از روستاهای کویری استان سمنان و از نظر تقسیمات کشوری از توابع شهرستان شاهرود است که به همراه چند روستای مجاورش به منطقه «سرکویر» معروف است. گونه زبانی این روستا ـ که مشابهت زیادی به لهجههای بازمانده خراسان قدیم دارد ـ به دلایل متعدد، از جمله فاصله طولانی با شهر، تا حد زیادی دستنخورده باقی مانده است. مطالعه درباره واژگان، اصطلاحات و تعابیر این گونه زبانی افزونبر فواید مردمشناسانه و زبانشناسانه آن ممکن است در حل برخی از مشکلات زبانی و معنایی متون کهن فارسی مفید و مرثر باشد. در پژوهش حاضر مهمترین واژگان و اصطلاحات دامداری این روستا ـ که طی پژوهشی میدانی گردآوری شده و با منابع کتابخانهای تکمیل گردیده ـ به صورت موضوعی تدوین شده و افزون بر آن به نکاتی دیگر از قبیل وجوه اشتقاق، ریشهیابی برخی لغات کهن ایرانی و آداب و رسوم دامداری در این گونه زبانی اشاره شده است.
استان بوشهر از جهت تنوع و گوناگونی گویشها درخور توجه است. گویشهای این استان را میتوان به دو شاخه شمالی و جنوبی تقسیم کرد. گویشهای شمالی، شامل دشتستانی، دیلمی، لیراوی و گناوهای و گویشهای جنوبی، شامل بردستانی، بوشهری، جمی و دشتی است. مردم شهرستان بوشهر به گویش بوشهری سخن میگویند. گویش بوشهری یکی از گویشهای ایرانی نو و از گروه گویشهای جنوبی کرانه خلیجفارس است. ویژگیهای آوایی و ساخت دستوری این گویش نشان میدهد که به شاخه زبانهای ایرانی جنوب غربی تعلق دارد. در این تحقیق برای گردآوری واژهها از دو نوع روش استفاده شده است. نخست از روش تحقیق میدانی با استفاده از ضبط صوت و مصاحبه با گویشوران این گویش نظیر ملوانان، جاشوها، کارگران کشتیها، ماهیگیران، لنجسازان، کشتیسازان و ناخداهای کشتی، در گروههای سنی بین 40 تا 70 ساله، اعم از باسواد و بیسواد و سپس از روش تحقیق کتابخانهای مراجعه به منابع مکتوب.
در این تحقیق با بیش از 50 گویشور در گروههای سنی بین 35 تا70 سال مرد و زن، باسواد و بیسواد، مصاحبه به عمل آمده و اطلاعات مورد نیاز بر روی نوار ضبط و سپس آوانگاری شده است. واژهها بر اساس حوزه معنایی مدخل شدهاند.