موضوع حرکت اجزاء جمله و دلایل به وجودآورنده آنها همواره مورد بحث زبانشناسان بوده است. یکی از این مباحث مبتداسازی/ قلب نحوی و کانونیسازی بوده است. برخی حرکت سازه به ابتدای جمله را مبتداسازی و برخی دیگر تأکید و کانونیسازی دانستهاند. در این بین، ابداع اصطلاحات نوین و گاهی همپوشی اصطلاحات مبتدا، نهاد، کانون، تأکید و تقابل مشکلاتی را برای پژوهشگران به وجود آورده است. مقصود از مبتدا چیست؟ مفهوم کانون و کانونیشدگی چیست؟ این تحقیق با استفاده از پیکرهای متشکل از 10 فیلمنامه فارسی و با تجزیه و تحلیل 122 جمله که به صورت غیر تصادفی انتخاب شدهاند، با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی دادهها پرداخته است. در این جملات، سازههایی که توسط کانوننمای «که» برجسته و کانونی شدهاند، از نظر نوع سازه، نقش سازه، اطلاع کهنه و نو، از منظر کلام و شنونده و نیز جایگاه سازه مورد بررسی قرار گرفتهاند. مهمترین دستاورد این تحقیق این است که کانونیسازی توسط کانوننمای «که» در زبان فارسی به صورت «درجا» صورت میگیرد و هر گونه حرکت سازه به ابتدای جمله صرفاً جهت مبتداسازی است.
در اين مقاله درصدد هستيم كه تنوع در ترتيب واژگاني در زبانهاي فارسي، عربي، و انگليسي را در چهارچوب نظريه حاكميت و مرجع گزيني تبيين نماييم و نشان دهيم كه برخي از تنوعات زباني حاصل فرآيندهاي كلامي مانند مبتداسازي در انگليسي و قلب نحوي در زبان فارسي و عربي است. ما به ويژه به تفاوت اين دو فرآيند كه اولي مربوط به زبانهاي مطبق مانند انگليسي است و دومي مربوط به زبانهاي مسطح مانند عربي و فارسي است، تاكيد نهادهايم و بر اساس نظريه «سايتو 1982» زبانهاي فارسي و عربي را در پيمانه آوايي مسطح و در رساخت مطبق فرض نموده اين. آنگاه براساس نظريه «زير مجموعه برويك 1982» چنين فرض كردهايم كه ژ- ساخت در زبانهاي مذكور به صورت svo است و در ر- ساخت ميتواند به صورت svo يا sov ظاهر گردد. در نتيجه تنوع در ترتيب واژگاني حاصل دو گونه فرآيند است كه يكي حركت گروه اسمي است كه ميان ر- ساخت و پيمانه آوايي عمل ميكند و عملكرد اين گشتاور اختياري است و ديگري حركت هسته است كه ميان ژ- ساخت و ر- ساخت عمل ميكند و عملكرد آن اجباري است.
در این مقاله در بند 1 به معرفی و نقد تحلیل دبیر مقدم میپردازیم از آنچه وی آن را مبتدا در جملات بنیادی یا جملات ساده میخواند که حاصل حرکت نیست. در بند 2. به بررسی تحلیل ایشان از مبتدا در ساختهای حاصل از حرکت خواهیم پرداخت و مبتداسازی در ساختهای غیرارتقایی، ساختهای ارتقایی و تطابق نداشتن فاعل ارتقا یافته و فعل جمله ارتقایی را بررسی خواهیم کرد. در آن بند، نشان خواهیم داد که تلقی جابهجایی در ساختهای ارتقایی، به عنوان مبتداسازی، قادر به توصیف رفتار نحوی متفاوت عناصر جابهجا شده در ساختهای ارتقایی و تعلیل رفتار نحوی متفاوت عناصر جابهجاشده در ساخت غیرارتقایی و ارتقایی نیست.