مثنوی معنوی مولانا جلال‌الدین محمد بلخی مشهور به رومی یکی از گشاده‌ترین دفترهای معرفت انسانی و اسلامی است که از بدو ظهور، جان مشتاقان را از زلال جاری خود سیراب کرده و دست محتاجان وادی نیاز را گرفته و پا به پا برده است تا پله‌پله مقامات عرفانی را دریابند و طی کنند و از تبتل‌های ساده تا حال فنا را در خویش بیابند. در این تردیدی نیست. از دیگرسو، مثنوی معنوی هم جزئی از معرفت کلی بشری است که نمی‌تواند و نباید فاقد خواص و اوصاف معارف بشری باشد. از جمله اینکه احوال روحی، اوضاع اجتماعی، شرایط تاریخی و تنگناهای زمانی و زبانی نمی‌تواند در هر اثر ادبی ـ هر چند بس بزرگ و سترگ ـ هیچ‌گونه مدخلیّتی و موضوعیّتی و یا حداقل طریقیّتی نداشته باشد. کوشش این جستار و گفتار بر آن است که تا حدودی مسئله تعیّن‌های تاریخی و وجودی را در یک قصه از مثنوی شریف بازگشاید و آن مسئله این است که وقتی جهت فرهنگِ اجتماعی و اندیشه سیاسی و نیروهای تأثیرگذار تاریخی در یک برهه، جامعه را به سمت و سوی خاصی سوق دهد؛ کمتر متفکر و صاحبدلی است که خود را به تمامی از چند و چون‌ِ چنگال‌ِ آن رهایی بخشد. تأویل اجتماعی قصه فیلسوف و اعرابی در مثنوی در واقع بازکردِ تأثیر تاریخ جامعه و شرایط خاص فرهنگی جهان اسلامی در فاصله قرن‌های پنجم تا هفتم بر نگاه و اندیشه مولاناست، هرچند بسیار گذرا و کوتاه.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58751f38d455a.PNG

تاويل بي‌خويش‌نويسي: تحليلي تازه از نگره‌هاي ادبي عين القضات همداني

مهدی محبتی

يکي از شخصيت‌هاي بزرگ ادبي و عرفاني که در حيطه نقد و نظريه ادبي نکته‌ها و سخنان قابل تامل بسياري گفته، عين القضات همداني است. وي در چهار اثر ممتاز خود نگره‌هاي تازه و نادري را در باب نقد، تحليل و تاويل متن و حقيقت آن مطرح کرده است که از ميان آن ها مي‌توان به نحوه نسبت معنا و لفظ، شکل اتصالي و انفصالي کلمات در ارتباط با مفهوم و محتوا، نسبت شعر و نثر با ذهنيت و زاويه ديد خواننده، بي‌خويش نويسي و به ويژه سه ساحت کودکي، عاقلي و عاشقي در تحليل معنا و معناي معنا اشاره کرد که هنوز هم بسيار عميق و گير است. هدف اين مقاله، تحليل نگره‌هاي ادبي عين القضات در پرتو تفسيري هماهنگ بر اساس گفته‌هاي خود اوست.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در نثر و متون پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله
57c533eee4ab0.PNG

چهره قشیری در اسرارالتّوحید (بررسی و تحلیل روش‌شناختی و محتوایی)

مهدی محبتی

مقامات‌نویسی عرفانی یکی از مهم‌ترین شاخه‌های عرفان و تاریخ ادبیّات عرفانی است که تا به امروز کمتر بدان به عنوان یک ژانر (نوع) ادبی خاص توجّه شده است. طبقه‌بندی دقیق و منطقی انواع سه‌‌گانه مقامات‌نویسی و تبیین جایگاه، نوع نگاه، روش‌ها و انگیزه‌ها و اهدافی که در پشت این نوع مهمّ ادب عرفانی هست، می‌تواند کمک فراوانی به شناخت فرهنگ و ادب دیروز و امروز ما نماید. همچنین، بررسی و تحلیل چهره‌ها و شخصیّت‌های هم طراز و معاصر همان عرفا و اوّلیاء ـ که از طریق این مقامات نوشته‌ها مطرح می‌شوند و به ویژه داوری‌هایی که در باب افعال و احوال آنها می‌نمایند ـ تا حدود زیادی خواننده امروزین را به معیار و میزان داوری و نوع نگاه آنها نزدیک می‌نماید و چهره و شخصیّت نویسندگان را نیز بسیار روشن‌تر می‌سازد. این مقاله در همین راستا کوشیده است تا از منظری روش‌شناختی و تحلیل محتوایی به بررسی شخصیّت استاد امام ابوالقاسم قشیری از دیدگاه مقامات‌نویس مشهور ادبیّات عرفانی، محمّد بن منوّر میهنه‌ای در اسرارالتّوحید بپردازد و نشان دهد میان مجموع گفته‌ها و قصّه‌هایی که محمّد بن منوّر در باب قشیری در کتاب خویش آورده است، چه مقدار فاصله با شخصیّت تاریخی و واقعی قشیری هست و مخصوصاً این نوع نگاه تا چه حد با شخصیّت حقیقی عارف آزاده و آزادی بخش ایرانی، ابوسعید ابوالخیر نیز فاصله و تمایز دارد.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عرفانی پژوهش‌ها/پژوهش‌ در نثر و متون
مقاله