يكی از مشهورترين داستانهاي شاهنامه فردوسي، داستان «هفتخوان» است. هفتخوان، روايت نبرد پاكيها با ارواح خبيثه است كه از مرحلهاي ساده شروع و به مرحلهاي پيچيده ختم ميشود. هفتخوان داستان مبارزه درون رستم با ديوهاي پليدي است. امروزه اصطلاح «هفت» خوان به عنوان تمثيلي براي گذر از مراحل دشوار زندگي، مطرح ميشود. نويسنده اين مقاله، كوشيده تا با ديدي جديد و موشكافانه به عمق اين داستان راه برد. در اين مقاله هدف مطابقت متن و مقايسه نسخ مختلف شاهنامه نبوده است؛ بلكه در هر كدام از نسخ اگر بيتي مناسب با موضوع بوده نقل شده و نيز اگر بيتي به صورت متفاوت در اين نسخهها ذكر شده، صرف نظر از اختلافات موجود يك روايت بيان شده است؛ نيز تذكر اين نكته ضروري است كه در نسخههاي مختلف حدود خوانها متفاوت است؛ مثلاً در برخي از نسخهها مثل فلورانس دستگيري «اولاد»، در خوان ششم و در نسخه ژول مول و مسكو، در خوان پنجم آورده شده است كه اين نكته اهميت چنداني در متن مقاله ندارد.
تاریخ مولانا اولیاء الله چنانچه از نام آن تاریخ رویان پیداست از حوادث رویان که بخش غربی مازندران مقصود است گفتگو مینماید و خاندانی را که از آغاز اسلام تا زمان مولف در آن بخش جداگانه حکمرانی داشتهاند نشان میدهد. كتاب؛ مشتمل بر یك مقدمه، هشت باب، یك خاتمه و دو بخش تعلیقات است. مقدمه كتاب در 28 صفحه به قلم آقاى عباس خلیلى مىباشد. وى برخى از اشكالات كتاب را در متن اصلاح كرده و بخش دیگرى را در بخش تعلیقات و تصحیحات و استدراكات آورده است.
این کتاب نقدی است بر کتاب ضحاک ماردوش نوشته سعیدی سیرجانی، به ضمیمه کتاب اسطوره چیست از علی حصوری
ازوپ، افسانهپردازي است که نام او با حکايات اخلاقي حيوانات عجين شده و به عنوان پدر فابل در غرب شناخته شده است. گرچه از زندگي او اطلاع دقيقي در دست نيست اما حکايات باقي مانده از او هم چنان مورد توجه همگان است. اغلب 208 حکايت تعليمي از افسانههاي ازوپ در زمره فابل (= تمثيل حيواني) قرار دارند که در آنها هر حيوان، ممثل يک تيپ از مردم است. افسانههاي ازوپ مربوط به حدود قرن ششم قبل از ميلاد است. شخصيتهاي حکايات ازوپ را حيوانات، گياهان، انسانها و خدايان تشکيل ميدهد. به طور معمول، در پايان بيشتر اين حکايات که نقشپردازان عمده آن حيوانات هستند، پندهايي بيان ميشود. برخي از مضامين و محتواي آثار سعدي عينا در افسانههاي ازوپ ديده شده يا قابل تطبيق با کلمات و عبارات وي است. اين ميتواند از باب «توارد» يا «تاثير و تاثر» باشد. از آن جا که فضايل و رذايل اخلاقي ريشه در ذات انسان دارد و تقريبا در تمام فرهنگها و زبانها، مورد پذيرش همگان است، بسياري از مفاهيمي که در افسانههاي ازوپ آموزش داده شده در آثار سعدي هم به آن پرداخته شده است. مضامين آثار سعدي هم چون افسانههاي ازوپ فضايل و رذايل اخلاقي را شامل ميشود. در مجموع از ميان حکايتهاي ازوپ، 39 حکايت آن با بنمايههاي شعر سعدي همساني دارد و قابل تطبيق است. هدف مقاله حاضر بررسي و تحليل حکايتهاي ازوپ با مضامين و درونمايه مشابه درعبارات و اشعار سعدي است.
در تاریخ ادبیات ایران، آثاری به مقتضیات فکری و فرهنگی زمانه آفریده شدهاند که میتواند در رویکردی بازخوانشی ضمن اشاره به روانشناسی فردی و اجتماعی آن عصر، حلقههایی از جریانشناسی ادبی در تکمیل خلأهای نگرش ساختاری باشند؛ منظومه «جمشید و خورشید» سلمان ساوجی(778ه.ق)، یکی از این آثار است که با وجود غفلت محققان؛ ظرفیتهایی قابل تأمل برای تأکید بر نگرش ساختاری و شبکهای به آثار ادبی یک دوره دارد. این پژوهش، به کمک رهیافتهای بینامتنی و چارچوب نظری «تاریخگرایی نو»، کوشیده است با ردگیری نشانههای درون متنی و برون متنی ـ برخلاف باور عمومی ـ عرفانیبودن منظومه جمشید و خورشید را اثبات کند. مطابق دستاوردهای تحقیق، از دو ساحت میتوان به اثبات فرضیه عرفانی بودن متن «جمشید و خورشید» پرداخت: نخست، رمزگشایی از شالوده بینامتنی اثر که با وجود پیوندی دیالکتیک (گفتگومدارنه) منظومه با اسطورههای ایران باستان و شاهنامه، و تقلید از زمینه غنایی و شگردهای روایی خمسهسرایی بویژه هفت پیکر نظامی؛ سرشت بنیادین اثر بیشتر به سبب تأسی از ساختار و شگردهای رمزی ـ عرفانی داستانهای سهروردی؛ مثل عقل سرخ و صفیر سیمرغ، سیرالعباد سنایی، داستان شیخ صنعان عطار، داستان قلعه ذات الصور و جدال چینیان و رومیان در مثنوی مولانا، رنگ و بویی عرفانی دارد. دوم، از رهگذر کاربست نگرش تاریخگرایی جدید در تحلیل اثر که از همسویی ژرف ساخت این منظومه با جریان صوفیگرایانه قرن هشتم، پرده میگشاید و نشان میدهد که منظومه «جمشید و خورشید» ی نه در خلأ تاریخی و بریدگی از جریان مسلط عصر، بلکه در گفتگو با ساحت غالب فکری و فرهنگی قرن هشتم؛ یعنی عرفانگرایی آفریده شده است.