مطرح شدن مباحثی مانند آشناییزدایی و برجستهسازی توسط رویکرد فرمالیسم، تحول بزرگی در نقد ادبی قرن بیستم پدید آورد. با استفاده از این مفاهیم میتوان زیباییهای پنهان در متن ادبی را بهتر درک کرد. هدف این مقاله، بررسی سوره مبارکه واقعه از منظر آشناییزدایی و برجستهسازی است. البته میدانیم که قرآن کریم، متن ادبی نیست ولی متنی است که جنبهای از اعجاز آن را اعجاز ادبی تشکیل میدهد و دارای زیباییهای ادبی فراوانی است. مقصود از کاربرد نظریههای ادبی مختلف مثل آشناییزدایی و برجستهسازی فقط آن است که نشان داده شود همه صور و ارزشهای ادبی ـ نقدی میتواند در بهترین شکل در قرآن کریم یافت شود. این پژوهش نشان میدهد بسیاری از پدیدههای طبیعی و مفاهیمی که برای مخاطبان دیروز و امروز قرآن، به اموری عادی تبدیل شده بهواسطه آشناییزدایی و قاعده افزایی برجسته شده است. استفاده گسترده از تکرار صامتها و مصوتها، تکرار در سطح کلمه، جمله و ساختهای نحوی، همچنین بهکارگیری ساختار شرطی، استفاده ازجمله اسمیه و اسم فاعل ازجمله تکنیکهای زبانی و ادبی است که در سوره واقعه برای آشناییزدایی و برجستهسازی به کار گرفته شده است.
از موضوعات مهم قرآن که نسبتا بخش عمده اى از آن را در بر مى گیرد موضوع «قصص» در آیات شریف الهى است که پیرامون زندگى رسولان و پیامبران و امت هاى آنان سخن مى گوید و بعضا زندگى فرد و یا افراد محدودى را نیز مطرح مى کند. اگر بخواهیم قرآن را به سه بخش تقسیم کنیم دو بخش نخست آن را «عقاید و معارف» و «قوانین و احکام» و بخش سوم آن را داستان هاى قرآن تشکیل مى دهد، و مى بینیم قصص قرآن در هر دو بخش سابق حضور دارد زیرا درگیرى و کشمکش هاى پیامبران با امت ها و اقوام خویش درباره معارف و احکام بوده است در این صورت از قصص به عنوان ابزار هدایت بهره گیرى شده و در خدمت عقاید و قوانین اخلاقى قرار گرفته است. یکى از ویژگى هاى قصص قرآن بیان اهداف آنهاست. انبیاى الهى، پاکترین، آگاه ترین و امین ترینِ افراد براى هدایت انسان بودهاند، از همینرو خداوند متعال آنان را برانگیخت و با عنایت هاى خویش همراه نمود تا با دلیل و برهان، مردم را از شرک به یگانه پرستى و از نادانى به معرفت و آگاهى سوق دهد و حیات طیبه را براى آنان به ارمغان آورد. زندگانىِ برگزیدگانِ حق، از تولد تا وفات، به ویژه در دورانِ ابلاغِ رسالت، با حوادث گوناگون و شگفت انگیز و نیز ناملایمات فراوانى همراه بوده است، ولى سرانجام کامیاب گشتند و پیام هاى خداوند متعال را به مردم رساندند. مطالعه این داستانهاى واقعى و اعجاب آور براى هر خوانندهاى درس آموز و عبرت انگیز است.در این کتاب، تاریخ انبیا با استفاده از منابع معتبر و به دور از خیال پردازى و افسانه سازى با قلمى شیوا نوشته شده است. قرآن کریم سرشار از قصص و گزارشهای تاریخی مربوط به امّتهای پیشین و پیامبران آنان با هدف انتقال معارف وحیانی و هدایت انسان است. با این حال، در قرآن مستقیماً اشارهای به تاریخ و تاریخنگاری نشده است و خود این کتاب مبتنی بر تاریخنگاری نیست. داستان حضرت سلیمان به دلیل گستردگی و تنوّع ماجراها، تأثیرات گوناگون و متفاوتی در متون ادب فارسی گذاشته است که آن را از داستان دیگر پیامبران ممتاز میکند. با وجود قدمت روایت این داستان در منابع آیین یهود، قرآن کریم، بهترین و نخستین منبع شاعران و عارفان برای استفاده بوده است. موضوعاتی مانند عدالت سلیمان، منطق الطّیر دانستن او، تسلّط بر دیوان و...از جمله روایات قرآنی داستان سلیمان است؛ ولی با این وجود ادیبان فارسی از روایت تفاسیر و کتب قصص انبیاء در مورد سلیمان (ع) که پُر از اسرائیلیات است، بـه دلیل شهرت و جذّابیّت این داستان ها تاثیر پذیرفته اند، برای نمونه؛ موضوع انگشتری سلیمان که مضمون های زیبایی از آن در ادبیّات فارسی، خصوصاَ متون عرفانی، خلق شده است.
پارسیان اهل کتابند، نوشته محمدطاهر رضوی و ترجمه م. ع. مازندی، در دفاع از آیین زرتشت و در پاسخ به ایرادهای وارد آمده بر آن نوشته شده، و از طرفی، عنوان پارسیان، ناظر به زرتشتیان ساکن هند است. مؤلف معتقد است که پارسیان نه تنها قومی خداپرستاند، بلکه دین ایشان، تفاوتی با ادیان یهودی، مسیحیت و اسلام ندارد. ازاینرو، سنجشی تطبیقی میان باورهای زرتشتیان با دینهای یاد شده انجام داده است. روش نویسنده، همانطور که آمد، دفاعی بوده و نویسنده برای نگارش کتاب، از برخی منابع زرتشتی و بیشتر منابع اسلامی که به دین زرتشت اشاره کردهاند، بهره جسته است. کتاب فاقد فصلبندی مشخص است. مؤلف در دیباچه ابتدا از انگیزه نگارش کتاب سخن گفته است. بحث بر سر پرستش خدای واحد در دین زرتشت، مطالب آغازین کتاب را تشکیل میدهد. در ادامه به نظریات مختلف درباره زندگی زرتشت اشاره شده است. سپس نویسنده به بحث درباره نگارش اوستا و معرفی بخشهای اصلی آن (اوستای اصلی و جدید) و دفاع از باورهای زرتشتی پرداخته است. نویسنده با جستاری در اندیشههای دینی زرتشتی و سنجش آنها با آموزههای دینهای اسلام و یهود و مسیحیت، زرتشت را همانند سایر پیامبران از جانب خداوند دانسته است. بررسی ارتباط مسلمانان با زرتشتیان در دورههای مختلف و جایگاه زرتشتیان در منابع اسلامی و دیدگاه این منابع نسبت به این دیانت و پیروان آن، مطالب انجامین کتاب را تشکیل میدهد
روايتشناسي رويکردي نوين و ساختارگرا در مطالعه ادبيات داستاني است و در پي يافتن دستور زبان داستان، کشف زبان روايت، نظام حاکم بر انواع روايي و ساختار آنها است. ولاديمير پراپ، مردم شناس صورتگراي روس، با مطالعه ريخت شناسانه قصههاي پريان روسي در سال 1928، آغازگر روايتشناسي نوين بود. او الگوي حاکم بر اين قصهها را استخراج كرد و نشان داد قصههاي پريان، به رغم تکثر و تنوع ظاهري، از نظر انواع قهرمانان و عملکرد آنها، داراي نوعي وحدت و همانندي است؛ به گونهاي که تعداد عملکردها محدود، توالي آنها مشابه و ساختار اين قصهها يکسان است. در اين مقاله ده داستان از فابلهاي کليله و دمنه ـ به عنوان نمونه ـ با هدف ارزيابي کارآيي و قابليت الگوي پراپ در تحليل ريخت شناسانه اين قصهها، تحليل و بررسي شده است. نتايج به دست آمده با دستاوردهاي پراپ همخواني فراواني دارد؛ به اين ترتيب که نشان ميدهد در فابلهاي بررسي شده از کليله و دمنه، بر خلاف تکثر و تنوع ظاهري قهرمانان و عملکردهايشان، تعداد قهرمانان و عملکردهاي آنان محدود و توالي آنها بسيار به هم شبيه است و ميتوان گفت اين فابلها داراي ساختار واحدي هستند و همچنين بيانگر آن است که الگوي پراپ ـ با همه نقايصي که دارد ـ قابليت تحليل ريختشناسانه فابل را دارد.