این پژوهش در صدد پاسخ دادن به این پرسش است که با توجه به عرفانی، تحقیقی و تربیتیبودن مثنوی «مطلع الانوار»، کدام یک از عناصر اخلاقی در آن به کار رفته است. برای پاسخ به این پرسش ابتدا عناصر اخلاقی از آن استخراج شد و ملکات اخلاقی که در اصطلاح، مقامات نامیده میشوند، همچنین حالات روحی، که به احوال مشهورند، از آنها جدا شد. از دیگر مواردی که در این مقاله به آنها پرداخته شده است، اخلاق فردی و اجتماعی است. همچنین نگارنده در مقاله خود نگاهی به نقد امیرخسرو نسبت به صوفی نمایان دارد. از این پژوهش این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو در مطلع الانوار با مشرب اخلاق عارفانه به آموزههای اخلاق فردی مانند شناخت هدف خلقت آدمی، خودشناسی، معرفت خداوند متعال، اخلاص، دنیاگریزی، خلوت، همت، پیروی از پیر و قناعت دعوت کرده است. وی در اخلاق اجتماعی (با تسامح در تفکیک عناصر اخلاق فردی و اجتماعی) به سخاوت، احسان، امانتداری، احترام به پدر و مادر، حفظ جوارح از گناه و تعدی به دیگران، آداب دوستی و مانند آنها پرداخته است. در مجموع اخلاق در «مطلع الانوار» را میتوان اخلاق عملی تلقی کرد.
از تالیفات حضرت شیخ حسین ذهبی میباشد که از تاریخ حیات ایشان اطلاع کامل در دست نیست به طوری که در متن کتاب تصریح فرموده اند از مریدان حضرت شیخ محمد مومن بوده که تفصیل حالات و مقامات شیخ مومن معروف و معلوم عام و خاص و احتیاج به توضیح و بیان ندارد و بقعه متبرکه ایشان در مشهد مقدس علی بن موسی الرضا صاحب سلسله ذهبیه به گنبد سبز معروف می باشد. مطالب کتاب حاضر علومقام مولف آن را کاملا حکایت می کند. کتاب حاضر شرح چهل باب از ابواب کتاب "مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه" منسوب به امام جعفر صادق است
نام این مثنوی «قِران سَعدین» است که معنی لفظی آن عبارت است از مقارنهی دو اختر یا ستارهی سعد. این منظومه دربارهی برخورد و رویارویی معزالدین کیقباد (جانشین غیاث الدین بلبن و پادشاه دهلی) است با پدرش بغراخان. معزالدین کیقباد پس از آنکه به شاهی رسید، به لهو و لعب پرداخت. برای همین پدرش، بغراخان، از بنگال راهی دهلی شد تا او را از راه ناراست بازدارد، که کیقباد جوانی کرده و لشکر در برابر پدر آراست. اما هنگام رویارویی دو طرف، مخاصمت از میان برخاست و آشتی برقرار شد. امیرخسرو دهلوی، شاعر بزرگ فارسی سرای هندوستان، از این رویارویی تعبیر به «قران سعدین» کرده و شرح آن را در قالب منظومهیی به همین نام در سال ۶۸۸ هجری قمری به نظم درآورده است.
حيوانات، علاوه برمتون صوفيانه، در داستانهاي رمزي و تمثيلي و بطور كُلّي دربيان عرفان نظري و عرفان عملي اين قوم نيز حضور دارند. عارفان بر اثر عزلت و سفرهاي باديه، با حيوانات مأنوس شدهاند. آنان با نگاهي لطفآميز، خود را برتر از حيوانات ندانستهاند؛ بلكه در نگاه عارفان، آنچه موجب برتري انسان بر حيوانات ميتواند باشد؛ ترك عصيان است. رفتار عارفان با حيوانات ،شفقتآميز است. سخنگويي، تفاهم و ارتباطهاي شگفتانگيز با حيوانات در متون صوفيانه، نوعي ارتباط غير متعارف را نشان ميدهد. از آنجا كه هر كس خدا را خدمت كند و فرمان برد؛ دنيا هم به او خدمت ميكند؛ حيوانات هم به بندگان مخلص و به كساني كه حقِّ توكل را گزاردهاند؛ خدمت كردهاند. شايان ذكر است كه محدوده اين تحقيق، متون صوفيانه فارسي، از ابتدا تا قرن هشتم است كه سعي شده مطالب با رعايت سير تاريخي ارائه شود.
گلشن راز و شرح آن، مفاتیح الاعجاز، شرح تعالی و سلوک انسان و جهان هستی در حرکتی دوار و مستمر است. دایرههای متعدد، نظامهستی را به معبدی مقدس که محل تجلی امر مینوی است، تبدیل میکنند. از حرکتهای تودرتوی نظامهستی، تصویری ماندالایی شکل میگیرد. هر حرکت با تکرار چرخش پرگار، از نقطهای مرکزی و ثابت برخوردار است. مرکز تمام دوایر تودرتو انسان کامل است؛ جایی که مرکز هستی، انسان، فراتاریخ، روان بشری، دایره ولایت و... بر هم منطبق میشود. انسان کامل در دو شکل هندسی دایره و مربع، ماندالا و تربیع، هر دو ظرفی هرمسی برای استحاله معنویاند و هر دو فانی را به ابدیت میرسانند. نگرش یونگی به نظام این دایرهها، منجر به کشف ساحت روانشناختی آنها میشود. فرآیند فردیت بر سیر مکاشفه انسان منطبق میشود و انسان روانشناختهای که به مرکز درون رسیده است، سیر خود را بر نظام هستی فرافکنی میکند؛ لذا هستی نیز باید از تعین به سوی وجود که مرکز است، حرکت کند و با تجلیهای جلالی و جمالی حق، لطف و قهر الهی را تجربه کند.