در مقاله حاضر مفاهیم تنفر، حقارت، عشق در آثار لرما نتف مورد بررسى قرار گرفته و دیدگاه خاص نویسنده در رابطه با این واژگان بیان میشود. ابتدا این مفاهیم به طور مختصر در آثار منظوم مثل "شاعر" و "اندیشه ها" و سپس به صورت مفصل در آثار منثور لرمانتف مثل رمان "وادیم" و داستانهاى "شاهزاده مرى"، "شاهزاده لیگؤفسکایا " و رمان "قهرمان دوران ما" بررسى میگردند. همچنین سعى شده شکلگیرى و تکامل جهانبینى قهرمانان آثار لرمانتف از زاویه این مفاهیم نشان داده شوند که نتیجه این تکاملى تغییر انسان از موجودى عامی و خودخواه به موجودى والا و اخلاقى میباشد. جمعبندى جنبه اخلاقى، فلسفى این مسئله به صورت زیر میباشد: زندگى انسانها در حقارت موجب عدم درک تفاوت بین تنفر/ نیستى و عشق/ هستى میگردد. به همین دلیل انسانى که در حقارت زندگى میکند، به نظر میرسد تاثیرگذار نیست و به عبارت دیگر او حق انتخاب، له " یا "علیه" را ندارد.
کتاب «غنچۀ باز در شرح گلشن راز» تألیف جلال الدین علی میر ابوالفضل عنقا، عارف سلسله اویسی در قرن سیزدهم هجری شمسی است. کتاب غنچۀ باز، شرح مثنوی «گلشن راز» با موضوعیت عشق و عرفان اسلامی است. این کتاب در قالب شعری مستزاد است. این مستزاد عرفانی، با اضافه کردن واژگان بر پایان هر مصراع مثنوی «گلشن راز» نگارش شده است و در واقع قالب مثنوی گلشن راز را به قالب مستزاد تغییر داده است.
بنای سخن عرفا و اربابان معرفت و محبت بر اساس عشق است و آغاز و پایان کلام آنان به ایماء و اشارهای به محبت حقیقت منزه از تعین است. عشق از عناصر عمده و اساسی بینش عرفانی است. این کتاب به بررسی و توضیح مراتب عشق و تأثیر آن در انسان میپردازد. نویسنده در این کتاب به بیان بخشهایی از مناظر سیروسلوک عملی پرداخته است. این بخشها بیان مرحله به مرحله حالتهای درونی و پیشآمده برای سالک طریق الی الله است.
مقاله اشاره به منشأ و چکونگی پیدایش موضوع قصه شرقی عاشق غریب دارد. قصه عاشق غریب لرمانتف در سال 1837 نوشته شد، سالی که نثر اولیه لرمانتف یعنی (وادیم و شاهزاده لیگوفسکایا) را از قهرمان عصر ما جدا نمود. در این زمان تحولی در افکار هنری لرمانتف صورت گرفت که بیتأثیر بر نثر دوره دوم نویسنده نبود. اگر موضوع اصلی برخوردهای عشقی نثر اولیه او خیانت عشقی است، ولی هر برخورد عشقی در قهرمان عصر ما نمونهای از عشق "غیرایدآل" است. این نمونهها نظم قانونمندی را در آثار نویسنده به وجود آورده است. عاشق غریب بیشک نقش "راهنمای والایی" برای نثر لرمانتف دارد.