زبان مهمترین ابزار ارتباط و پیوند میان انسانها برای بیان مفاهیم ذهنی آنهاست و هر زبان را اسلوبی است که در آن با گزینش کلمات برروح و جان شنونده یا خواننده اثر میبگذارد. بر همین اساس خبرگان وادی سخنوری، برای سنجش ارزش سخن معیارهایی ارائه نمودهاند و در این میان قرآن کریم را بهترین و برترین الگوی این مهم برشمردهاند و تمام اسلوبهای بکار رفته در آن را نمونه والای فصاحت و بلاغت دانستهاندکه هر کس بنا به قابلیتها و درک و فهم خویش میتواند از این دریای بیکران معانی بهره ببرد. یکی از اسالیب قابل توجه در آیات قرآن، اسلوب تاکید است که با صور مختلف در اوج شیوایی و زیبایی بیان گردیده و سعی این مقاله بر آن است که به استناد آیات قرآنی به توضیح وتبین وجوه تاکید ـ مثل اطناب، تکرار، تفسیر، ایغال، تذییل، تتمیم، اعتراض و ... بپردازد و به تحلیل جنبههای بلاغی آن از دیدگاه بزرگان علم بلاغت اشاراتی داشته باشد.
سخن و سخنوران، کتابی است نوشتهٔ بدیعالزمان فروزانفر در شرح احوال و نقد و سنجش آثار ۵۵ تن نامورترین شاعران پارسیگوی قرنهای سوم تا ششم هجری. سخن و سخنوران اولین بار در سالهای ۱۳۰۸ و ۱۳۱۲ در تهران به چاپ رسیدهاست.
کتاب حاضر حاوی مطالب بسیاری در باب تاریخ ایران قبل از اسلام است که مولف از ماخذ موجود در عصر خود نقل کرده است و بعید نیست بعضی از این ماخذ را فردوسی نیز برای نظم شاهنامه خود بکار برده باشد و امروز هیچ یک از آنها در دست نیست. مرحوم ملک الشعراء بهار "غرر اخبار ملوک الفرس" بیهیچ گونه تردید از ثعالبی نیشابوری میدانست ثعالبی را از شعوبیه و اثر او را در زمینه آثار شعوبیه معرفی کرده است. ثعالبی در بیشتر آثار خود سعی دارد تا حکمت و خرد ایرانیان و سایر اقوام را بنمایاند و روشن نماید که ایرانیان و بعضی اقوام دیگر به سبب سوابق تاریخی دارای حکم و اندیشههایی عمیقتر و برترند.
این کتاب گرچه به صورت مستقیم درصدد بررسی روانشناسی و جامعهشناسی شعر نیست؛ اما در کنار بحث نوگرایی شعر، به سیر تحولات آن، از سالهای قبل از اسلام تا اواخر قرن بیستم میپردازد و آن را در دو بعد قالب و محتوا مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهد؛ ضمن آنکه در ادامه بحث و توضیح هر یک از دورههای سیاسی ـ ادبی، به تعدادی از شاعران برجسته آن عهد نیز اشاره میکند. گفتنی است نوگرایی مورد بحث در این کتاب، تنها به سیر تحولات شعر میپردازد و از ورود به مباحث و موضوعات نثر، به طور کلی خودداری نموده است.
پس از آنكه قوم عرب، سلطه سياسي خويش را به بهانه اسلام، بر ملّت ايران تحميل نمود؛ زبان عربي نيز جاي خود را در ميان طبقات مختلف مردم، مخصوصاً شيفتگان تعاليم قرآن و اسلام، كه منادي وحدت، برابري، عدالت و مساوات بود، گشود؛ به طوري كه كمتر آثار علمي، تاريخي، ديني و اخلاقي را ميتوان يافت كه در طول پنج قرن نخست اسلام، در اين ديار، به زبان عربي تأليف نشده و يا متأثّر از زبان و ادب عربي نبوده باشد. در اين گفتار، سعي بر آن شده است تا چگونگي ورود زبان عربي به خراسان بزرگ و عوامل مؤثّر در استمرار حضور اين زبان در اين ديار پهناور، مورد بررسي قرار گيرد.