برهمسنجی تاریخ ادبیات و سینما از تقابل چندهزار سال با یکصدواندی سال حکایت میکند؛ با این حال تأثیر و تأثر میان این دو رسانه، چه آگاه چه ناآگاه، چه با اقبال چه با انکار، در تولیدات هنری جریان داشته و در نقدهای دانشگاهی و غیردانشگاهی بازتاب یافته است. مطالعات تطبیقیِ اقتباس برپایه مقایسه فیلمهای اقتباسی با منابع ادبی صورت میپذیرند و در ایران به این شکل دستهبندی میشوند: آثاری که بهصورت انفرادی و مستقل به مسئله اقتباس پرداختهاند؛ آثاری که با اهتمام نهاد فرهنگی ـ هنری یا مؤسسه سینمایی گردآوری شدهاند؛ آثاری که ظرفیتهای آثار ادبی را برای تبدیل به فیلمنامه و فیلم بررسی و بر یکی از سه عنصر «روایی»، «سبکی» و «روایی ـ سبکی» تأکید کردهاند؛ آثاری که با نگرههای سینمایی به نقد متون پرداختهاند؛ اظهارنظرهای کوتاه و پراکنده که در کتابهای تاریخ سینما نوشته شده یا در مصاحبههای مطبوعاتی آمدهاند. بررسی روش مطالعه و نوع دریافتهای این پژوهشها نشان میدهد میتوان مطالعات تطبیقیِ اقتباس را نوعی نقد تلقی کرد که درصورت انسجام و ساماندهی، تخیل سینمایی را چه اقتباسی چه اصلی، توسعه میدهد.
این کتاب در سه بخش فراهم آمده است: بخش اول، شامل کلیه آثار منثور فروغ فرخزاد، اعم از مصاحبهها، مقالات، نامهها و خاطرهنگاریهای اوست. در این بخش بسیاری از اندیشههای شاعرانه فروغ در جایجای نثر روشن او خود را مینمایاند. همچنین در نامهها وخاطرهنگاریهای او میتوان دنیای اندیشگی او را باز شناخت و از این شناخت در توضیح و تفسیر اشعار او بهره جست. نیز این بخش اسناد دست اولی از زندگانی فروغ به دست میدهد که با قلم و بیان خود او رقم خورده است. بخش دوم کتاب به مقالاتی که از دیرباز تاکنون درباره فروغ و هنر شاعری او نوشته شده اختصاص یافته است. در این بخش مقالاتی درج گردیده که میتواند گوشهای از هنر شاعری و با زندگانی شاعر را روشن سازد. بخش سوم کتاب به سرودههای شاعران محاصره درباره فروغ اختصاص یافته و کوشش شده تا مجموعه کاملی از مرثیهها و ستایشهای شاعران معاصر درباره افول زندگانی فروغ شعر معاصر درباره افول زندگانی فروغ شعر معاصر در این بخش درج گردد.
در این کتاب معاصران شاملو، از جمله منوچهر آتشی، رضا براهنی، ناصر پاکدامن، مسعود خیام، نصرت رحمانی، یداله رویایی، حسن زرهی، شمس لنگرودی، عمران صلاحی، جواد مجابی، محمد محمد علی و... قلم زده اند. بخش اعظم مطالب این کتاب برای نخستین بار در ایران منتشر می شود. ادیسه ی بامداد، در جست و جوی آن چیزهاست که همیشه از نگاه ها و متن ها گریخته اند، همه ی آن چیزهایی که ما را به شاملو و کار شاملو نزدیک و نزدیک تر می کند. به این اعتبار، به جای تکرار دانسته ها، شروع نادانسته ها را پیش کشیده ایم و سفری در پیش گرفته ایم که هدف اش شناخت کسی است که در شعر حسادت برانگیز «درآستانه»، سفر جان کاه و فرصت کوتاه را به جان می پذیرد. این چه شاعری است که حسرت نمی خورد ؟ و چه برجا گذاشته که حسادت برمی انگیزد ؟ چه بر جای گذاشته که برجا می ماند و شاعر را برپا می کند ؟ ما، کارمان را بر کشف گوشه های پنهان اش گذاشته ایم... بخش نخست کتاب به زنده گی شاملو می پردازد. زنده گی نامه ی احمد شاملو، و منابع دیگری مثل آن چه شاملو در روزنامه ی کیهان درباره ی زنده گی اش نوشته، از جمله مطالب این بخش است. یاد بامداد، بخش دیگر کتاب است، در این قسمت شاعران و نویسنده گان از خاطرات شان با شاملو می گویند. بزرگ داشت بامداد، بخش سوم کتاب است. پیام ها، سخن رانی ها و یادداشت هایی که بعد از مرگ شاملو از جانب هم راهان شاملو منتشر شده است. بخش بعدی، نقد و بررسی شاملو و آثارش است. رضا براهنی، ناصر پاکدامن، تقی پورنامداریان، علی حصوری، یداله رویایی، حسن زرهی، میرزا آقا عسگری، شمس لنگرودی و دیگران نقد دقیقی از نیم قرن فعالیت شاملو را ارائه می کنند. گفت و نگفت از بامداد مجموعه ی گفت و گوهاست. گفت و گوهایی با شاعران (مفتون امینی، منوچهر آتشی، نصرت رحمانی، محمد حقوقی، محمد علی سپانلو، سهراب مازندرانی، ضیا موحد، علی باباچاهی)، با نویسنده گان (جواد مجابی، نسیم خاکسار، جلال سرفراز، اسد سیف، داریوش کارگر، رضا مقصدی، محمد محمد علی)، و همین طور آیدا سرکیسیان، و بخش های مهمی از گفت و گوی هفده ساعته ی احمد شاملو با مجله ی فردوسی، مطالب این بخش را تشکیل می دهد. متن کامل سخنرانی احمد شاملو در دانش گاه برکلی که بحث های فراوانی را به همراه داشت، و به قضیه ی معروف «فردوسی و شاملو» دامن زد، در این کتاب آمده است. این نخستین بار است که متن این سخن رانی به صورت کامل در ایران منتشر می شود. نقد و نظر محمدرضا باطنی و شمس لنگرودی درباره ی این سخن رانی، در ادامه آمده است. شاملو در سکانس آخر، متن سناریوی فیلمی است که بهمن مقصودلو درباره ی شاملو ساخته است. درین فیلم، در کنار احمد شاملو، محمود دولت آبادی، ناصر تقوایی، محمد علی سپانلو، سیمین بهبهانی، عباس کیارستمی، محمد حقوقی، بهرام بیضایی، اسماعیل نوری علا، و آیدا حضور می یابند. متن سناریو صحبت های این افراد را دربر می گیرد. انتشار «ادیسه ی بامداد»، فرصتی است برای کشف فضاهای کور، در زنده گی، در شعر و ادبیاتی که نام احمد شاملو را با خود می برد...
در بلاغت سنتی، دو سطح معنایی واژهها و گزارهها با اصطلاحاتی چون معنای ظاهری و باطنی، معنای حقیقی و مجازی، معنای اولیه و ثانویه، و دلالت صریح و دلالت ضمنی شناخته میشوند. علم معانی که در کنار بیان و بدیع، یکی از اصلیترین شاخههای علوم بلاغی است، کارکرد مجـازی جملات و دلالتهای ضـمنی آن را بازمیشناسد. مبـانیِ این علم نشان میدهد گاه افق معنایی متن از طریق دلالتهای ضمنی جملات حاصل میشود. ازآنجاکه در علم معانی دلالتمندی سخن با توجه به حال مخاطب و اقتضـای موضوع دریافت میشود، با دستهبندی گروههـای همسخن و تحلیل گفتوگوهای آنان در موقعیتهای مختلف داستان میتوان به طور مشخص و مستدل به معانی مجازی گفتوگوها و کارکرد هنری آن دست یافت؛ چنانکه در داستان رستم و اسفندیار میتوان استدلال کرد: 1. پردازش درونمایه و تأثیر عاطفی داستان رستم و اسفندیار بر معانی مجازی گفتوگوها استوار است. 2. گفتوگوهایی که در معنای حقیقی و اولیه فهمیده میشوند، یا کارکرد داستانی دارند و به نقاط فصل و وصلی شبیه هستند که رویدادها را به یکدیگر متصـل میکنند یا کارکرد عاطـفی دارند و احساسات شخصیتها را به صورت مستقیم بیان میکنند. 3. طیف دلالتهای ضمنی میتواند درونمایه داستـان، کانون عاطفی روایت، وضعیت تراژیکی داستـان و ویژگیهای شخصیتها را در دادههای کمّی و عینی بازنماید؛ چنانکه زیربنای مشترک معانی مجازی کلام اسفندیار، اعتراض و انتقاد از دو قدرت مسلم شاهنامه ـ رستم و گشتاسب ـ است و ایستادگی او را در برابر سنت حماسی فاش میکند؛ یا بسامد تقریباً یکسان معانی «مقاومت» و «سازش» در گفتوگوهای رستم از یکسو شخصیت پیر و با تجربه او را نشان میدهد و از سوی دیگر جایگاه برزخی او را در داستان مشخص مینماید.
غالب پژوهشهايي که به بررسي رابطه سينما و ادبيات پرداختهاند به تفاوتهاي داستان ادبي و درام فيلمنامه توجه داشتهاند. زمينه ديگري که ميتوان پيوندها و مناسبات ادبيات و سينما را در آن پي گرفت، «تصويرپردازي» است. صور خيال در مفهوم بلاغي آن شامل تصويرهاي ذهني ادبي، و غالبا به دلالت ضمني نشانههاي شمايلي ناظر است و ذيل علم بيان در انواع تشبيه، تمثيل، مجاز، استعاره، کنايه و نماد فهرست شده است. در اين مقاله به بررسي ظرفيتهاي «تمثيل ادبي» به طور عام و «تمثيلهاي شعري مثنوي و غزليات شمس» به طور خاص براي بازآفريني در وسيله بياني سينما پرداخته شده است. انتقال تمثيلهاي ادبي به سينما براساس اين ظرفيتها امکانپذير است: 1. اشتمال بر عناصر بصري متعدد و متحرک 2. تناسب تصاوير و معاني همنشين با مونتاژ و ميزانسن 2. فراواني تصويرهاي هم عرض در طول شعر 4. اشتمال بر تصاوير قابل توزيع در متن فيلم به سبب دلالت بر مضمون عرفاني «تکامل» و 5. اشتمال بر بافت روايي و ساختار دراماتيک.