کتاب حاضر راهنمای نقد ادبی و نگرش های مختلف نقد و کاربرد آن بر چهار اثر معروف ادبیات انگلیسی یعنی: هملت، ماجرای هکلبری فین، جوان نیکو خصال و به دلبند شرم آگین خویش را نشان می دهد. چهار مؤلف: ویلفرد ال گورین، ارل جی لیبر، جان ار ویلینگهام و لی مورگان در سال 1960م این اثر را بیشتر به منزله تدریس و آموزش مباحث نقد در مراکز دانشگاهی امریکا (1960) نوشته شده اند. در این کتاب در شش فصل به تفصیل از رویکردهای شاخص نقدی و به اجمال از رویکردهای جدیدتر سخن به میان آمده و شانزده رویکرد و نگرش نقدی معرفی گردیده است. رویکرد سنتی، صورتگرایانه، روان شناسی، اسطوره ای و نمودگرایی از جمله این نگرش هاست. پنج فصل اول راهنمای رویکرد نقد ادبی و فصل ششم تحلیل عملی این نگرش ها روی چهار اثر مختلف ادبی است که شامل یازده رویکرد مختلف می شود. ترجمه این اثر را خانم زهرا میهن خواه در سال 1363 شمسی ترتیب داده و تمام پانوشت های کتاب متعلق به مترجم است که در توضیح برخی موارد ذکر شده.
کتاب السیره الفلسفیه مشتمل بر بیان سیرت و روش فیلسوفان و دفاع از طریقه ی زندگی علمی و عملی شخصی زکریای رازی است. رازی در کتاب خویش از روش و سیرت علمی خود دفاع کرده و بر این باور است رساله ی سیرت فلسفی پاسخی روشن است به کسانی که دانشمندان را فقط به خاطر آنکه از امکانات مادی حاکمان استفاده کرده و رساله ای را به نام آنان کرده اند. رازى در اين كتاب نه تنها از روش و سيرت علمى خود دفاع كرده، بلكه نشان داده است كه روش عادلانه و سيرت فاضلانه دانشمندان و فيلسوفان در برابر اربابان قدرت و خداوندان مال و مكنت چگونه بايد باشد و رساله سيرت فلسفى، پاسخى گوياست به كسانى كه بزرگان و دانشمندان بزرگ را فقط بهخاطر آنكه از امكانات مادى اميران و حاكمان استفاده كرده و كتاب يا رسالهاى را به نام آنان كردهاند، تشنيع مىكنند. موضوع كتاب، چنانكه ظاهر عنوان آن مىنمايد، تنها شرح آراى اخلاقى محمد بن زكرياى رازى نيست، بلكه اهميت خاص آن از اين بابت است كه رازى در آن از شخص خود گفتگو مىكند و از سيره خويش و پسنديده بودن آن مدافعه مىنمايد؛ چه اين دانشمند حكيم پس از رسيدن به مراحل شيخوخيت، كسانى را ديده است كه منكر مقام فلسفى او بوده و سيره اخلاقى او را مورد سرزنش و انتقاد قرار مىدادهاند.....
رولان بارت این کتاب را در سال 1966 در بحبوحه مباحثههای قلمی دو جناح نقد نو و نقد قدیمی در فرانسه در پاسخ به محافل کهنهاندیش ادبی و دانشگاهی نوشت و در آن از نقد نو که آن را نقد تأویلی مینامد، در مقابه نقد کهنه و به قول او «نقد فرهنگستانی» دفاع کرد. این کتاب در مجموعه آثار بارت جایگاهی ویژه دارد و در آن او از ساختگرایی به پساساختگرایی و هرمنوتیک نزدیک میشود. از آزادی نقد در بازنگری آثار کلاسیک با برداشتی نو هواداری میکند و اثر را دارای معناهایی چندگانه میداند که سبب میشود ناقدان بتوانند در زمانهای گوناگون از زاویههای مختلف درباره آن سخن بگویند.