فرخی سیستانی، شاعر بزرگ ایران در قرن پنجم هجری بوده است. سبک خراسانی، سبک رایج عصر فرخی و سرودن شعر در قالب قصیده با درونمایههای ستایش و توصیف، میدان هنرنمایی اغلب شاعران آن دوره بوده است. ولی در هر دو زمینه مورد بحث، یعنی ستایش و توصیف، فرخی قدرت طبع و قریحه شگفتی داشته است؛ به گونهای که موجبات سرافرازی شاعر و راه یافتن به دربارهای امیران را برای او فراهم میآورد. قصیده معروف «داغگاه» شاهد بارزی بر این هنر فرخی است. در این مقاله تلاش میکنیم از هنرنمایی و قدرت طبع فرخی در دو محور ستایش و توصیف سخن بگوییم و بر این نکته تاکید کنیم که فرخی، همه امکانات شعری، از جمله توصیف را در خدمت مدح و ستایش که درونمایه اصلی اشعار اوست، به کار گرفته است.
کتاب حاضر شرح قصاید منتخب خاقانی بر اساس نسخه دکتر ضیاالدین سجادی است .این اشعار در سوگ فرزند، همسر، عم، پسر عم و مقتدای او امام محمد بن یحیی شافعی سروده شدهاند .در اثر حاضر پس از شرح زندگی خاقانی این مطالب عنوان شده است 1 : معرفی قصیده به همراه معنی لغات، اصطلاحات و استشهاد به نظم و نثر فارسی 2 ; توضیح تلمیحات و اشاره به نکتههای بلاغی و دستوری 3 ; توضیح مفهوم بیت به همراه معنی مورد نظر شاعر 4 ; پارهای توضیحات حاشیهای به دنبال معنی ابیات; صفحات پایانی به فهرست منابع، آیات قرآنی، احادیث و روایات اختصاص دارد.
عبدالعلی کارنگ در بیان سبب تالیف این کتاب میگوید: "یکی از دوستان عزیز کتابی به نام انیس القلب که محتوی قصیده شیوایی از فضولی بغدادی و ترجمه و شرحی به زبان ترکی عثمانی با الفبای لاتین داشت را به من به امانت داد، خلاصه مضمون این نسخه چنین بود: "قصیده شیوای انیس القلب نظیره ای است که فضولی بغدادی شاعر قرن دهم هجری به قصاید بحر الابرار خاقانی شروانی مرآت الصفای امیرخسرو دهلوی و جلاءالروح عبدالرحمن جامی ساخته و بقول خود ارکان خانه آسایشی را که سه شاعر مزبور بنیان نهاده بودند تکمیل کرده است. کاتب چلبی در کتاب کشف الظنون بوجود چنین قصیده ای اشاره کرده بود ولی تا سال 1944 میلادی کسی از وجود نسخ و کیفیت آنها اطلاعی نداشت......". در جلسه ای دیگر من اشاره به پیدا شدن قصیده انیس القلب کردم و حاج محمد نخجوانی گفت من نیز نسخه ای از قصیده انیس القلب دارم. این نسخه علاوه بر قصیده مزبور غزلیات ترکی فضولی، قصاید بحر الابرار، مرآت الصفا، جلاء الروح و نظیره های قاضی حسن میبدی و مسیحی و قریب دویست رباعی برگزیده و دهها غزل منتخب شورانگیز از شعرای پارسیگوی اواخر صفویه و اوائل قاجاریه را در برداشت. این نسخه را گرفتم و قصیده انیس القلب و رباعیات برگزیده را استنساخ و بطور الفبایی مرتب کردم و چند رباعی لطیف بر آن افزودم و سپس بعد از چندی تصمیم به طبع آن گرفتم و مقدمه و شرح مختصری بر آن افزوده و آماده چاپ ساختم"
در محیط دربار سلطان مسعود غزنوی، بیاعتمادی عمیقی در لایههای مختلف حکومت وجود داشت که زمینه انواع توطئهها و فتنهانگیزیها را فراهم میآورد. ابوالفضل بیهقی به کمک ابزارهایی همچون عنصر داستانی «گفتگو»، کوشیده است به نحوی زیرکانه و پوشیده آن واقعیتها را آشکار سازد و آنها را در بوته نقد قرار دهد. بیهقی با این انگیزه و هدف خاص از طریق گفتگو به توصیف دقیق شخصیتها و روابط آنها پرداخته است. وی گاه از طریق بازگویی جملاتِ اشخاص در لابهلای گفتگوهایشان، آنها را قابلاعتماد یا غیرقابل اعتماد معرفی کرده است. همچنین گاه فضای بیاعتمادی را از طریق گزینشها و پارههای برگزیده خود از میان گفتگوی شخصیتها منعکس کرده است. بیهقی معمولاً انتقاد خود را در لفافهای از گفتگوهای دیگران میپیچد و از طریق گفتگوی آنها بسیاری از سیاستهای اشتباه حکومت غزنویان و شخص مسعود را زیرکانه و غیر مستقیم برملا میکند.
در اين مقاله برآنيم تا با نگاه تاويلگرانه به عناصر داستاني، صحنهپردازي، فضاسازي و لحن شخصيتها در تاريخ بيهقي و با کمک گرفتن از تداعي معاني و مفاهيم در محور عمودي و افقي کلام، اين فرضيه را اثبات کنيم که ابوالفضل بيهقي از طريق عناصر مذکور، علاوه بر نوشتن تاريخ و داستانپردازي و زينت و آراستن کلام، از حکومت مسعود غزنوي و فضاي غيرقابل اعتماد دربار او انتقاد کرده است. پس ميتوان ادعا کرد که قلم بيهقي، صرفا محافظه کار نيست، بلکه قلم وي توام با انتقاد است، انتقاد از مفاسدي که منجر به شيوع بياعتمادي در دربار سلطان مسعود شده است؛ البته انتقادي زيرکانه و همراه با رعايت شان پادشاه.