منظومههاي عاشقانه فارسي به عنوان متوني که در گذر قرنها سروده شدهاند، خصايص و عناصر مشترکي دارند که با بررسي ساختاري اين اشتراکات، ميتوان روابط بينامتني آنها را تحليل کرد. در اين مقاله تلاش بر آن است که ضمن ارائه توصيفي از صحنههاي وداع دلدادگان، به گفتمان مشترک اين متون دست يابيم، چه اين که گفت وگومندي و بنمايه اساسي اين متون عشق است و همين زمينه بنيادين، کارکردي مشترک به مرگ دل دادگان بخشيده است. بر پايه نظريه مناسبات بينامتني، متوني که موضوع مشترک دارند، در دورههاي تاريخي مختلف به يک ديگر مربوطند و تصاوير، توصيفات و انديشههاي شاعرانهشان، از زباني مشترک گرفته شده، حتي اگر در بدو امر بديع و متفاوت به نظر آيند. اين زبان مشترک، اساس و منطق گفت وگو و زيستن در همان زمينه است. به عبارتي زبان عشق اقتضا ميکند که صحنههاي وداع، داراي زبان و فضايي مشترک باشند، هرچند در هر کدام از آنها به تناسب داستان و رابطه عاشق و معشوق، تفاوتهايي بروز ميکند. در جايي دلدادهاي پس از مرگ معشوق آن قدر بر مزارش ميماند و ميگريد که جان ميدهد و در جاي ديگر، با خنجري سينه خود را ميشکافد. چنين است که در بررسي صحنههاي وداع به گفتمان مرگ هم زمان عاشق و معشوق ميرسيم. آن چه اهميت دارد، تلخي و دشواري جدايي ست که دل دادگان آن را برنميتابند و در اندک زماني پس از ديگري با زندگي وداع ميکنند و به گفت وگوي عشق پايان ميدهند.
کتاب وداع اشعاریست شامل قصیده، غزل، دوبیتی و مثنوی به مناسبت چهلمین روز درگذشت ابوالحسن ورزی که توسط دوستان و شاگردان ایشان سروده شده است و امیر بهرامی آنها را گرد آوری کرده است.
مکتبی شیرازی از شاعران اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری، منظومه ای دارد به نام لیلی و مجنون که ابیات آن بالغ بر 2160 بیت است. این اثر منظوم داستانی نظیره ای است بر لیلی و مجنون نظامی گنجوی. از میان نظیره هایی که بر لیلی و مجنون نظامی ساخته اند، کار مکتبی را باید از کارهای موفق به شمار آورد. پرداختن به اصل حوادث داستان، پرهیز از وصفهای دور و دراز، بهره گیری گسترده از واژگان و تعابیر محاوره ای، استفاده از ترکیبات زیبا و در موارد مختلف بدیع و تازه، استفاده از برخی کاربردهای کهن واژگانی و صرفی و نحوی، خلق تصاویر رنگارنگ و بهره گیری از صنعت اغراق را می توان از ویژگیهای بارز سخن مکتبی تلقی کرد.