طي سالهاي اخير، تلاشهاي گستردهاي به منظور ايجاد شيوههاي نوين آموزش خارجي در راستاي تسلط زبان آموزان بر مهارتهاي مختلف زباني صورت گرفته است. زبان نيز به عنوان ماده اصلي فرايند آموزش، بحث و جدلهاي مختلفي را از سوي دانشوران حوزههاي مختلف به خود اختصاص داده است که هر يک از اين آرا و افکار به نوبه خود شايان واکاوي و نقد و بررسي است. در پژوهش حاضر با روش توصيفي ـ تحليلي ميکوشيم تا با بررسي توانمنديهاي لازم براي فراگيري زبان عربي در دو حوزه شنيدن و گفتار نقش مدل ترکيبي notional functional syllabus (سيلابس مفهومي کاربردي) و روش task-based approach (کارمحور) را براي اهداف Arabic for the general purpose (عربي براي اهداف عمومي) و purpose general Academic Arabic for the (عربي براي اهداف عمومي دانشگاهي) مورد ارزيابي قرار دهيم. مهمترين نتيجه حاصل از پژوهش حاضر نشان ميدهد براي ايجاد ارتباطي سازنده با گويشوران زبان خارجي، دانش زباني و حتي درون داد کامل زبان از تاثير چنداني برخوردار نيست، بلکه ايجاد محيط محاورهاي شبيهسازي شده به فرهنگ و اجتماع گويشوران خارجي، کارکردگرايي و کارمحوري، زمينهسازي براي کاربرد زايشي توانش زباني و در نهايت، برون داد مداوم و عملي زبان از سوي زبان آموز، نقش برجستهاي در ايجاد انگيزه و تسلط به زبان خارجي ايفا ميکند.
نویسنده کتاب، دکتر قاسم سامرایی، از فهرستنویسان و نسخهشناسان دانشگاه امام محمد بن سعود در ریاض است که در کتابخانه و بخش اطلاعرسانی دانشکده علوم اجتماعی این دانشگاه به تدریس و تحقیق مشغول است. وی اهتمام ویژهای به کهن خطشناسی و پژوهش در نسخههای خطی عربی دارد و در این زمینه علاوه بر تخصص و دانش گسترده، در برخی دانشگاهها و مراکز نسخهشناسی نظیر دانشگاه لیدن تدریس و سخنرانی کرده است. نام این کتاب گویا از ابداعات مؤلف باشد، او مینویسد«علم اکتناه» شامل دو علم کهن خط شناسی و نسخهشناسی است. نویسنده معتقد است این دو اصطلاح از یکدیگر جدانیستند و هر پژوهشگر و فهرستنگاری باید از سیر تحول خطوط عربی، صنعت کاغذ، شیشه، الیاف، مس، آهن، چوب، و همچنین ساخت قلم، مرکب، رنگ، صحافی و تجلید، تذهیب و زرکوبی و نظایر آن در سراسر سرزمینهای اسلامی مطلع باشد.
تئوری قدمت و کمال (در شعر جاهلی) باعث گردید مسائلی خارج از حوزه ادب بر آن سایه افکند تا جائیکه پیشگامان شعر مدرن اظهار داشتهاند برای اینکه شعر و أدب نفسی تازه کند و پابه عرصه تحولات جهانی شعر و ادبیات بگذارد و از واقعیتهای فرهنگ و اوضاع اجتماعی امروز بدور نماند لازم است از قید و بندهای کهن رهایی یابد و در این باره "خالدة سعید" گفته است لازمه ابداع و نوآوری أساسأ رهایی از قید و بند تقلید و سنت است، البته وی ابداع را حرکتی انسانی دانسته و بر تداوم آن به عنوان یک رهیافت اساسی تأکید دارد و بر این اساس آورده است که هر عمل ابداعی به معنای واقعی، آغاز و نوآوری است.