با تحلیل مقایسه‌ای اصول مکتب‌های ناتورالیسم و رئالیسم در این مقاله، موارد تمایز و مشابه‌ اصول و روش‌های این دو مکتب روشن شده است. این موارد به صورت خلاصه عبارت است از: ناتورالیسم از علم یا فلسفه طبیعی مشتق شده است و روش دستیابی به واقعیت را توصیف‌ می‌کند؛ اما رئالیسم از فلسفه مشتق شده است و هدف دستیابی به واقعیت را توصیف می‌کند. ناتورالیسم معتقد به جبر است. بنابراین اشخاص در اینگونه داستان‌ها ناخواسته در وضعی‌ گرفتار می‌آیند که نه بر آن اختیاری دارند و نه قادر به تغییر آن هستند. رئالیسم پدیده‌های‌ جامعه‌شناختی اشخاص را در پرتو اصل علیت اجتماعی بررسی می‌کند. انسان از نظر ناتورالیست‌ها حیوانی است که سرنوشت او را وراثت و محیط و لحظه تعیین‌ می‌کند. در چشم رئالیست‌ها آنچه انسان را اشرف مخلوقات می‌کند، توانایی او در اجتماعی‌ کردن غرایز حیوانی است. ناتورالیسم معتقد به قانون بقای انسب و پیروزی قوی بر ضعیف است. تأثیر رئالیست‌ها از قانون بقای انسب در حیطه ماتریالسم فلسفی و ایجاد فساد و تباهی طبقه اشراف و فقر و فلاکت طبقه زحمتکش است. در ناتورالیسم بنابر اصل نزدیکی هرچه بیشتر به واقعیت بر استفاده از زبان محاوره در مکالمه اشخاص داستان تأکید می‌شود. رئالیسم نیز به دلیل اصل واقع‌گرایی، استفاده از زبان‌ محاوره را به منظور معرفی هرچه دقیق‌تر تیپ‌های مختلف جامعه به کار می‌گیرد.

منابع مشابه بیشتر ...

666f098432702.jpg

سفر به شرق

هرمان هسه

هرمان هسه (1877-1962) رمان‌نویس، شاعر و نقاش آلمانی-سوییسی که بخاطر قدرت استعداد نویسندگی، شکوفایی اندیشه و شجاعت ژرف در بیان اندیشه‌های انسان‌مداری و سبک عالی نگارش در سال 1946 میلادی به دریافت جایزه نوبل در ادبیات نائل شد. او بیش از هر نویسنده‌ای توانسته است از رنج‌های درونی و کشمکش‌های روحی، انزوا و زندگی باطنی بشر سخن گوید. و این همه از علاقه او به فلسفه اصالت وجود، موضوعات روحانی و عرفانی، بودا و فلسفه هندو، که در آثار او مشهود می‌باشد، ناشی می‌شود. هسه در آثار خود نمایاندن و معرفی اضداد را با انتخاب دو سرشت کاملاً مختلف که هر دم به یکدیگر نزدیک می‌شوند به عهده می‌گیرد که سرانجام با یکدیگر همگام و هماهنگ می‌شوند و از دو طریق مختلف به یکجا می‌رسند. او برخلاف بسیاری از نویسندگان که به بشر جدا از عالم طبیعت اعتقاد دارند و به هر تغییر شکل طبیعت برحسب فنون علمی می‌نگرند، راه شناخت تدریجی بشر را در ارتباط با عالم خلقت می‌داند. سفر به شرق بنا بر گفتهٔ خود هسه سفری است روحانی نه سفری جغرافیایی و در واقع زندگینامهٔ نویسنده است و تحولی را در طرز تفکر او نشان می‌دهد که در آن فردپرستی جایش را به اندیشهٔ کلیت و جامعیت می‌دهد. این سفر سفری است در ورای زمان و مکان، اما از نظر ساختمان و ترکیب موضوع بر مبنای سفر جغرافیایی قرار دارد و شهرها و مکانهایی که در آنها نام برده می‌شود، جاهایی است که نویسنده خود در زندگی از آنها عبور کرده است.

666ee3802e8ae.jpg

بریان پزی ملکه سبا

آناتول فرانس

رمانی ازآناتول فرانس ، به زبان فرانسوی، منتشرشده در ۱۸۹۳. راوی داستان، ژاک منتریه ، که در دکان پدرش با نام «بریان‌پزی ملکۀ سبا» مشغول به کار است و به‌سبب وظیفه‌ای که در دکان دارد به او «ژاک سیخ‌چرخان» می‌گویند، در میان مشتریان آشنایانی از همه قسم می‌یابد. پدرش از کشیشی به نام ژروم کوانیار، که عقایدی به‌ویژه الحادی دارد و بدین سبب نتوانسته است در جامعۀ کشیشان جایگاهی بیابد، می‌خواهد که در ازای غذا و مسکن به سیخ‌چرخان زبان‌های لاتینی و یونانی بیاموزد. در این میان، داستاراک، نجیب‌زادۀ ثروتمندی که به‌سبب کثرت مطالعه در زمینۀ جادوگری و کیمیاگری مشاعرش را از دست داده است، مخارج زندگی ژاک و معلمش را به‌عهده می‌گیرد و از آن‌ها می‌خواهد او را در پژوهش‌هایش درباب جادوگری یاری دهند. درپی آتش‌سوزی‌ای در خانۀ داستاراک به هنگام انجام آزمایش، ژاک و کوانیار می‌گریزند. کوانیار به دست موزائید، دستیار پیشین داستارک، بدین گمان که کوانیار معشوقۀ او را از چنگش به‌در آورده است، به زخم خنجری از پای درمی‌آید. بریان‌پزی ملکۀ سبا را که به‌سبب سبک هجایی و شکاکیّت ولتر منشانۀ آن شهره است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

630a23d82d773.png

فرهنگ بلاغی ـ ادبی: شامل واژه‌ها، اصطلاحات، تعبیرات و مفاهیم (جلد اول)

ابوالقاسم رادفر

این فرهنگ دربرگیرنده اصطلاحات، لغات، واژه‌ها و مفاهیم ادبی و بلاغی بالغ بر دویست کتاب فنون بلاغت و ادب و آثاری است که به گونه‌ای در ارتباط با اینگونه مسائل هستند. مؤلف بر اساس مآخذ مشخص یادداشت‌های فراوانی تهیه کرده و آنها را به ترتیب الفبای فارسی همراه با مآخذ گوناگون به صورت علائم اختصاری آورده و تا آنجا که منابع استفاده‌شده اجازه می‌داده، معادل‌های لاتین واژه‌ها و اصطلاحات را نیز ذکر کرده است.

کلیات/فرهنگ ها
کتاب
60815bf426884.jpg

تعامل ادبیات و هنر در مکتب اصفهان

ابوالقاسم رادفر

نویسنده در آغاز درباره‌ی هویت فرهنگ و هنر بحث می‌کند و طی آن خاطرنشان می‌سازد که هویت ایرانی اسلامی، بیش از هرچیزی در هنر و انواع گوناگون آن جلوه‌گر شده است. وی سپس اطلاعات گوناگونی در خصوص خوشنویس، تذهیب و جلید، نگارگری، نقاشی، مرقعات، معماری و موسیقی در عهد صفوی یا مکتب اصفهان، به دست می‌دهد. به تصریح نویسنده: مکتب‌های خوشنویسی هرات و تبریز در واقع زمینه‌ساز هنر درخشان و خوشنویسان مکتب اصفهان گردیده‌اند. در دوره‌ی شاه‌عباس صفوی (996 - 1038 ق) که خود از پایه‌گذاران مکتب اصفهان بود، خوشنویسان ایرانی بزرگی از جمله میرعماد، علی‌رضا عباسی و احمد نیریزی خوش درخشیدند. صنعت تذهیب نیز پس از آن که در دوره‌ی تیموری رشد فزاینده‌ای در ایران پیدا کرد، در عهد صفوی ادامه یافت و پس از تبریز و قزوین، شهر اصفهان مرکز این‌گونه‌ی هنری شد. از میان مذهبان مشهور مکتب اصفهان می‌توان ملا هلال مذهب، غیاث‌الدین مذهب و حسین مذهب را نام برد. با آغاز حکومت شاه‌عباس بزرگ و جذب هنرمندان رشته‌های گوناگون هنری به دربار آن پادشاه، هنرمندان نقاش و نگارگر بسیاری ظهور کردند که از آن میان می‌توان از رضا عباسی، بنیان‌گذار برجسته‌ی مکتب نقاشی اصفهان و شاگردان او یاد کرد. رضا عباسی که از میان آثار بسیارش می‌توان به نقاشی و نگاره‌های دو نسخه‌ی خطی شاهنامه‌ی موجود در موزه‌ی متروپولتین نیویورک اشاره کرد، شاگردان بسیاری نیز پرورش داد. دیگر نقاش برجسته‌ی عهد صفوی، محمد زمان نام داشت که در کار تذهیب، قلمدان‌سازی و خوشنویسی نیز ماهر بود. او در نقاشی به نگرش تازه‌ای دست یافت که به شیوه‌ی محمد زمان شهرت گرفت. از آثار او می‌توان از نقاشی و تکمیل سه صفحه‌ی سفید و خالی نسخه‌ای از خمسه‌ی نظامی گنجه‌ای به خط شاه محمود نیشابوری و یا آثاری از نقاشان مشهوری چون میرک، سلطان محمد و میرسید علی اشاره کرد. هنر معماری نیز در مکتب اصفهان جایگاه ویژه‌ای دارد، چنان که عمارت یا کاخ عالی‌قاپو، مسجد شیخ لطف‌الله و کاخ هشت بهشت از شاهکارهای معماری این دوره به شمار می‌روند. موسیقی نیز در دوره‌ی شاه‌عباس حیاتی تازه یافت. از میان موسیقیدانان این عهد میرزا محمد کمانچه‌ای، استاد یوسف مردود و احمد کمانچه‌ای چهره‌ی شاخصی داشتند.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عمومی ادبی
کتاب