شالوده قصه‌های حماسی را در میان اقوام مختلف بشری، سرودها و روایت‌های شفاهی پراکنده‌ای دانسته‌اند که توسط راویان و سرایندگان دوره گرد، سینه به سینه نقل شده است. این روایت‌ها گاهی همراه با موسیقی و حرکت‌های نمایشی و آیینی برای مردم و اشراف بوده که در حین روایت دستخوش دگرگونی‌های بنیادین نیز می‌شده است. در این جستار، ابتدا به نظریات پژوهشگران درباره سرودهای شفاهی و راویان آنها در میان ملل مختلف جهان و نقش این اشعار در شکل‌گیری آثار حماسی بزرگ پرداخته شده، سپس شواهدی درباره پیشینه شفاهی این روایت‌ها در ایران باستان و نقش اجتماعی و هنری گوسان‌های پارتی که اصلی‌ترین سهم را در تحقق این جریان عهده‌دار بودند، ارائه شده است. در نهایت سنت کتابت این روایت‌های شفاهی که در عصر ساسانی اوج گرفته، مورد بررسی قرار گرفته است، جریانی که تداوم آن در عصر اسلامی، در قالب ترجمه این آثار به عربی و فارسی و بازآفرینی شاعرانه آنها توسط شاعران ایرانی، نهضت شاهنامه‌سرایی در ایران خاوری و متعاقباً گنجینه غنی ادبیات حماسی فارسی را تشکیل داده است.

منابع مشابه بیشتر ...

64d2447b34ebe.jpg

معمای شاهنامه - جلد اول (باستان شناسی و داستان شناسی شاهنامه)

سیامک وکیلی

ویژگی اصلی این پژوهش، کنکاش باستان‌شناسانه و روان‌شناسانه درباره‌ی شخصیت‌ها و فضای اجتماعی و سیاسی داستان‌های "شاهنامه" است. به باور نگارنده: "شاهنامه دارای دو بخش است که به طور کامل با هم تفاوت دارند. ویژگی‌های ساختی، زبان شناسی، جهان‌بینی و مانند این‌ها در هر دو بخش چنان ناهماهنگ و ناهمخوانند که می‌توان گفت دارای دو اندیشه، دو استعداد، و دو پسند جداگانه و نایکدست‌اند. برای نمونه در یک بخش سستی و ناپایداری جهان، بنیان جهان‌بینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیاده‌خواهی اساس جهان‌بینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیاده‌خواهی اساس جهان‌بینی نویسنده را می‌سازد؛ ..... بر این اساس می‌توان شاهنامه را بر دو بخش جداگانه بخش‌بندی کرد بخش نخست از آغاز شاهنامه تا پایان شاهنشاهی (= امپراتوری) کیخسرو به همراه داستان رستم و اسفندیار است که شاهنامه‌ی اصلی نامیده می‌شود و بخش دوم از آغاز پادشاهی لهراسب تا پایان شاهنامه (بدون داستان رستم و اسفندیار) است که آن را شاهنامه افزوده نام نهاده‌ایم. شاهنامه‌ی افزوده نوشته‌ی فردوسی است؛ اما شاهنامه‌ی اصلی نویسنده‌ی دیگری دارد که باید برای یافتن نامش در تاریخ و تاریخ ادبیات کاوش کرد. کتابی که پیش رو دارید کوشیده تا این نظر را که کل شاهنامه نوشته‌ی یک تن نیست به اثبات برساند".

62de99292bae8.jpg

چون محزون ولی شادمان (شرح حال و اشعار جلیل قزاق ایروانی)

ح. ب. دهقانی تفتی

کتاب حاضر شرح حال و اشعار جلیل قزاق ایروانی است که مولف آن ح. ب. دهقانی تفتی است و در سال 1335 در کتابفروشی مهرآئین عباس آباد اصفهان منتشر شده است. جلیل قزاق ایروانی علاوه بر اشعار نغزی که می سرود سرودهای روحانی بسیاری نیز برای سرائیدن در کلیسا می ساخت که اغلب آنها اکنون در کلیساهای ایران با آهنگهای مخصوصی سرائیده می شود.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5833f7a9a8d9e.PNG

تحليل نمادينگي عناصر خاک و باد در اساطير و شاهنامه فردوسي بر اساس نقد اسطوره‌اي

فرزاد قائمی

در اين جستار بر اساس نقد اسطوره‌شناختي به بررسي نمادينگي عناصر متضاد چهارگانه در اساطير، به ويژه اسطوره‌هاي خاک و باد و مشاهده تبلور آن در شاهنامه فردوسي پرداخته‌ايم. تجسم ضديت جوهري و وحدت نهايي ميان عناصر متضاد، از فرافکني محتويات ناخودآگاه در موضوعات بيروني، در جهت غلبه بر طبيعت منتج شده است که در اين ميان، هر آخشيج صاحب نقش‌هايي شده است که در اساطير جهان، از جمله شاهنامه عموميت دارد. در اساطير، خاک ماده اوليه تشکيل‌دهنده حيات مادي و زندگي جسماني انسان، و همچنين بستري براي مرگ و اضمحلال و پايان حيات گيتيانه او به شمار آمده است و باد نمادي از خشم طبيعت و بروز اختلال در تعادل ميان طبايع است که بارزترين نمودهاي آن را در اسطوره توفان (در تلفيق با آخشيج آب) و ديو باد مي‌توان جستجو کرد.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی مشاهیر ادبیات فارسی/فردوسی/پژوهش درباره فردوسی فرهنگ و تمدن/اسطوره و فرهنگ
مقاله
5809c49f08f09.PNG

بررسي تحليلي نخستين مصراع شاهنامه در مطابقت با باورهاي فلسفي باستان و حکمت خسرواني

فرزاد قائمی

شاهنامه فردوسي روحي يکتاپرستانه دارد و سطوح ديني، آييني و اساطيري موثر در ژرف ساخت‌روايي آن در طول تاريخ دچار «اسطوره‌زدايي» شده است، اما با شيوه‌هاي تحليلي مي‌توان بازمانده‌هاي بسياري از باورهاي کهن را هم در سطوح نمادين روايات و هم در زبان و تعابير و تصاوير فردوسي بازجست. يکي از مهم‌ترين بخش‌هاي شاهنامه که نشانه‌هاي يک بنيادشناسي الهي را در آن مي‌توان يافت، «خردنامه» ديباچه کتاب و معروف‌ترين عبارت آن، يعني مصراع نخست آن («به نام خداوند جان و خرد») است. در اين جستار، با استفاده از رهيافت‌هاي زباني و معنايي و به ياري استدلال‌هاي ريشه‌شناختي و تفسير فلسفي، اين موضوع بررسي شده است که اين مصراع ـ علاوه بر نمايش باورهاي کهن حکمت مشايي که «عقل» و «نفس» کلي را دو مولود آغازين «احد» مي‌داند ـ مي‌تواند تفسيري ديگر از هويت فلسفي خداي يگانه در حکمت خسرواني را که «جان بخشي» و «خردبخشي» دو شاخصه اصلي معرفت‌شناسي الهي آن را تشکيل داده است، نمادينه کرده باشد.

مشاهیر ادبیات فارسی/فردوسی/پژوهش درباره فردوسی
مقاله