موضوع این پژوهش بررسی رابطه موضوع و نگرش نویسنده با ماهیت ویژگیهای زبانی متن است. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که چرا گاه در یک متن ادبی منثور، مانند نثر تفسیر عرفانی در نوبت سوم کشفالاسرار ابوالفضل رشیدالدین میبدی به انواع نثر با ویژگیهای زبانی متفاوت روبه رو هستیم و دلایل وجود تنوع موضوعی و زبانی در یک متن کدام است؟ بدین سبب پاسخ این پرسش در نوبت سوم این تفسیر ده جلدی مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا طرحهایی برای طبقهبندی محتوای متن تعیین شد. سپس کارآیی طرحها در طبقهبندی موضوعات مورد آزمایش قرار گرفت. عاقبت طرحی که قادر به طبقهبندی موضوعی متناسب با نوبت سوم باشد، انتخاب شد. در طی تلاش برای طبقهبندی موضوعی، نقش اساسی نگرش نویسنده نسبت به موضوع در تغییر ویژگیهای زبانی انواع نثرآشکار شد. در نهایت براساس یافتهها انواع نثر بخش تفسیر عرفانی کشفالاسرار به پنج گروه؛ نثرعلمی تفسیری، نثرتعلیمی اخلاقی، نثررمزآلود، نثرغزل گونه و نثرتوصیف شهود تقسیم گردید. این تقسیمبندی بر مبنای مقایسه تفاوتهای این پنجگونه نثردر هشت محور مشترک؛ واژگان، ساختار نحوی جملات، معانی جملات، عاطفه، تخیل، موسیقی، کاربرد آیات، احادیث، شعر، حکایات و نقل قول از بزرگان شریعت و طریقت قرار دارد. یافتهها تاثیرات تعیینکننده، عمیق، همه جانبه، پیچیده، گسترده و مستقیم موضوع و همچنین نگرش نویسنده نسبت به موضوع را بر ویژگیهای زبانی انواع نثر نشان میدهند.
مؤلف، با استفاده از مراجع و مآخذ مختلف ادبی و عرفانی فارسی و مطالعه حضرت یوسف و زلیخاهای منثور و منظوم کتاب را به رشته تحریر درآورده است. پارهای از مطالب کتاب بدین قرار است: ۱. بیان عرفانی در مورد حسن و جمال یوسف علیهالسّلام و مقایسه آن با حضرت رسول : مؤلف، در ذیل این عنوان، در لطیفهای، یوسف را صدیق و محمد را محبوب میخواند و میگوید: پرده از جمال یوسف برداشتند تا همه کس او را آشکار ببینند، ولی پرده از جمال محمدی برنداشتند، چرا که محبوب بود و محبوب را شرط باشد در پرده نگاه داشتن... ۲. بیان آنکه حضرت رسول خود را نمکین خواند: اگر در دیگ دل تو دوستی حق تعالی و دوستی همه پیغمبران علیهالسّلام باشد، تا نمک محبت محمدی علیه الصلوات الابدی در آن دل نبود، شرف قبول الهی جل جلاله درنیاید... ۳. در بیان معنی غفلت : غفلت بر سه گونه است: مذموم، محمود و غیر مذموم و محمود. آن غفلت که مذموم است، غفلت از یاد حق تعالی است و آن غفلت که محمود است، غفلت از بدی است و آنکه غیر مذموم و محمود است، آن است که در این آیه بیان فرمود: «ان کنت من قبله لمن الغافلین» ؛ یعنی ای محمد من قصه میکنم به واسطه وحی خویش به تو این سوره یوسف را و به درستی که بودی پیش از این از جمله کسانی که مطلع نیستند، بر قصه یوسف، پس مراد از غفلت این جا نادانستن از مضمون این حکایت است و... ۴. مقدمه معاملات بنده: معاملات بنده از چهار وجه بیرون نیست؛ معامله با خلق ، معامله با دین (دنیا)، معامله با مولی و معامله با نفس . معامله با خلق، به مایه خلق و معامله با دنیا به سرمایه زهد و معامله با مولی تعالی، به راس المال شکر و معامله با نفس به دست مایه صبر است... ۵. در بیان نفس مکاره و سحاره و مطمئنه و اماره . ۶. در بیان مراتب بلا و محنت : متحملان بار بلا سه فرقهاند: بعضی، بلا میکشند و مینالند؛ اینها جزوعانند و بعضی دیگر بلا میکشند و مینازند و اینها صبورانند و سبب نازیدن ایشان آن است که در کشیدن بار بلا مشاهده مبلی کنند و فرقه سوم، آن است که بلا میکشند، ولی نه مینالند و نه مینازند و اینها صابرانند ...
تفسیر «کشف الاسرار» در اصل متنی است که پیر صافی ضمیر عارف به معارف اسلامی، خواجه عبدالله انصاری تألیف و در سال 530 هجری قمری یکی از مریدان و معتقدان او با نقل اخبار و اشعار مناسب و حکم و امثال به شرح و بسط آن همت گماشته است. این کتاب در دو جلد، خلاصهای از آن کتاب است تا فایده آن نصیب عام گردد و همه شیفتگان زبان شیرین فارسی از هر طبقه و مقام بتوانند از آن استفاده کامل بنمایند.
حکايت از قالبهاي داستاني است که پديدآورنده آن، براي بيان تجربه خود از جهان بيرون، ارتباط تاثيرگذار و بيان انديشه از آن بهره ميگيرد. يکي از انواع حکايتها، حکايتهاي صوفيانه است؛ حکايتهايي که بيش از هر چيز، ظرف بيان اصول انساني بوده و با خلق متن، انديشه را از حالت بالقوه به فعل درآوردهاند. بنابراين با توجه به اين موضوع، تحول از اساسيترين دغدغههاي حکايتهاي صوفيانه است که ابتدا در شخصيتها به عنوان پايههاي حکايت، سپس در مخاطبان آن صورت ميگيرد. بسياري از منتقدان ادبي، شخصيتهاي حکايت و از جمله حکايتهاي صوفيان را شخصيتهايي ايستا و کم تغيير معرفي نمودهاند. در اين جستار، حکايتهاي صوفيانه با تکيه بر خوانش آزاد (خواننده محور و متن محور) و از ديدگاه تحول بررسي شد. اين بررسيها بيانگر دو گونه از تحول است: روايت تحول (تحول در بينش و رفتار شخصيتهاي حکايت) و خلق تحول (تاثير حکايت بر انديشه مخاطبان و تحول در بينش خوانندگان)، که تمامي عناصر حکايت و بيش از همه عنصر گفتگو در فرآهم آوردن زمينه اين تحول نقش داشتهاند.
وجود هشت نظیره و پنج ترجمه از حُسن و دل، به زبانهای مختلف از جمله انگلیسی و آلمانی، نشان دهنده توجه دیگر ملل به این منظومه عاشقانه صوفیانه فارسی و اهمیت آن است. پژوهشگران بسیاری به دنبال یافتن سرچشمههای تأثیرگذار بر خلق این اثر بودهاند و منابعی را نیز برشمردهاند، اما تا کنون به تقلید سیبک نیشابوری از منظومه خسرو و شیرین نظامی؛ یعنی مهمترین سرچشمه این اثر پی نبردهاند. پنهان ماندن شباهتهای این دو منظومه، به سبب درآمیختن خلّاقانه قصه رمزی صوفیانه، افسانه عامیانه و داستان عاشقانه، با تغییر نام شخصیتهای داستانی به مفاهیم انتزاعی است که در متن «حُسن و دل»، دولایه معنای اولیه و معنای تأویلی را پدید آورده است. حاصل این آمیزش، آفرینش خوانشی صوفیانه و تأویلی از خسرو و شیرین به نام حُسن و دل گردیده که در سطح معنای اولیه خود، داستانی عاشقانه است و شباهتهای بسیاری با «خسرو و شیرین» نظامی دارد. در سطح تأویلی نیز منظومهای عرفانی است که شرح سلوک و دستیابی به معرفت و جاودانگی را روایت میکند. موضوع این پژوهش بررسی شباهتهای خسرو و شیرین و «حُسن و دل» با مقایسه متن دو منظومه به شیوه متن پژوهی است. یافتهها نشان میدهند که عشق دو دلداه موضوع مشترک دو منظومه است. ساختار و فصلبندی دو منظومه شباهتهای بسیاری دارند. در طرح دو منظومه علل و انگیزههای مشابه در رخداد حوادث دیده میشود. همچنین بیش از نیمی از شخصیتهای دو منظومه، نظیر هم و دارای ویژگیهای شخصیتی مشترک هستند. حوادث مشابه در دو منظومه، بسیار چشمگیراست. بسیاری از مکانها نیز نظیر یکدیگرند. در محتوی گفتگوها هم، شباهتهای بسیاری دیده میشود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد، مهمترین سرچشمه حسن و دل خسرو و شیرین است و سیبک نیشابوری، در سرودن داستان عاشقانه از جمله مقلدان نظامی به شمار میرود.