ساختارهاي نحوي به نوعي منعکسکننده ادراک و دريافت ما از واقعيتهاي بيروني و دروني و بيانکننده مجموعه روابطي هستند که ذهن در قالب زبان، ميان پديدهها ايجاد ميکند. شکلگيري ساختارهاي نحوي بر اساس نظام انديشه و تفکر ما و کاملا غريزي و ناآگاه است؛ اما شاعر تا حدودي آگاهانه با استفاده از الگوهاي نحوي، انديشه و عاطفه خود را زيباتر و رساتر بيان ميکند. يکي از اين الگوها آن است که فعل بر برخي ارکان جمله پيشي ميگيرد. موضوع مقاله حاضر بررسي کارکردهاي اين نوع ساخت نحوي در غزل سعدي است. نقد و تحليل متن شاهکارها از اين بعد، ميتواند زمينهساز خلاقيتهاي ادبي شود. کارکردهاي اينگونه از آشناييزدايي نحوي عبارت است از: کارکردهاي ساختاري چون خلق موسيقي قويتر، حفظ حس کوتاهي جمله، گسترشپذيري، استقلال رکن در عين داشتن پيوندهاي نحوي و تکميل معنا و انسجام ساختاري و کارکردهاي معنايي چون افزايش معنا؛ تاکيد، بزرگنمايي و کوچکنمايي، بيان کليت و تعميم معنا، بيان کلي زمان و مکان، خلق ايجاز، توان تفسيرپذيري، تعليق و انتظار، برجستگي توصيفات، حرکت و پويايي، انگيزش عاطفي، خيالانگيزي، ايجاد لذت و انسجام معنايي. بنابراين پيش آيي فعل، يکي از اسرار زيبايي غزل سعدي است که در کنار ديگر شگردهاي زباني به شيوهاي حيرتانگيز، خواننده را در انديشه و عاطفه شاعر سهيم ميگرداند.
این کتاب ساختار نحوی زبانهای ایرانی میانه غربی را مورد بررسی و پژوهش دقیق قرار داده است. وسعت دید، مثالهای بسیار زیاد و متنوع از منابع گوناگون زبانی اعم از کتیبه و کتاب، دقت نظر در بیان قواعد نحوی، آغاز انجام موضع، همه و همه بر تسلط، توجه و کارآمدی نویسنده اثر گواهی میدهد. این پژوهش میکوشد تا نحو را بر اساس منابع متفاوت، با وجود تفاوت و تمایزات اندیشهای که در زمان وجود، میان آنها بوده است، منظم کند.
این مختصر مقدمهای است بر کتابی بنام The Mythology of Imperialism به قلم جونا رسکین که درباره ردیارد کیپلینگ، جوزف کانراد، ای. ام. فارستر، دی. اچ. لارنس و جویس کاری و آثارشان نوشته شده است. کتاب توسط محبوبه مهاجر در سال 1351 ترجمه شد و انتشارات شبگیر آن را به چاپ رساند.
حکايت از قالبهاي داستاني است که پديدآورنده آن، براي بيان تجربه خود از جهان بيرون، ارتباط تاثيرگذار و بيان انديشه از آن بهره ميگيرد. يکي از انواع حکايتها، حکايتهاي صوفيانه است؛ حکايتهايي که بيش از هر چيز، ظرف بيان اصول انساني بوده و با خلق متن، انديشه را از حالت بالقوه به فعل درآوردهاند. بنابراين با توجه به اين موضوع، تحول از اساسيترين دغدغههاي حکايتهاي صوفيانه است که ابتدا در شخصيتها به عنوان پايههاي حکايت، سپس در مخاطبان آن صورت ميگيرد. بسياري از منتقدان ادبي، شخصيتهاي حکايت و از جمله حکايتهاي صوفيان را شخصيتهايي ايستا و کم تغيير معرفي نمودهاند. در اين جستار، حکايتهاي صوفيانه با تکيه بر خوانش آزاد (خواننده محور و متن محور) و از ديدگاه تحول بررسي شد. اين بررسيها بيانگر دو گونه از تحول است: روايت تحول (تحول در بينش و رفتار شخصيتهاي حکايت) و خلق تحول (تاثير حکايت بر انديشه مخاطبان و تحول در بينش خوانندگان)، که تمامي عناصر حکايت و بيش از همه عنصر گفتگو در فرآهم آوردن زمينه اين تحول نقش داشتهاند.
وجود هشت نظیره و پنج ترجمه از حُسن و دل، به زبانهای مختلف از جمله انگلیسی و آلمانی، نشان دهنده توجه دیگر ملل به این منظومه عاشقانه صوفیانه فارسی و اهمیت آن است. پژوهشگران بسیاری به دنبال یافتن سرچشمههای تأثیرگذار بر خلق این اثر بودهاند و منابعی را نیز برشمردهاند، اما تا کنون به تقلید سیبک نیشابوری از منظومه خسرو و شیرین نظامی؛ یعنی مهمترین سرچشمه این اثر پی نبردهاند. پنهان ماندن شباهتهای این دو منظومه، به سبب درآمیختن خلّاقانه قصه رمزی صوفیانه، افسانه عامیانه و داستان عاشقانه، با تغییر نام شخصیتهای داستانی به مفاهیم انتزاعی است که در متن «حُسن و دل»، دولایه معنای اولیه و معنای تأویلی را پدید آورده است. حاصل این آمیزش، آفرینش خوانشی صوفیانه و تأویلی از خسرو و شیرین به نام حُسن و دل گردیده که در سطح معنای اولیه خود، داستانی عاشقانه است و شباهتهای بسیاری با «خسرو و شیرین» نظامی دارد. در سطح تأویلی نیز منظومهای عرفانی است که شرح سلوک و دستیابی به معرفت و جاودانگی را روایت میکند. موضوع این پژوهش بررسی شباهتهای خسرو و شیرین و «حُسن و دل» با مقایسه متن دو منظومه به شیوه متن پژوهی است. یافتهها نشان میدهند که عشق دو دلداه موضوع مشترک دو منظومه است. ساختار و فصلبندی دو منظومه شباهتهای بسیاری دارند. در طرح دو منظومه علل و انگیزههای مشابه در رخداد حوادث دیده میشود. همچنین بیش از نیمی از شخصیتهای دو منظومه، نظیر هم و دارای ویژگیهای شخصیتی مشترک هستند. حوادث مشابه در دو منظومه، بسیار چشمگیراست. بسیاری از مکانها نیز نظیر یکدیگرند. در محتوی گفتگوها هم، شباهتهای بسیاری دیده میشود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد، مهمترین سرچشمه حسن و دل خسرو و شیرین است و سیبک نیشابوری، در سرودن داستان عاشقانه از جمله مقلدان نظامی به شمار میرود.