بررسي و تحليل نقش نظريههاي كاربردشناسي در بافت حقوقي، موضوعي جديد است. اين پژوهش در بستري زبان شناختي و با تكيه بر نظريه «كارگفت» جان آر. سرل (1975) به بررسي نقش كارگفت در بافت حقوقي پرداخته است. به همين منظور، متن بيست دادنامه حقوقي صادره از يكي از شعب ديوان عالي كشور به عنوان پيكره انتخاب و از منظر نظريه كارگفت تحليل شد. هدف اصلي اين نوشتار را ميتوان بررسي ميزان تطبيق پذيري نظريه كارگفت با اين متن حقوقي، كاركردهاي ويژه نظريه كارگفت در اين گونه حقوقي و تحليل كاربردشناختي اين رويداد حقوقي ـ گفتماني در دو سطح خرد و كلان از منظر كنش منظوري (غير بياني) دانست. نتايج از تراكم بالاي كارگفت در پيكره، اهميت و تاثير بسزاي آن در بافت حقوقي و به ويژه اين گونه حقوقي (دادنامه) حكايت ميكند. از منظر رويداد گفتماني و بر اساس برآيندهاي مذكور، هر دادنامه حقوقي يك كنش كاربردي ـ اعلامي در سطح كلان گفتمان حقوقي به شمار ميآيد كه تعداد زيادي كارگفت توصيفي و اعلامي و اندكي كارگفتهاي ديگر را شامل ميشود.