نظامی، شاعری است که جوهر شعر و شاعری در وی قویتر، پرمایهتر و پررنگتر از جنبههای فکری ـ فلسفی و پویایی اندیشه در مسیر چون و چراها و حیرتها و دگرگونیها است. سیر تفکر و اعتقاد و اندیشه او بیشتر جریان ثابت و مستمری را میپوید که همانند شیوه زندگیاش، نسبتاً آرام و بیافت و خیز است. دیدگاههای اعتقادی ـ مذهبی وی نیز که بر مسلک اشاعره است، با کاربری ناچیز و ناقابل عقل با «پای چوبینش»! بیشتر بر این یکدستی و یکسانی مددرسان میباشد. چون اساساً اعتراض بر هر چیز و هر جریانی، از تفکر و مقایسه خیزد و ابزار لازم آن هم عقل و خرد است. در تفکری که عقل، گرچه گاه ستایش شده و حتی اثری به نام خردنامه تألیف میگردد، لیکن به کرات به ناکارآمدی و ناتوانی آن تأکید میشود کمتر چیزی مورد اعتراض و انتقاد واقع میگردد. کل هستی با جریانی بسامان و مقدر «به آن چه باید باشد»، جاری است و این نگرش، جهانبینی یکدست و ثابتی را مینماید که در آن تضاد و تناقض خالی است و یا کمتر دیده میشود. از طرفی برتری و غلبه قوه شاعری و جوهره شعری نیز در شاعر، مزید بر علت است و این مجموع از نظامی شاعری ساخته داستانپرداز که بیش از هر چیز قدرت و تخیل و وصف و ایجاد هیجان و جاذبههای ذوقی و عاطفی و حسی در او خودنمایی میکند تا تخیل و تفکر و چون و چراهای برخاسته از حیرت و چالشهای عقلی. لذا در حوزه تناقضهای فکری او بیشتر با کلیتها مواجهیم تا با جزئیات فکری و اندیشههای دقیق موردی.
آموزشهای زرتشت پیامبر ایران درباره روش اندیشیدن و کامیاب شدن در زندگی ، تألیف تهمورث ستنا با ترجمه موید رستم شهزادی، مشتمل بر ترجمه و تفسیر مهمترین بخش اوستا، یعنی گاهان، سرودهای زرتشت است. هدف نویسنده، شناساندن روح و مفاهیم اخلاقی گاهان بهویژه برای جوانان است و همینطور که خود او بیان کرده، تا حد امکان از به کار بردن اصطلاحهای تخصصی احتراز جسته است. کتاب فاقد فصلبندی است. نویسنده ابتدا کلیاتی درباره اوستا و مهمترین بخش آن گاهان بیان کرده و در ادامه، ترجمه سه دعای زرتشتی، یعنی اشم وهو، یثا اهو و ینگه هاتام را آورده و مفاهیم اخلاقی آنها را توضیح داده است. از آنجایی که گاهان مشتمل بر پنج بخش، یعنی اهونودگاه (هات 28-34)، اشتودگاه (هات43-46)، سپنتمدگاه (هات 47-50)، وَهو خشتر (هات 51) و هیشتوایشت (هات 53) است، نویسنده با آوردن هر بخش، بندهای مربوط به هر کدام را نوشته است. روش او اینگونه است که ابتدا پیام و مفهوم هر بند را بهطور مختصر بیان کرده و در ادامه، ترجمه بند مربوط به آن را میآورد
حکیم ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی ابن مؤید نظامی شاعر معروف ایرانی در قرن ششم هجری قمری است. وی بین سالهای ۵۳۰ تا ۵۴۰ هجری قمری در شهر گنجه متولد شد. وی از فنون حکمت و علوم عقلی و نقلی و طب و ریاضی و موسیقی بهرهای کامل داشته و از علمای فلسفه و حکمت به شمار میآمده است. مهمترین اثر وی «پنج گنج» یا «خمسه» است. دیوان اشعار او مشتمل بر قصاید، غزلیات، قطعات و رباعیات است. وی بین سالهای ۵۹۹ تا ۶۰۲ هجری قمری وفات یافت. حکیم گنجه، شاعر شادی و طرب است. هنرمند شادی آفرین، که طبع و قریحه خود را دراختیار افسانه های شفاهی مردم عصر خویش گذاشته و با این کار، آن قصه ها را به نام خود ثبت کرده است. او بزرگترین شاهکار ادبیات غنایی و بزمی و پنج گنج ارزشمند را، از خرابه های فراموشی و نسیان بیرون آورده و نه تنها به ایرانیان، بلکه به جامعه بشری هدیه کرده است. در آسمان ادبیات بزمی ایران، خمسه چون خورشیدی تابان با تلألؤ و درخشش بی مانند خود، بر همگان فخر می فروشد و آثار پس از آن، چون ستارگان کم نوری هستند که گه گاه چشمک می زنند و عرض اندام می کنند ولی فروغ شان در مقابل مهر رخشان اشعار نظامی، کرم شب تاب را فرایاد می آورد.زبان آثار نظامی، فارسی است. او آرمان ها و اندیشه های خود را با واژگان پارسی به رشته آورده و این زبان متضمن رنگ ملی و گذشته فرهنگ و ادبی مردم آن عصر است. ممکن نیست کسی این زبان را بداند، یا با آن آشنایی داشته باشد و از آثار نظامی، لذت و بهره ادبی و زیباشناختی نبرد. «این نکته مسلم است که زبان شعر فارسی یعنی زبان دری، زبان طبیعی و رایج مغرب ایران، مخصوصاً آذربایجان و ایران نبوده و زبان مشرق بوده است که از راه ادبیات وارد این سرزمین شد و حکمرانان سلجوقی که کارگزارانشان همیشه از مردم مشرق و بیشتر از خراسان بوده اند، چون این نواحی را گشوده اند، زبان دری بیشتر در آنجا، رواج یافته است. به همین جهت است که شعر دری در آذربایجان از قرن پنجم و زمان اسدی و قطران آغاز شده و در قرن ششم در زمان ابوالعلاء گنجوی و خاقانی و نظامی و فلکی و مجیرالدین بیلقانی که بزرگترین سرایندگان این سرزمین در این دوره اند، به اوج بلندی خود رسیده است.» نظامی در عمل نیز جزو شاعرانی است، که با توجه به بوطیقای جدید، چهره ای ممتاز دارد. بدین معنی که شعر را اولاً به لحاظ نمایش دادن و تصویرگری به نقاشی و ثانیاً به لحاظ موسیقایی بودن کلام، به موسیقی نزدیک کرده است و از طرف دیگر، با ابزارهای علم بیان، از قبیل: تشبیه و استعاره به جای سخن گفتن، نقاشی کرده است و از طرف دیگر، با ابزارهای علم بدیع بخصوص بدیع لفظی، موسیقی درونی شعر را اعتلا داده است.
پارادوكس واژهاي اروپايي است كه در دوره معاصر به مباحث ادب فارسي وارد شده است و آن را «تناقضنمايي» و اخيرا «پادنمايي» معني كردهاند و در دو زمينه شعري و فكري يا مفهومي قابل بررسي است. آن چه امروز بيشتر زير عنوان «تناقضنمايي» در شعر و ادب فارسي مورد تحقيق واقع شده، زمينه شعري آن است كه ذيل «بديع معنوي» در فنون و صنايع ادبي و به عنوان يک «فن ادبي» يا به تعبير امروزي تر، «آرايه ادبي» تعريف ميشود. اما آن چه ما بدان پرداختهايم از اين مقوله نيست و در اين زمره نميگنجد. حتي نميشود آن را «تناقضنمايي» معني كرد، بلكه بايد صراحتا آن را «تناقض» ناميد. ما تناقض گوييها و تضادهاي فكري، اعتقادي، ادعايي شاعران را در اين مقاله مورد نقد و ارزيابي قرار دادهايم، بدين صورت كه نه تنها «آرايه» يا «فن ادبي» محسوب نميگردد، بلكه بطور كلي از اين مقوله خارج بوده و در دامنه مباحث «نقد ادبي» گنجانيده ميشود. مباحثي كه در حوزه تحقيقات ادبي ما، متاسفانه غريب مانده و كمتر مورد توجه قرار گرفته و بدان پرداخته شده است، در صورتي كه اين گونه تحقيقات، اتفاقا، بيشتر به سرمايههاي فكري نيازمند است و نيز بيشتر به پويايي جريان فكر و انديشه كمک ميكند. همچنين موجب تحول و دگرگوني در بينش و نگرش شخص محقق و نيز مخاطبان آن تحقيق ميگردد.