ادبيات منبعي با ارزش براي کسب اطلاعات و يادگيري دانشها و مهارتها و کسب آگاهي نسبت به خود، ديگران و پديدههاي هستي است و نوع تعليمي آن مهمترين و اصليترين گونه ادبي در تاريخ ادبيات ايران است که از ابتداي شکلگيري ادب فارسي تاکنون رواج داشته است. اين مقاله بر آن است تا ضمن يادآوري کارکردهاي ادبيات در دوره معاصر، ادبيات تعليمي را از نگاه کارکردي مورد بررسي قرار دهد و ويژگيهاي آموزش از راه ادبيات را برشمرد و نشان دهد که امروزه اين نوع ادبي از جهت محتوا و فرم و انواع، گستردهتر شده است. اين پژوهش ميتواند جايگاه ادبيات تعليمي را به عنوان يک پديده فرهنگي و هنري در مجموعه آثار ادبي بنماياند و مشخص کند که اين گونه به چه کار ميآيد و پاسخگوي کدام نيازهاست. اين مطالعه نشان ميدهد که ادبيات تعليمي داراي کارکردهاي متنوعي است و آن را ميتوان امروزه در گونههاي مختلف، از جمله در ادبيات کودک، ادبيات عامه پسند و ادبيات اينترنتي نيز ديد و در فرمهاي ادبي مختلف ازجمله رمان، داستان کوتاه، داستان ميني ماليستي، فيلمنامه، نمايشنامه، وبلاگ و حتي ترانه رديابي کرد. با اين تفاوت که در اين دوران، مفاهيم اخلاقي، سياسي، اجتماعي، حقوقي و ... بيشتر به صورت پوشيده و از طريق دلالت ضمني به مخاطبان القا ميشود، بويژه در ادبيات داستاني که در آن تعليم مفاهيم به صورت غيرمستقيم از راه نشاندادن وضعيتها و شخصيتها اتفاق ميافتد.
این رساله از بهترین مظاهر کوشش ثمربخش یونسکو است. این کتاب صورت مجلس مذاکرات و مباحثات ورزیده ترین معلمان جغرافیای همه عالم است. نویسندگان کتاب به مجموع این جلسات با کمال تواضع نام "استاژ" یعنی دوره کارآموزی داده اند ولی میدانیم که بزرگترین و مهمترین معلمان که غالبا استادان دانشگاه و بازرسان فنی و مربیان این دوره استاژ را بوجود آورده اند. نویسندگان کوشیده اند که تعلیم جغرافیا را منطبق سازند به نوترین روش های آموزش که آن را روش علمی نام نهاده اند...
آموزشهای زرتشت پیامبر ایران درباره روش اندیشیدن و کامیاب شدن در زندگی ، تألیف تهمورث ستنا با ترجمه موید رستم شهزادی، مشتمل بر ترجمه و تفسیر مهمترین بخش اوستا، یعنی گاهان، سرودهای زرتشت است. هدف نویسنده، شناساندن روح و مفاهیم اخلاقی گاهان بهویژه برای جوانان است و همینطور که خود او بیان کرده، تا حد امکان از به کار بردن اصطلاحهای تخصصی احتراز جسته است. کتاب فاقد فصلبندی است. نویسنده ابتدا کلیاتی درباره اوستا و مهمترین بخش آن گاهان بیان کرده و در ادامه، ترجمه سه دعای زرتشتی، یعنی اشم وهو، یثا اهو و ینگه هاتام را آورده و مفاهیم اخلاقی آنها را توضیح داده است. از آنجایی که گاهان مشتمل بر پنج بخش، یعنی اهونودگاه (هات 28-34)، اشتودگاه (هات43-46)، سپنتمدگاه (هات 47-50)، وَهو خشتر (هات 51) و هیشتوایشت (هات 53) است، نویسنده با آوردن هر بخش، بندهای مربوط به هر کدام را نوشته است. روش او اینگونه است که ابتدا پیام و مفهوم هر بند را بهطور مختصر بیان کرده و در ادامه، ترجمه بند مربوط به آن را میآورد
شرحنويسي بر متون ادبي در دوره معاصر از ابزارهاي مهم ترويج ادب فارسي به شمار ميرود و نقش مهمي در فرايند فهم مخاطبان ادبيات دارد. شرحها با برقراري رابطه ميان خواننده، متن ادبي و شاعر يا نويسنده، فهم متن را آسان و زمينه خوانشهاي تازه را از متن فراهم ميآورند. مقدمهنويسي در شرحها اهميت ويژهاي دارد، بخش مهمي از اهداف شارحان به وسيله مقدمهها تامين ميشود و مخاطبان از طريق مقدمهها با محتوا، ساختار شرحها و آثار مشروح آشنا ميشوند. در اين مقاله ضمن اشاره به اهميت و پيشينه شرحنويسي، بر ضرورت رعايت اصول مقدمهنويسي در شرحها تاکيد شده و با بررسي 150 مقدمه از شرحهاي چاپ شده، مهمترين مباحث آنها گزارش، و ويژگيهاي مقدمه مطلوب در اين گونه آثار معرفي شده است. در پايان به اين نتيجه رسيدهايم که مقدمههاي مطلوب در شرحهاي متون ادبي مقدمههايياند که متناسب با نوع اثر، سطح دانش مخاطب و اهداف شرح، مطالب مورد نياز خوانندگان را در حجمي مناسب، به صورت مستدل و مستند، در ساختاري منسجم ارائه کنند.
صادق هدايت، شاخصترين نويسنده ادبيات سياه در عرصه داستاننويسي معاصر ايران است که آثارش بر پايه ياس و نااميدي بسيار شکل گرفته است. هدف از اين نوشتار، شناسايي زمينهها و عواملي است که به سياهنويسي وي منجر شده است. در اين مقاله، نخست از نشانههاي نااميدي در احوال و آثار صادق هدايت بحث شده و آنگاه زمينههاي موجد ياس در وجود هدايت و در تار و پود آثارش با رويکردهاي تاريخي، جامعهشناسانه و روانشناسانه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و تاکيده شده است که ياسگرايي هدايت علاوه بر اينکه در خصوصيات روحي و ويژگيهاي شخصيتي او ريشه داشت؛ معلول اوضاع و احوال سياسي و اجتماعي دوران و وضع خانوادگي او و همچنين محصول جريانهاي فکري ـ ادبي رايج در نيمه اول قرن بيستم بود. مجموعه اوضاع فرهنگي، سياسي و اجتماعي خاص عصر هدايت در کنار ويژگيهاي فردي و خانوادگي، او را با تناقضها و دوگانگيهاي فکري و رفتاري روبه رو کرد و زمينهساز گرايش او به سمت ترديد و ياس شد.