تطرقت هذه الدراسة للمواقف و الاتجاهات السیاسیة للشاعرین المعاصرین احمدالوائلی و محمدمهدی الجواهری اللذین عاشا فی عصر مخاض الحوادث و التطورات السیاسیة التی مرّت علی العراق بدءاً من ثورة العشرین بقیادة علماء الدین و علی رأسهم المرجع محمدتقی الشیرازی و انتهاءاً بحزب البعث و صدام حسین. یفترق الشاعران فی مواقفهماتجاه حزب البعث و علماءالدین و الحرکة الاسلامیة المعاصرة و المد الاحمرالشیوعی الذی سیطرعلی الشارع العراقی فی عهد عبدالکریم قاسم، ویتفقان فی وجهات نظرهماحول الثورة العراقیة ضدبریطانیا و القضیة الفلسطینیة.
قد جاء فی مقدمة هذه الکتاب: «و قد بدأت الکتاب بالحدیث عن جوانب حیاة الشاعر التی قاربت المائة عام التی تحدث نفسه عنها، ثم انتقلت الی رحلته الشعریة بعد بدایاته، ثم عرجت علی مکانته الشعریة و إصداراته، و أثبت مختصراً بالسنوات یبین مراحل حیاته متدرجاً من عام 1921 و حتی وفاته. ثم اخترت نماذج لروائعه و جواهره».
پیوند بسیار کهن ملتهای عرب و ایران باعث شده که زبان فرهنگ و ادبیات عرب و فارسی در تعامل گسترده با یکدیگر قرار گیرند و در عرصههای فرهنگی به ویژه فرهنگ عامه نمود یافته است. تلاشهایی که در زمینه ادبیات تطبیقی صورت گرفته بسیار ناچیز است. از اینرو با بررسی مضمون فقر در اشعار معروف رصافی و پروین اعتصامی پژوهشهایی تطبیقی در ادبیات عربی و فارسی صورت گرفته است. رصافی به دلیل آگاهی به مسائل جامعه به ویژه فقر توجه خاصی نشان داده و حاکمان جامعه عامل را عامل فقر میداند و همچنین پروین اعتصامی نیز سهلانگاری حاکمان را باعث پیدایش فقر جامعه میداند. اما به خاطر زن بودنش کمتر مورد پذیرش جامعه قرار گرفته اما مانند رصافی یتیمان، بیوهزنان و مستمندان جامعه را مورد ترحم قرار میدهد.