فروغ فرخزاد و نازک الملائکه، دو شاعر بزرگ و پیشگام در ادبیات معاصر فارسی و عربی هستند. این دو شاعر که در قواعد عروضی شعر نو، تحولی بزرگ ایجاد کردهاند، ویژگیهای مشترک زیادی دارند که داشتن نگاه و احساس زنانه در شعر، دارابودن دیدگاه انتقادی نسبت به مسائل اجتماعی و برجستگی عامل زمان در شعر و نیز داشتن نوعی یأس و بدبینی از آن جمله است. موضوع محوری شعرهای «بعد از تو» از فروغ و «افعوان» از نازک، زمان است و هر کدام از این دو شاعر، از زاویه خاص خود به زمان پرداختهاند.
در این اثر، نگرش و دیدگاههای سهراب سپهری و فروغ فرخزاد که در آثارشان انعکاس یافته، بررسی شده است .برای این منظور، نگارنده شعر ((مسافر)) سهراب سپهری را برگزیده، ابتدا ساختار درونی و بیرونی آن را تشریح و سپس بنیانهای فکری و معرفتهای عرفانی، روان شناختی و تاریخی آن را بیان میکند .در بخش دوم نیز برای بررسی و تبیین نگاه فروغ فرخزاد به مجموعه هستی، منظومه ((ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد)) انتخاب و بعد از بازخوانی، ساختار آن شروع و بیان شده است.
بررسی شعر نو در پیوند با محیط اجتماعی، گذشته از شناختن و شناساندن موقعیت کلی شعر نو، میتواند روشنگر علل و عوامل اجتماعی و فرهنگی پیدایش و رشد و تکامل این هنر و بیانگر افکار و عواطف شاعر امروز در برخورد با محیط اجتماعی و مبین جهانبینی و هنرآفرینی شاعر نوآور باشد و به بررسی و شناخت ویژگیها و گرایشهای اساسی شعر نو در این مرحله از تاریخ و فرهنگ و هنر مدد رساند. نویسنده در این کتاب ماهیت شعر، شعر و جامعه و شعر معاصر را از دیدگاه جامعهشناسی بررسی کرده است.
«شخصیّت» مهمترین عنصر داستانی است که بدون آن داستان پدید نمیآید. ممکن است در داستان یک شخصیّت و یا بیشتر نقشآفرینی کنند و در این میان شخصیّتی را که نقش کلیدی در پیشبرد حوادث دارد «شخصیّت اصلی» مینامند. «فاطمه» و «مریم» در داستانهای حادثه شرف و سنگهای شیطان شخصیّتهای اصلی داستانی هستند که در آن زنان در پای بت باورهای غلط قربانی میشوند. اگرچه حادثة شرف را داستاننویسی مصری و سنگهای شیطان را نویسندهای ایرانی خلق کرده است. با این وجود درونمایه مشترک (انتقاد از سنّتهای نادرست در ارتباط با زن) دو داستان را بسیار به یکدیگر نزدیک ساخته است؛ به گونهای که میتوان شباهت را در ابعاد گوناگون داستانها مشاهده کرد. نگارندگان در این مقـاله شخصیّت اصلی و شخصیّتپردازی آن را برای بررسی تطبیقی برگزیدهاند تا از طریق مقایسه، نقاط تفاوت و تشابه آن دو را با یکدیگر دریابند. اگر از میان عناصر سازنده داستان این عنصر برگزیده شده از آن رو است که با بررسی شخصیّتهای اصلیِ زن میتوان تا حدّی از مشکلات آنان در جامعه مصری و ایرانی آگاه شد.