اين مقاله به روايت‌شناسي داستان هفت‌گردان به روايت فردوسي در شاهنامه و قصه افراسياب بن پشنگ به روايت انوشيروان مرزبان در روايات داراب هرمزديار مي‌پردازد. به اين منظور پس از بررسي خلاصه دو روايت از ديدگاه راويان، روايت‌شناسي، ساختارشناسي تطبيقي و ريشه‌شناسي بنيادهاي آييني و اساطيري، دو روايت مورد بررسي قرار گرفته است. بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه روايت فردوسي، روايتي دهقاني، ملي و خردگراست كه در آن حذف‌هاي آييني (زردشتي‌بودن رستم) و اسطوره‌اي (ديدار افراسياب با اهريمن) به چشم مي‌خورد. اگرچه به نظر مي‌رسد، اين آيين‌زدايي پيش از فردوسي صورت گرفته، اما ممكن است، اسطوره‌زدايي از سوي وي انجام شده باشد. در برابر، روايت انوشيروان روايتي موبدي با تكيه بر آموزه‌هاي مزديسنايي، اصيل، يكدست، كامل و داراي ژرف‌ساختي اسطوره‌اي و آييني است كه با الگوهاي اساطيري، آييني داستان‌هاي ايراني همخواني دارد. اين داستان نقشي مهم در الگوشناسي روايي داستان‌هاي حماسي ايران، در گذر از روايت موبدي به دهقاني دارد.

منابع مشابه بیشتر ...

58a0900c5a7ba.PNG

نقش‌هاي روايت‌شنو در مثنوي

سمیرا بامشکی, ابوالقاسم قوام

روايت‌شنو يكي از چهار نقش اصلي در روايت (نويسنده واقعي، خواننده واقعي، راوي و روايت‌شنو) است؛ از اين‌رو آگاهي از آن به شناخت ويژگي‌هاي متن روايي منجر مي‌شود. پرسش مقاله حاضر اين است كه تاثير علايق و واکنش‌هاي مخاطب در بسط داستان و نحوه گسترش پيرنگ چگونه است؟ و روايت‌شنو چه نقش‌هاي ديگري در روايت دارد؟ روايت‌شنو در مثنوي بسيار آشکار است؛ راوي مستقيم او را مورد خطاب قرار مي‌دهد و مخاطبي است که اقتدار دارد و از راه نظرها و پاسخ‌‌هاي واقعي ادراک مي‌شود. بنابراين، نقشي تعيين‌كننده در روايت دارد تا جايي كه سوال‌ها، پاسخ‌ها و کنش‌هايش حتي مي‌تواند مسير پيرنگ را تغيير دهد. به طور كلي، چهار نقش منحصربه‌فرد و مهم را مي‌توان براي روايت‌شنوي مثنوي برشمرد كه در اين مقاله به بررسي اين نقش‌ها مي‌پردازيم.

589cdeee1362f.PNG

تداخل درونی در مثنوی

سمیرا بامشکی

«تداخل سطوح روایی» به دو بخش کلی تقسیم می‌شود: حرکت از سطوح فراداستانی به سطوح فروداستانی و حرکت از سطوح فروداستانی به سطوح فراداستانی. در این جُستار انواع حالت‌ها و مُدل‌های نوع اول را با عنوان «تداخل درونی» در مثنوی ـ به‌مثابه متنی شاخص در ادب فارسی که بیشترین نمود تداخل سطوح روایی را می‌توان در آن جست‌و‌جو کرد ـ بررسی می‌کنیم.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57ad925340959.PNG

ساختارشناسي تطبيقي داستان رستم و اسفنديار در نهايه الارب و شاهنامه

رقیه شیبانی‌فر

اين مقاله به بررسي تطبيقي ساختار داستان رستم و اسفنديار به روايت ابن مقفع در نهايه الارب و فردوسي در شاهنامه بر اساس ديدگاه هانزن (بررسي و مقايسه در دو سطح كلي و جزيي) مي‌پردازد. بدين منظور نخست روايت‌هاي مشابه با روايت ابن مقفع و فردوسي گردآوري شده و به تفاوت بنيادين اين روايت‌ها، يعني زردشتي‌بودن يا نبودن رستم، پرداخته شده است. پس از آن، ساختار داستان‌ها در دو سطح كلي و جزيي مورد بررسي قرار گرفته و اين نتيجه حاصل شده است كه روايت ابن مقفع روايتي تاريخي با ساختاري پيوسته است كه در شاهنامه به چند داستان تقسيم شده است، اما روايت فردوسي داستاني هنري و شاعرانه است.

مشاهیر ادبیات فارسی/فردوسی/پژوهش درباره فردوسی فرهنگ و تمدن/اسطوره و فرهنگ پژوهش‌ها/پژوهش‌های تطبیقی
مقاله
57831fefe32b4.PNG

بررسي روايت داستان اسکندر و دارا در دو گزارش ابن مقفع و فردوسي

رقیه شیبانی‌فر

نهايه الارب في اخبار الفرس و العرب کتابي است که نام نويسنده/ نويسندگان و زمان تاليف آن مبهم است. در فراهم آمدن اين کتاب، نويسندگاني همچون عامر شعبي، ايوب بن قريه، عبداله بن مقفع، اصمعي و ابوالبختري سهمي داشته اند و سه دوره زماني (سال 75 ه.، پيش از سال 142 ه. و حدود سال هاي 170-193 ه.) را مي‌توان براي تاليف آن در نظر گرفت. به هر روي اين کتاب ـ به ويژه بخش‌هايي که از زبان ابن مقفع روايت شده است ـ مهم‌ترين منبع در شناخت سيرالملوک وي و به تبع آن خداي نامه دوره ساساني است. از آن جا که شاهنامه فردوسي نيز با واسطه شاهنامه ابومنصوري به خداي نامه می‌رسد، داستان دارا و اسکندر از نهايه الارب و شاهنامه برگزيده شده تا بتوان به سرچشمه اصلي اين دو روايت پي‌برد. با بررسي تطبيقي داستان اسکندر و دارا در اين دو کتاب مي‌توان دريافت که روايت فردوسي در هسته اصلي داستان، دقيقا همان روايت ابن مقفع است، اما فردوسي با نگرش داستاني مطالبي را که به کار وي نمي‌آمده، حذف کرده و در عوض جزئياتي را به آن افزوده است.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در نثر و متون مشاهیر ادبیات فارسی/فردوسی/پژوهش درباره فردوسی
مقاله