ادبيات تعليمي ـ به مثابه نوع ادبي ارزشمند و مهم و بهترين نمود خواننده محوري ـ در کنار ديگر انواع ادبي همچون ادبيات حماسي، ادبيات غنايي و ادبيات نمايشي از پيشينهاي کهن برخوردار است. اين نوع ادبي فارسي، گنجينهاي از آموزههاي اخلاقي است که با هدف دگرگوني رفتاري مخاطب، برانگيختن صفات نيکوي اخلاقي، تعليم حکمت و آموزش اخلاق، تببين مسايل تربيتي، فلسفي، مذهبي و مفاهيم پند و اندرزي و بيدار کردن وجدان خفته وي، تاثيري درخور توجه بر خواننده دارد؛ چرا که پيوندي گسترده با مخاطب دارد. رويکرد شاعران و اديبان به بيان اندرزها و حکمتها در قالب شعر از سده چهارم قمري به بعد آغاز شد و در اين ميان، نورالدين عبدالرحمان جامي ـ سراينده سده نهم هجري قمري ـ جايگاهي بارز در بسط و گسترش ادبيات تعليمي فارسي دارد. ديوان جامي از نظر دارا بودن درون مايههاي حکمي و مفاهيم پندگونه در خور توجه است. قصيده «جلاء الروح» او مشهور به قصيده «شينيه» که از اقبال ويژهاي برخوردار است، سرشار از آموزههاي حکمي و تعليمي است که در آيينه آن ميتوان مضمونپردازي اخلاقي و انديشه ورزي حکمي و پندگونه خاقاني را به آشکارا ديد. هدف از نگارش اين مقاله، تبيين تعاليم حکمي و تربيتي و آموزههاي اخلاقي از طريق کندوکاو در قصيده شينيه «جلاء الروح» جامي است.
حکمت بوعلی سینا، تألیف محمدصالح حائری مازندرانی، کتابی است در پنج جلد با موضوع فلسفه اسلامی خاصه حکمت مشاء به زبانهای فارسی و عربی، با مقدمه عمادالدین حسین اصفهانی مشهور به عمادزاده و به تصحیح حسن فضائلی. حکمت ابن سینا کتابی است که حقایق و اسرار گفتارهای شیخ را که دیگران نادیده انگاشتهاند، کشف نموده و عقاید اسلامی ساده را طبق مقررات قرآن و معتقدات اهلبیت(ع) و اتفاق امامیه و امت، به براهین فلسفی مبرهن ساخته و بدون مبالغه هر فصل یا صفحه از این کتاب، مشتمل بر نکات تازه و یا در بسیاری از مواضع متضمن مبتکراتی است. از جمله مسائلى که در این کتاب با تجزیه و تحلیل و بهصورت صحیح اثبات شده است، اصالت وجود و وحدت وجود، پس از میرداماد است که از زمان صدرالمتألهین تا عصر سبزوارى به بعد رواج یافته و ملاصدرا خودش قبلا از متصلبین در اصالت ماهیت بود، سپس عدول کرد. در این کتاب، یعنى در جلد طبیعیات و علم النفس به تمام ادله اصالت وجود که حاجى سبزوارى به نظم کشیده، پاسخ داده شده و ادله شیخ اشراق و براهین خیام و رساله اعتباریت وجود و تأصل ذات مشروحا مذکور است و کتب میرداماد و شوارق و گفتارهاى محقق طوسى و محققین دیگر حقا اصالت مهیت را به بداهت رسانیدهاند. ابن سینا هم بالصراحه قائل به اصالت ماهیت است و نسبت اصالت وجود بر وجه تباین حقایق وجودات به مشائیه سندى ندارد و متأخرین موجودات را در کلام به وجودات مشائیه اشتباه کردهاند؛ چنانکه در محاکمات بدان اشاره شده و جز صدور و حصول و کون و سائر افعال عموم که همان مقتبس بودن ذات به علت است که شیخ در شفا و غیره آن را تکرار فرموده، چیز دیگرى در خارج نیست و در مسئله وحدت وجود هم عمده شبهه ایشان عدم صحت انتزاع مفهوم واحد از متباینات است. محمدصالح حائری مازندرانی میگوید: بس است در شکستن این طلسم مبطل السحر این جادو و نقض به مفهوم مناقصه و مضاده و مقابله و مفاهیم مراتب اعداد، بلکه مفهوم نفس تعدد و مفهوم کثرت که از منشأ متعدد و متکثر و متباین و متقابل برمىخیزد و در این کتاب در رفع این شبهات چیزى فروگزار نکردهاند - و أين العيان من البيان - به نظر حسین اصفهانی (عمادزاده) با توجه به تقریرات مازندرانی، مطالعه و تدریس این کتاب براى دانشکده معقول و طلاب و مبتدى و منتهی واجب است تا محصلین و مدرسین معقول هر دو از حقایق حال طبق کتاب و سنت و عقاید اهلبیت(ع) و فقها و محدثین و روات عالیقدر و متکلمین عظیمالشأن آگاه شوند و در هیچگونه خطرى یا توبیخى واقع نگردند و از تحصیل و تدریس علم معقول محروم نمانند و منویات فقهای عالیقدر و مراجع فتوى تأمین گردد.
حکمت بوعلی سینا، تألیف محمدصالح حائری مازندرانی، کتابی است در پنج جلد با موضوع فلسفه اسلامی خاصه حکمت مشاء به زبانهای فارسی و عربی، با مقدمه عمادالدین حسین اصفهانی مشهور به عمادزاده و به تصحیح حسن فضائلی. حکمت ابن سینا کتابی است که حقایق و اسرار گفتارهای شیخ را که دیگران نادیده انگاشتهاند، کشف نموده و عقاید اسلامی ساده را طبق مقررات قرآن و معتقدات اهلبیت(ع) و اتفاق امامیه و امت، به براهین فلسفی مبرهن ساخته و بدون مبالغه هر فصل یا صفحه از این کتاب، مشتمل بر نکات تازه و یا در بسیاری از مواضع متضمن مبتکراتی است. از جمله مسائلى که در این کتاب با تجزیه و تحلیل و بهصورت صحیح اثبات شده است، اصالت وجود و وحدت وجود، پس از میرداماد است که از زمان صدرالمتألهین تا عصر سبزوارى به بعد رواج یافته و ملاصدرا خودش قبلا از متصلبین در اصالت ماهیت بود، سپس عدول کرد. در این کتاب، یعنى در جلد طبیعیات و علم النفس به تمام ادله اصالت وجود که حاجى سبزوارى به نظم کشیده، پاسخ داده شده و ادله شیخ اشراق و براهین خیام و رساله اعتباریت وجود و تأصل ذات مشروحا مذکور است و کتب میرداماد و شوارق و گفتارهاى محقق طوسى و محققین دیگر حقا اصالت مهیت را به بداهت رسانیدهاند. ابن سینا هم بالصراحه قائل به اصالت ماهیت است و نسبت اصالت وجود بر وجه تباین حقایق وجودات به مشائیه سندى ندارد و متأخرین موجودات را در کلام به وجودات مشائیه اشتباه کردهاند؛ چنانکه در محاکمات بدان اشاره شده و جز صدور و حصول و کون و سائر افعال عموم که همان مقتبس بودن ذات به علت است که شیخ در شفا و غیره آن را تکرار فرموده، چیز دیگرى در خارج نیست و در مسئله وحدت وجود هم عمده شبهه ایشان عدم صحت انتزاع مفهوم واحد از متباینات است. جلد چهارم، داستانهای علم النفس به قلم شیخ، مانند رساله طیر با شرح بشر بن ناصر هاشمی بغدادی و رساله حي بن یقظان با شرح ابومنصور بن زیله بغدادی که از شاگردان شیخ بوده و مواضع لازمه از اصل و دو شرح مزبور را شرح عربی نمود و مجموع آن را ترجمه به فارسی کرده و ترجمه دو قصه سلامان و ابسال به تلخیص محقق طوسی و ترجمه به رساله طیر سهروردی و شرح فارسی مختصر بر قصیده شیخ در نفس بدون اقتباس از دیگران و سائر مهمات مربوط به کتاب حکمت ابن سینا که تحلیل شده است.
دانشگاه تربیت معلم سبزوار به مناسبت چهل و اندی سال کوشش های علمی و اندیشه ورزی استاد دکتر سیدمحمد علوی مقدم همایش نکوداشتی با هدف ارج نهادن به خرد، اندیشه و دل آگاهی در 13 اردیبهشت 1380 برگزار کرد و کیمیای سخن مجموعه مقالاتی است که به همین مناسبت در سه بخش "یادها، خاطره ها و باورها" ، "زبان، ادبیات و نقد ادبی" و "علوم قرآنی، علوم بلاغی و معرفت شناسی" در برابر دیدگان اهل اندیشه، خردمندی و فرهیختگی قرار می گیرد
در پژوهشهای پیشین، کاوش درباره مضمون عیاری و آموزههای جوانمردی و جریانها و شاخههای این آیین اجتماعی ـ سیاسی عموماً بر اثر غلبه گرایش و نگاه نخبهگرای محققان و محوریت و جایگاه ویژه قرآن کریم و متون دینی، بیشتر معطوف به متون عرفانی منثور و گاه منظوم بوده است. روشنگری و بازنمایی ارتباط تنگاتنگ و کهن عیاری و جوانمردی با متون حماسی و نمایاندن آموزههای تعلیمی ـ القایی این جمعیت اخلاقی میتواند گامی نو و جهتساز باشد تا خاستگاه اولیه و ایرانی عیاری را آشکار سازد و برخی برداشتهای نادرست موجود را نیز در این مورد اصلاح نماید. با این چشمانداز نوشتار حاضر کوشیده است نخست مبانی نظری تحقیق را در چهار محور روایتهای حماسی منثور، ادبیات تعلیمی و چیستی و زیرشاخههای آن، پیشینه تاریخی و فراز و فرودهای جوانمردی و عیاری معرفی کند و سپس با رویکرد تطبیقی موردی و گونهشناختی، به تحلیل و توصیف آموزههای تعلیمی ـ القایی عیاران و جوانمردان در دو حماسه منثور سمک عیار و داراب نامه بپردازد. دست آوردهای جستار حاضر، ناگفتهها و ابعادی را آشکار میسازد که پیشتر بدانها توجهی نشده است.