در عصری که تراکم جمعیت، رشد صنعت و توسعه تکنولوژی، به نحو چشمگیری از تفرج و انبساط بشر کاسته و تنشهای عصبی، فشارهای مختلفی را بر او تحمیل نموده و بیش از پیش موجبات افسردگی و فرسودگی او را فراهم کرده است، بررسی و تحلیل مقوله شادمانگی و معرفی عوامل افزایش آن از منظر شاعران ایرانی، از موضوعاتی است که میتواند به ترویج و تعمیق شادزیستی و خوشباشی و شادمانگی روحی بشر کمک کند. البته ذهن و زبان شاعران ایرانی در دورههای مختلف، واژه شادی و مترادفات و عوامل ایجاد آن را رواجی تمام داده است که در این مقاله به اختصار به آن اشارت رفته است اما آنچه به طور خاص مورد تحلیل این مقاله است عوامل مشترک شادمانگی از منظر سه شاعری است که پرداختن به آن به دلیل اختلاف مبنایی در فکر و اندیشه آنان، به ظاهر متناسب نمینماید، چرا که خیام به معنی خاص عارف نیست و مولانا صد درصد عارف است و نظامی با مولوی ـ هرچند کمتر از خیام ـ متفاوت است و لیکن از آنجا که هر سه شاعر از معدود بزرگانیاند که ساحت بسیاری از معتقدات عمومی را شکسته و خارج از دستهبندیهای مشربی، با پویایی رای و فکر و نظر و با معرفتی به معنای اعم به مسایل مهم، اساسی و والای انسانی پرداختهاند؛ نگارنده تا حد مقدور فارغ از مُهری که به عنوان حکیم یا عارف بر پیشانی هر یک خورده است به بررسی و تحلیل عواملی که در این سه منظومه متلاقی دیده است خواهد پرداخت و به روش تحلیل مقایسهای عوامل مشترک شادمانگی را در شعر خیام، مولوی و نظامی جستجو خواهد کرد.
در این مجموعه، دو رساله کوتاه از حکیم "عمر خیام"، متن عربی و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .در رساله اول، سه مسئله مطرح و پاسخ داده شده است .این مسائل درباره نفوس ناطقه، حوادث امکانی باطل، و اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت، و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود، است .رساله دوم نیز "پرتوی عقلانی بر موضوع علم کلی "نام دارد .
کتاب حاضر نظریات تمام مکاتب مختلف جهان و فلاسفه ای را که در زمینه ارائه مدل انسان کامل سخن گفته اند، بررسی نموده و بالاخره در درس پنجم انسان کامل از دیدگاه: فارابی - عرفا - مولوی (متفکران اسلامی) ارائه شده است.
هدف این مقاله تبیین اندیشههای ملامتی و جوانمردانه سعدی و بازتاب این اندیشهها در غزلیّات اوست. بر این مبنا، کوشش نگارنده بر این بوده است تا به این پرسش اصلی پاسخ دهد که «آیا سعدی اساساً اهل ملامت و فتوّت بوده است یا خیر؟» و پس از این مقدّمه با بررسی غزلیّات وی به این نتیجه میتوان رسید که وی با توجّه به فرضیّات مطرح شده، از سقّایان زمان خود بوده است. برای پاسخگویی به این پرسش، نخست مقایسهای مختصر بین دو آیین «فتوّت» و «ملامت» صورت گرفت. سپس با تکیه بر اصول عام مربوط به این آیینها در کُتُب معتبر و با استناد به شماری از غزلیّات سعدی، کوشش شد دیدگاههای او در باب آیینهای یاد شده تشریح گردد. آنگاه با ارائه آماری از برخی واژهها و اصطلاحات کلیدی مطرح در میان اهل فتوّت و ملامت در غزلیّات شیخ اجل، تلاش شد تا مستنداتی برای صحّت برداشت نگارنده ارائه گردد.
عشق و امید از مضامینی است که همواره در شعر شاعران ایرانی مطرح شده است. کارکرد این واژهها در سلامت روانی جامعه و ایجاد زندگی سالم و بدون دغدغه موثر است، بویژه در جوامع پر از گرفتاری و تنش امروز، خوشبینی و امید به عنوان کیفیتی اساسی و ارزشی میتواند زیربنای رفع بسیاری از موانع و معضلات زندگی باشد. با توجه به این مهم، نگارنده بر آن است در این مقاله به تلاشهای شاعران معاصر که با گسترش این ارزشها توانستهاند از آفاق انسان دوستی فرهنگ کهن ما را به چشم اندازهای انسانی جدید پیوند دهند، بپردازد و گوشهای از افکار و اشعار آنان را در برابر ناامیدی و انفعال و نفی حرمتها و فروداشتهـا بنمایاند. روش تحقیق در این مقالــه بررسی و تحلیل اشعـار امید بخش آن دسته از شاعران معاصر است که با وجود تمام ناگواریها و تلخکامیهای خود، برای لحظاتی مخاطبان خویش را به گلزار فرح بخش امید هدایت نمودهاند.