يكي از گسترههاي علوم انساني كه رابطه تنگانگي با ادبيات دارد، گستره روانكاويست كه نظريهپردازان براي واكاوي و نمودن آرايش آن، از مضمونهاي ادبي بهره ميگيرند، كه اين بهرهگيري كاوش روانكاوانه آثار ادبي را نيز در پي دارد. از جمله گونههاي ادبي مورد توجه روانكاوان، گونه فراواقعي است كه به علت نوسان بين واقعيت و اوهام و رخنه در درون شخصيتها، موضوع تحليلهاي روانكاوانه بسياري قرار ميگيرد. شكوفايي ادبيات فراواقعي و علم روانكاوي در يك بازه زماني مشترك و دغدغههاي همسان اين دو گستره، بر غنا و ظرافت واكاوي روانشناختي آثار فراواقعي ميافزايد. گي دو موپاسان خالق فرانسوي صاحب نام داستانهاي فراواقعي و علاقهمند به علم روانكاوي، با مجموعه آثار فراواقعي خويش و به ويژه اورلا، راه را بر تحليلهاي روانكاوانه همه سويه و ژرفي ميگشايد. از اين روست كه اين مقاله ميكوشد تا با درنگ بر جو رواني حاكم بر داستان اورلا از منظر نظريههاي روانكاوانه، به تبيين بحران هويت شخصيت اصلي در اثر رويارويي با عوامل فراواقعي و نيز نقش مفاهيم بيگانگي دلهرهآور و همذات در ايجاد اين بحران بپردازد و در نهايت احتمال بازيابي هويت از هم گسيخته شخصيت را بررسي كند.
کتاب آینده یک پندار یکی از کتابهای زیگموند فروید دربارهٔ دین است. وی این کتاب را در سال ۱۹۲۷ نوشت. در کتاب آینده یک پندار زیگموند فروید تفسیر خویش از منشأ پیدایش، توسعه، روانکاوی و آینده دینها را بیان میکند. فروید به دین چون یک سامانه باور محور نگاه میکند. از دیدگاه فروید ، دین «روان آزردگی جهانی» نوع بشر است و تجلیات دینی را صرفاً باید نمونهای از علایم روان رنجوری در افراد دانست. او مسئله ایمان به خدا را، تثبیتی از یک آرزوی حفاظت و حمایت توسط وجودی پدرگونه میداند، میل به کمک شدن و نجات یافتن. فروید ایدهٔ خدای قادر مطلق را به عنوان تجلیل جمعی از انگارهٔ پدر فردی تفسیر میکند. در حالی که بشر با بیدار شدن از پندارهای کودکانه و به کار بردن خرد و مهارت خود، اگر نتواند خود را نجات دهد، لااقل میتواند به خویشتن کمک کند. فروید کوشش کرده تا توجه ما را به سوی آیندهای که در سر راه فرهنگ انسانی است جلب نماید. در فرایند گسترش اندیشههای خویش، وی دریافت که ناچار است که دربارهٔ منشأ پیدایش و اهداف فرهنگ انسانی چنانکه هست، بررسی نماید. از دیدگاه فروید، اصطلاح فرهنگ انسانی همهٔ مفاهیمی که زندگی انسانی را فراتر از شرایط جانوری بردهاست، را شامل میشود. این کتاب را هاشم رضی به فارسی برگرداندهاست
فرویدیسم در فرهنگ اروپا و آمریکا و قارههای دیگر تأثیر وسیعی برجای گذاشته است. نهتنها روانپزشکی و روانشناسی، بلکه علوم اجتماعی و فلسفه نیز از آن متأثر شدهاند؛ از آن ادبیات و هنرها و آموزش و پرورش و زندگی عملی جامعهها نیز از نفوذ آن مصون نماندهاند، چنانکه بسیاری از مصطلحات فرویدیسم و مشتقات کلمه فروید، مانند صفت فرویدی به معنای عشقی یا جنسی و فعل فرویدی ساختن و اسم فرویدیانا به معنی دنیای فرویدی یا دنیای عشقی در زبانهای گوناگون راه یافتهاند. این کتاب حاصل کوششی است که نویسنده برای بازنمای فرویدیسم مبذول داشته است.