575d0bb01ccba.PNG

تحلیل جرم زبانی «دروغ در نظام قضایی» از منظر زبان‌شناسی حقوقی (مطالعه موردی در محاکم قضایی تهران)

زبان‏شناسی حقوقی (قانونی)، رشته‌ای است که با هدف‏های حقوقی موجود در نظام قضایی، هم‏راستا شده است و بر تمام شاخه‌های زبان‏شناسی، از‏جمله آوا‏شناسی، معنا‏شناسی، گفتمان و... تأکید می‌کند. این علم در ایران، چندان شناخته‏شده نیست؛ اما می‌تواند در نظام قضایی، کار‏بردی در‏خور توجه داشته باشد. هدف از نوشتن این مقاله، آن است که نشان دهیم چگونه ابزار‏های زبانی می‌توانند با تحلیل زبان‏شناختی، به شناسایی جرم زبانی کمک کنند؛ به‏ویژه زمانی‏که هیچ‏گونه مدرک معمول و شفافی در‏دست‏رس نیست. جرم زبانی به برخی کنش‏های گفتاری اطلاق می‏شود که معمولاً غیر‏قانونی هستند؛ به عبارت دیگر، جرم زبانی با کنش منظوری صورت می‌پذیرد؛ مانند دروغ، فریب، تهدید، ارتشا و... . برای نگارش مقاله حاضر، پس‏از مشاهده پرونده‌های متعدد در داد‏سرا و پلیس آگاهی تهران بزرگ، یکی از داده‌هایی را که جرم زبانی «دروغ» در آن وجودداشت، برگزیده و سپس آن را تحلیل کرده‏ایم. این داده نسبتاً کامل در دو مرحله تحلیل شده است: نخست، جمله‏های متهم به‏لحاظ زبان‏شناختی و سپس روابط قدرت؛ در‏نهایت، به این نتیجه رسیده‏ایم که عوامل زبانی مانند ابزار معنایی (طرحواره ذهنی و قالب ذهنی، معنای فعل)، ابزار نحوی (وجه فعل)، ابزار کلامی (روابط قدرت) و... می‌توانند در شناسایی و تحلیل جرم زبانی، مؤثر باشند. دروغ هم در داد‏سرا و هم در پلیس آگاهی به‏عنوان «ضابط قوه قضایی»، جرم تلقی می‏شود. شایان ذکر است که بررسی تمام جرایم زبانی در یک مقاله ممکن نیست؛ از این روی، در پژوهش حاضر، تنها جرم «دروغ در نظام قضایی» را بررسی کرده‏ایم.