در سال 1997 م. مجموعه مقالاتی با عنوان"نی مولانا روم" به زبان انگلیسی در هند به چاپ رسید که بررسی یکی از مقالههای آن که نویسندهاش رسیه گووین بریتانیایی است موضوع این مقاله خواهد بود. وی به دلایلی ادعا میکند که شمس تبریز هندی الاصل است و در طول مقاله خود سعی در اثبات این مدعا دارد. ضمن طرح دلایل نویسنده، اینجانب آنچه را که در نقد نظر رسیه گووین لازم میدانم در مقاله حاضر خواهم آورد.
کتاب "جشن قرن هفتم ملای روم" مولانا در خانقاه شمس تبریزی اثر استاد شهریار، به کوشش کریم خمسه.
کتاب حاضر نظریات تمام مکاتب مختلف جهان و فلاسفه ای را که در زمینه ارائه مدل انسان کامل سخن گفته اند، بررسی نموده و بالاخره در درس پنجم انسان کامل از دیدگاه: فارابی - عرفا - مولوی (متفکران اسلامی) ارائه شده است.
در این کتاب برخی از مقاله های سید امیر حسن عابدی (1921-2011) نسخه شناس و استاد ادبیات فارسیِ هندوستان به زبان اردو آمده است. فهرست کتاب: «مقدمه- از: شریف حسین قاسمی»؛«شاهنامه فردوسی و هندوستان»؛ «ترجمه از زبان های دیگر به فارسی»؛ «حیاتی گیلانی و تغلق نامه»؛ «دو غزلِ اردو در دوره همایون و اکبر»؛ «کامی شیرازی»؛ «نوعی خبوشانی»؛ «کلیات ساعی»؛ «پَندَت زنده رام موبد کشمیری»؛ «نظیر اکبر آبادی و سبکِ هندی»؛ «جلیس المشتاق»؛ «ادبیاتِ اجتماعی و انقلابیِ ایران»؛ «بنیانگذارِ شعر نو در ایران»؛ «افغانستان و هندوستان».
«عبرت الغافلین» اثر میرز محمدرفیع متخلص به سودا رسالهای است که باید آن را نمونهای ارزشمند نقد ادبی خواند. میرزا محمد سودا شاعر معروف زبان اردوست که در قرن دوازدهم هجری در هند میزیست. او افزون بر دیوان اردو، دیوان مختصر فارسی را هم به جای گذاشته است. این کتاب که تاریخ تألیفش معلوم نیست، پاسخ به خردهگیریهای میرزا فاخر مکین بر کلام شعرای برجسته فارسی است.