یکی از زیباترین داستانهای هفتپیکر نظامی، داستان پادشاه سیاهپوش است. این داستان به دلیل ویژگیهایی که دارد زمینه را برای بازخوانی مجدد از منظر نظریههای ادبی معاصر از جمله ساختارگرایی مهیا میسازد. از آنجا که ساختارگرایی در ادبیات، از خود نظام ادبیات به عنوان مرجع بیرونی آثاری که بررسی میکند، استفاده میکند، جایگاه ارزشمندی در مطالعات ادبی دارد. مقاله حاضر به بررسی ساختار داستان پادشاه سیاهپوش از منظر رمزگانهای بارت میپردازد. این رمزگانها عبارت است از رمزگان معناشناسانه، رمزگان فرهنگی، رمزگان هرمونتیک، رمزگان نمادین و رمزگان اعتباری. در رمزگان کنش روایی از نظریات گرماس بهره جستهایم. این مقاله میکوشد شاهدهای عینی و ملموسی از داستان پادشاه سیاهپوش بر اساس رمزگانهای بارت ارائه کند، برای مثال در سطح ظاهری رمزگان معناشناسانه از حرص آدمی سخن به میان میآید، اما در سطح استعاری از میوه ممنوعه، معراج و نظایر آن گفتگو میشود. داستان پادشاه سیاهپوش عجیبترین داستان هفت گنبد نظامی است و بیش از همه آنها دارای ظرفیت قرائتهای ادبی نوین است. این داستان همچنین در میان داستانهای دیگر قدیمی ایران بینظیر یا دستکم نادر است.
چون پایه این دفتر بر تلاشی "نمادین" است و خواست انجامین: نمودن "نماد" است نه شکافتن آن، و نمایش راز است نه گشایش آن، و این دفتر، نه از پی پزوهش در آثار نظامی است که برای نمایش "نماد" است، تا برانگیزاننده اندیشه پژوهشگران گردد از این رو باز نمودن نکته هایی اجتماعی، بایسته می نماید. نکته در خور نگاه اینست که: بیشتر پژوهشگران روزگار ما، جهان و رویدادهای گذشته را با ترازوی قرن نوزدهم و بیستم می سنجند و با حال و کار گذشتگان، از این دریچه نگاه می کنند و به ناچار همه می لغزند و لغزیده اند و سبب گمرهی های فراوان نسلهای جوان روزگار ما شده اند. اگر به این نکته توجه داشته باشیم و هر پدیده را با ترازوی زمان خودش بسنجیم، کهر بهنجار انجام داده این و جدول ارزشهای ویژه ای برایمان پدیدار می گردد. خردمندانی چون نظامی، در دل تاریکی زیسته اند و با تلاشی پیکارگونه روزنه هایی به سوی روشنایی باز کرده اند. گاه در میان سخنانشان بدسگالیهایی به چشم می خورد که هول انگیز است و اگر با چشم باز و با شناخت روزگار آنان و با ترازوی زمانشان، آنها را ننگریم و نسنجیم درباره آنان ستمکارانه داوری کرده ایم...
کتاب «هشت بهشت و هفت پیکر» مجموعه ای از آثار تحقیقی دکتر محمدجعفر محجوب در دنیای بی کران ادبیات فارسی است. گویا اثبات این نکته که پنج گنج امیر خسرو به پیروی از خمسهء نظامی سروده شده است به آوردن دلیل و برهان نیازی ندارد.چه خسرو خود در آغاز تمام مثنویهای پنج گنج بصراحت بدان اشاره کرده و اگر هم نکرده بود نام و مضمون و روال داستان بر این تقلید گواهی میداد. در نظر بنده در میان آثار نظامی،هفت پیکر شاهکار اوست و در آن از نقطههای ضعفی که از نظر فن داستانسرایی ممکن است در بعضی آثار دیگر وی یافت شود خبری نیست.هفت پیکر چهارمین داستانی است که نظامی سروده و پس از آن به نظم اسکندرنامه(شرفنامه واقبالنامه)پرداخته است و اگرچه آخرین اثر او اسکندرنامه است لیکن ایرانیان و فارسی زبانان از آن روی که به اسکندر به چشم مردی متجاوز و مخرّب تمدن ایارن مینگریستند نتوانستند او را بعنوان یکی از قهرمانان حماسهء ملّی خویش بحساب آورند و از این روی اگرچه زبان اسکندرنامه و شیوهء بیان نظامی در این کتاب در حد اعلای پختگی و فصاحت است و بعضی از فصلهای این کتاب را میتوان از شاهکارهای ادبی فارسی در قرن ششم بحساب آورد لیکن بر روی هم اسکندرنامه نتوانست آن محبوبیّتی را که خسرو و شیرین و هفت پیکر و حتی لیلی و مجنون بدست آوردند کسب کند.....
ساختارگرايي ادبي يکي از روشهاي تحليل است که در دهه 1960 به اوج شکوفايي رسيد و ريشه آن را در زبانشناسي ساختارگرا بايد جست. تقابلهاي دوگانه اساس تفکر ساختارگرا است. در اين مقاله، شعر احمد رضا احمدي بر مبناي همين تقابل تحليل شده است که ما را به شناخت متفاوت و تازهاي از شعر او رهنمون ميگردد. احمدي، از شاعراني است که با انتشار کتاب طرح در سال 1341 به عنوان بنيان گذار موج نو شناخته شد. تقابلهايي که مد نظر است، در سه دسته کلي حضور و غياب جاي ميگيرند: 1. بينش نوستالژيک (کودکي/ بزرگسالي، وضعيت مطلوب گذشته/ وضعيت نامطلوب امروز) 2. مرگ و زندگي 3. شکوه و شکايت (ارزشها/ ضد ارزشهاي شعري گذشته و زمان حال شاعر، ارزشها/ ضد ارزشهاي اخلاقي، انساني ...). نتايج به دست آمده نشان ميدهد، تعداد اشعاري که در شکوه و شکايت جاي ميگيرند، بيش از ديگر تقابلهاست. تقابل عمده شعر احمدي، تقابل بين فرم و محتوا است؛ همان تقابل شکلهاي جديد موج نويي با محتواي اندوهناک. همچنين پيشنهادهاي شعري احمدي را در حوزههاي زباني و فرمي در اشعار شاعراني چون، علي باباچاهي، سيد علي صالحي و همچنين شعر شاعران حرکت و پست مدرن ميتوان مشاهده کرد.