میان ادیان الهی مشابهتهای بسیاری در عقاید مربوط به مبدأ روح، سرنوشت روح پس از مرگ، رستاخیز، داوری و بهشت و جهنم وجود دارد که این امر حاکی از ارتباط ادیان با یکدیگر است. هر چند این ارتباط؛ بویژه در ادیان توحیدی همچون یهود و اسلام بیشتر به چشم میخورد؛ اما بررسی مشابهات دو دین زرتشتی و یهودی نیز به دلیل ارتباط فرهنگی و سیاسی میان زرتشتیان و یهودیان پس از سقوط اورشلیم و اسارت یهودیان به دست بخت النصر و سپس فتح بابل توسط کوروش و آزادی یهودیان که زمینهساز نفوذ فرهنگ ایرانی و عقاید زرتشتی در اعتقادات یهود گشت، حائز اهمیت است. از جمله این مشابهات اعتقاد به ماهیت دوگانه روحانی و جسمانی انسان، پذیرفتن روز رستاخیز به عنوان امری مسلّم و مراتب بهشت و جهنم نزد پیروان این دینهاست. با مطالعه در اعتقادات ادیان به طور کلّی و در باب مباحث مربوط به آخرت شناسی و حیات روح پس از مرگ به صورت جزئی تر، چنان که موضوع این نوشتار است، میتوان به یکی بودن منبع تعالیم آنان که همانا وحی پروردگار است پی برد. اگرچه بعضی عقاید موجود در دو دین یهودی و زرتشتی در سه اثر عرفانی که در این جستار مورد بررسی قرار گرفتهاند، وجود ندارد، مانند وجود تناسخ و حلولگرایی در یهود که در برخی منابع؛ بویژه آثار کابالیستی بدان اشاره شده است، امّا شباهتهایی هم وجود دارد که به سبب اشتراک مبدأ وحی است و نمیتوان این مشابهات را انکار کرد.
کتاب حاضر مجموعه اشعاریست متضمن غزل و مثنوی و رباعیات و چند چکامه در توحید و عشق و محبت و بر سیر و سلوک عرفانی سروده شده است. مولف کتاب سیدنقی عدل طباطبایی متخلص به مفتون است و این مجموعه اشعار در سال 1363 توسط سیدعباس عدل طباطبایی منتشر شده است
کتاب حکمت الهی: عام و خاص، دورهای مناسب، چکیده و روان جهت آموزش حکمت الهى، فقه اکبر، کلام و فلسفه اسلامى، از قرون اول حکمت تا عصر حاضر به قلم یکی از دانشمندان و حکیمان برجسته معاصر مهدی الهی قمشهای در مورد حکما و خردمندان الهى عالم است. مطالب کتاب حکمت الهی: عام و خاص همه با ادله عقلى منطقى و قرآنى مبرهن گردیده؛ یا به وجدان و ذوق اهل معرفت و کمال مستند است. در هر عصر کسانى مخالف با این گونه حقایق الهى بوده؛ لیکن آنها مردم جاهل و عامى و مخالف علم و دین و دشمنان حقیقى انبیا و اولیاى حق هستند؛ چنانکه حضرت على (ع) فرموده: الجاهلون لأهلِ العلم أعداءُ و الناس أعداء ما جَهِلوه. زیرا گفتار حکما تبعا لأنبیاء و أولیاء الحق اکثر در مبدأ و معاد و معارف الهى است که پایه و اصل دین است.....
«درد و رنج» به عنوان يكي از وجوه برجسته تراژيك زندگي، از مسایلي است كه هر انساني در زندگي خود با آن روبه روست. اين مساله در هنر و ادبيات به طور عام، و به طور خاص در ادبيات معاصر به ويژه شعر زنان به گونهاي منعكس شده كه بررسي و تحليل آن، نيازمند تحقيق وسيع و جامعي است. موضوع اين مقاله، بررسي اشعار دو شاعر برجسته زن معاصر يعني فروغ فرخزاد و سيمين بهبهاني با توجه به ماهيت، مفهوم و مصاديق مختلف درد و رنج و با تاكيد بر مساله وجودشناسي درد و رنج (انواع، علل و نتايج آن) است. نويسندگان در اين پژوهش ضمن اشاره به ماهيت و نتايج درد و رنج به مقايسه جنبههاي وجودشناسي درد و رنج در اشعار اين دو شاعر ميپردازند؛ گفتني است زمينه اصلي بحث، تمرکز بر فلسفه وجودي درد و رنج در حوزههاي انواع درد و رنج، علل درد و رنج و راههاي رهايي از آن است.
محمد بن سلیمان، ملقب به فضولی در عراق متولد شد. درباره زادگاه او اختلاف است. بعضی کربلا، بعضی بغداد و بعضی حله را زادگاه او شمردهاند. سال تولد او نیز دقیقاً معلوم نیست و بیشتر احتمال دادهاند که دهه آخر قرن نهم متولد شده باشد. درباره سال وفات او چندان اختلافی نیست. عهدی بغدادی صاحب گلشن شعراء که معاصر او بوده، اشاره کرده است که در سال 963 هجری به مرض طاعون در شهر مقدس کربلا درگذشته است.