از زمره حکمای نامدار قرن یازدهم هجری قمری، حکیم ابو القاسم میرفندرسکی است که علاوهبر علو مقام فلسفی،از بزرگان اهل معنا و عرصهء عرفان نیز به شمار آمده است.قطعه منظوم بجای مانده از او معروف به«قصیده یائیه» حاوی مضامین بلندیست که چند شرح مفصل و مختصر را به خود اختصاص داده است و علاوهبر آن افق جدیدی از ذوق و مشرب فکری سراینده آن را به نمایش میگذارد. استاد و مدرس حکمت مشاء، عارف قلندر و شارح آثار متصوفه، متبحر در علم کیمیا و دانشهای باطنی و بالاخره حکیم صاحب ذوق و سراینده توانای اشعار حکمی گوشهای از اوصافی است که صاحبان تراجم و رجال در حق این چهرهء نهچندان شناخته شدهء عصر صفوی آوردهاند. پیچیدگی شخصیت میر چنان است که قضاوت در خصوص مشرب فکری وی را دشوار میسازد و یکی از جهات آن مضامین قصیده یاد شده است که در این نوشتار ضمن بازخوانی فقراتی از آن، وجوهی از ذائقه حکمی این چهره بزرگ عرصه فلسفه و عرفان اسلامی را ملاحظه خواهیم کرد.
به طور مسلم ظهور چشمگیر مکتب فلسفی اصفهان زمانی بوده که صفویه این شهر را به عنوان پایتخت برگزیدند و حکمایی چون سیدمحمدباقر استرآبادی (میرداماد)، شیخ بهاءالدین محمد عاملی (شیخ بهایی) و سیدابوالقاسم موسوی حسینی (میرفندرسکی) در آن رحل اقامت افکنده و بازار مباحث فلسفی رونق بسزا یافت. از آن زمان به بعد چراغ حکمت در این شهر خاموش نشده و تا امروز مکتب فلسفی اصفهان به حیات خود ادامه داده و به ظهور حکمایی چون شیخ محمود مفید، سیدصدرالدین کوهپایهای و حاجمیرزا علی آقای شیرازی منجر گردیده است. نویسنده در این کتاب مکتب فلسفی اصفهان از آغاز تا امروز را بررسی کرده است.
نویسنده در آغاز دربارهی هویت فرهنگ و هنر بحث میکند و طی آن خاطرنشان میسازد که هویت ایرانی اسلامی، بیش از هرچیزی در هنر و انواع گوناگون آن جلوهگر شده است. وی سپس اطلاعات گوناگونی در خصوص خوشنویس، تذهیب و جلید، نگارگری، نقاشی، مرقعات، معماری و موسیقی در عهد صفوی یا مکتب اصفهان، به دست میدهد. به تصریح نویسنده: مکتبهای خوشنویسی هرات و تبریز در واقع زمینهساز هنر درخشان و خوشنویسان مکتب اصفهان گردیدهاند. در دورهی شاهعباس صفوی (996 - 1038 ق) که خود از پایهگذاران مکتب اصفهان بود، خوشنویسان ایرانی بزرگی از جمله میرعماد، علیرضا عباسی و احمد نیریزی خوش درخشیدند. صنعت تذهیب نیز پس از آن که در دورهی تیموری رشد فزایندهای در ایران پیدا کرد، در عهد صفوی ادامه یافت و پس از تبریز و قزوین، شهر اصفهان مرکز اینگونهی هنری شد. از میان مذهبان مشهور مکتب اصفهان میتوان ملا هلال مذهب، غیاثالدین مذهب و حسین مذهب را نام برد. با آغاز حکومت شاهعباس بزرگ و جذب هنرمندان رشتههای گوناگون هنری به دربار آن پادشاه، هنرمندان نقاش و نگارگر بسیاری ظهور کردند که از آن میان میتوان از رضا عباسی، بنیانگذار برجستهی مکتب نقاشی اصفهان و شاگردان او یاد کرد. رضا عباسی که از میان آثار بسیارش میتوان به نقاشی و نگارههای دو نسخهی خطی شاهنامهی موجود در موزهی متروپولتین نیویورک اشاره کرد، شاگردان بسیاری نیز پرورش داد. دیگر نقاش برجستهی عهد صفوی، محمد زمان نام داشت که در کار تذهیب، قلمدانسازی و خوشنویسی نیز ماهر بود. او در نقاشی به نگرش تازهای دست یافت که به شیوهی محمد زمان شهرت گرفت. از آثار او میتوان از نقاشی و تکمیل سه صفحهی سفید و خالی نسخهای از خمسهی نظامی گنجهای به خط شاه محمود نیشابوری و یا آثاری از نقاشان مشهوری چون میرک، سلطان محمد و میرسید علی اشاره کرد. هنر معماری نیز در مکتب اصفهان جایگاه ویژهای دارد، چنان که عمارت یا کاخ عالیقاپو، مسجد شیخ لطفالله و کاخ هشت بهشت از شاهکارهای معماری این دوره به شمار میروند. موسیقی نیز در دورهی شاهعباس حیاتی تازه یافت. از میان موسیقیدانان این عهد میرزا محمد کمانچهای، استاد یوسف مردود و احمد کمانچهای چهرهی شاخصی داشتند.
در این مجموعه که به سبب چند بخش عمده ی موضوعی، به صورت سه دفتر اصلی درآمده است، از هر نوع نتیجه گیری سطحی و عجولانه و اعلام وجوه تشابه قطعی میان مدارس و مراکز آموزشی شرق و غرب، به منظور اثبات پیش فرض قبلی خودداری شده است. بیش تر سعی بر این بوده که اطلاعاتی در مورد مراکز تعلیماتی اسلامی و غربی در اختیار خوانندگان قرار گیرد به نحوی که با برانگیختن حس کنجکاوی آنها، بیش تر در مسائل مربوط به تعلیم و تربیت اندیشه کنند و بدانند که اگر آنچه را خود داشته اند نشناسند، هیچ چیز با ارزشی از بیگانه نمی توانند تمنا کنند؛ همچنین اگر در غیر خود دقت نکنند خود را هم نمی توانند بسنجند و به ابعاد واقعی فرهنگ خود پی ببرند. دفتر اول این مجموعه در مورد مراکز و مدارس آموزشی اسلامی و سنت های شرقی می باشد که با توجه به اصول تعلیم و تربیت و سنت های آموزشی اسلامی و همچنین ساختارهای اولیه مدارس در اسلام، اهمیت وقف در پیدایش و استحکام این مدارس نشان داده شده است.در مورد نحوه آموزش و پرورش و شیوه های یادگیری و رابطه میان استاد و دانشجو نیز در این مدارس سخنان بسیار سودمندی بیان شده است. دفتر دوم شامل دو مقاله در مورد ریشه های مدارس غربی و همچنین فرهنگ نورثامبریا در انگلستان می باشد. دفتر سوم هم به تحقیق درباره مدارس و دانشگاه های غرب پرداخته است.
این کتاب به چهار بخش اصلی تقسیم شده که بخشهای اول و دوم آن به تاریخچه بنی اسرائیل و نحوه شکلگیری کتاب مقدس آنها یعنی عهد عتیق اختصاص یافته است. در واقع زمینههای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی مسیحیت و مختصات سرزمین فلسطین در هنگام ظهور عیسی مسیح به نوعی در دو بخش اول توصیف و تحلیل گردیده است. در بخش سوم نیز تحليل در مورد مسیحیت تنها به حوادث و جریانهای فکری فرهنگی قرون اولیه میلادی محدود شده است. به غیر از بخش اصلی، در انتها دو نوشتار نیز به عنوان ضمایم بدین اثر افزوده شده است. پیوست نخست به فشردهای از دیدگاه قرآن درباره بنی اسراییل اختصاص یافته است. پیوست دوم در حکم تكملهای است در باب برخی جهات حضور و پنهان پدیده «صهیونیسم» در عرصه مناسبات ملی و بین المللی اروپا و آمریکا و اینکه چگونه این پدیده از مبادی و منابع شبه دینی یهود سیراب میگردد.